محسن تنابنده را خیلی ها با نقش نقی معمولی سریال پایتخت می شناسند اما این کاراکتر شیرین و جذاب که با ویژگی های خاکستری اش سالهای سال در نوروز توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرده بود محصول تلاش و استعداد ویژه ای است که این بازیگر در عرصه بازیگری دارد.
شاید سالها بازی در سریال پایتخت در کنار احمد مهرانفر ، ریما رامین فر، علیرضا خمسه، مهران احمدی، بهرام افشاری ، نسرین نصرتی و ... این نکته را به ذهن متبادر کند که او برای این لهجه و این نوع کاراکتر تیپیکال ساخته شده است در حالی که کارنامه حرفه ای خوش رنگ و لعاب تنابنده در عرصه های مختلف سینما ، تئاتر و تلویزیون نشان از این دارد که او روزگار پرفراز و نشیبی را برای درخشش در سینما سپری کرده است که حالا می تواند با سیمرغ جشنواره فیلم فجر و حتی جشنواره های بین المللی دنیا در عرصه بازیگری عرض اندام کند.
ایفای نقش یک روحانی در فیلم استشهادی برای خدا و یک لهجه مشهدی و نیمای فیلم هفت دقیقه تا پاییز که در مقابل پیمان قاسمخانی برای فیلم سن پترزبورگ یک شاه نقش را خلق کرد را شما به نقش های متفاوتش در شاهگوش داود میرباقری اضافه کنید.
ناصر فیلم سینمایی فراری به کارگردانی علیرضا داوود نژاد که برای او با لهجه غلیظ قمی به سیمرغ بلورین جشنواره تبدیل شد را از حاتم سریال رهایم کن شهرام شاه حسینی دور نکنید چرا که فصل مشترک این کاراکترهای ماندگار بازیگری است که در فیلم سینمایی هومن سیدی نشان داد که بازی در سکوت را نیز بلد است.
سالها تنابنده را متبحر در ایفای نقش ها به واسطه استعداد و توانایی اش در ارائه و اجرای گویش های مختلف به حافظه سپرده ایم و رفتارها و اکت های درست و کاملش که معمولا با یک دست در جیب شکل می گیرد را فدای لحن و گویش همیشگی اش کرده ایم.
تنابنده با شکیب فیلم سینمایی جنگ جهانی سوم ثابت کرد سکوت و استفاده بهینه از عضلات صورت و چشم را نیز در بازیگری می شناسد و بخوبی می داند چگونه می شود برای فاصله گرفتن از طبقه اجتماعی هر کاراکتر چگونه به کلمات رنگ و لعابی متفاوت در اجرا ببخشد.
شکیب فیلم سینمایی هومن سیدی یک اتفاق خارق العاده در دنیای بازیگران ایرانی با هدایت این کارگردان کار بلد محسوب می شود چرا که مشخصا تنابنده در این فیلم در کنار بازیگرانی که تنها تعدادی از آنها را می شناسیم باید به تنهایی چیدمان پازلی را کامل کند که مشخصا در ذهن کارگردان پر شر و شورش ساده و سهل الوصول نیست.
نقش شکیب سخت است و اجرای آن بی تردید به تمرکز و توجه بالایی نیاز مند است.
کاراکتر داستانی عجیب و غریب را طی کرده است و شناسنامه شخصیت پر از خط و ربط هایی است که در ویژگی های امروزش موثر و واضح است و همین مسئله طبیعتا روی تک تک لحظات بازی محسن تنابنده موثر بوده است و او برای حفظ راکورد اتفاقات رخ داده برای این شخصیت باید به سراغ یک جنس بازی متفاوت با همیشه برود و تمام آنچه سالها از او در آثار مختلف دیده ایم در فیلم جنگ جهانی کاربردی ندارد و این شخصیت کم سر و صدا اما پیچیده باید سکوتش را تا فریاد برای تماشاگر در دل این داستان عجیب و غریب نقاشی کند.
اگرچه این روزها حاتم سریال رهایم کن با فیلم سه کام حبس نیز به سینما می آید اما بدون هیچ تعارفی باید گفت نقشی که در فیلم سه کام حبس از او می بینیم شاید در آستینش بوده است اما برای شکیب نمی تواند به این راحتی ها از دست سیدی رها شده باشد.
تنابنده با فیلم جنگ جهانی سوم اوج دوران بازیگری اش را سپری می کند و به مخاطبش نشان می دهد که از نقی معمولی تا شکیب فیلم جنگ جهانی سوم می تواند تمام خبرگی های یک بازیگر را از یک کاراکتر برون گرا تا یک شخصیت درون گرای صرف را به تصویر بکشد.
بی تردید اگر این فیلم در جشنواره فجر نیز حضور داشت برای کارگردان و بازیگر نقش اولش با بهترین جوایز مواجه بود چرا که باید اذعان کرد که این بازیگری در این جغرافیا و اتمسفر درام نزدیک به تراژدی برای بازیگران و علاقمندان این حرفه یک کلاس درس محسوب می شود.
انتهای پیام ./