روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان «قطار پیشرفتِ قیمتها را متوقف کنید» به قلم غلامرضا بنی اسدی نوشته است:
قرار بود جهش ساخت مسکن داشته باشیم نه جهشِ قیمتِ مسکن. قرار بود سالی یک “میلیون” مسکن تولید کنیم. این که در بازار میبینیم و آدمها را به زمین میدوزد، جهشِ افسار گسیخته قیمتِ مسکن است که “میلیارد”ی بالا میرود. به بیمارئی دچار شدهایم در این حوزه -انگار- که هیچ مُسَکِّنی هم برایش یافت نمیشود. اجاره مسکن و مغازه هم دقیقا از “الآن” تا “الآن” فرق میکند.
بنده خدایی – که چند هفته است خانه نشین شده – میگفت مغازهای را کرایه داشتیم ماهی ۷ میلیون. برای تجدید به بنگاه رفتیم، کارشناس حوالی ۱۲ میلیون را پیشنهاد داد. ما هم تا ۱۵ میلیون آمادگی داشتیم، اما صاحب ملک در همان بنگاه، فیالمجلس، در چند مرحله نرخ را بالا برد. ما که نتوانستیم اجاره کنیم، اما دیگری حدود ۳۰ میلیون تومان اجاره نامه را امضا کرد و رفت. این ماجرای تلخ را که در جمع دوستان روایت میکردیم، دوستی که کارشناس این حوزه بود گفت در خوش بینانهترین حالت باید خود را برای ۴۵ تا ۵۰ درصد افزایش قیمت در خرید و صد در صد برای اجاره آماده کنیم.
این وضعیت فقط خاص مسکن نیست، خودرو هم دارد همین را تجربه میکند. دیگر بخشهای بازار هم هم به تبعیت همین مسیر را میروند. وضعیت بغرنج امروز قطعا معلولِ سیاستهای اشتباهی و مدیریتهای اشتباهی است و الا با سیاستِ درست و مدیرانِ کاردرست که نباید شاهد این همه “جهش” در قیمتها باشیم.
انگار قطار پیشرفت فقط روی ریلِ افزایشِ قیمتها حرکت میکند. آرزو میکنیم، دعا میکنیم، خواهش میکنیم، التماس میکنیم، این قطار را متوقف کنید. خُرد و خمیر شدیم زیر ریل این قطار. به داد مردم برسید.
این کلمات به فریاد را اشتباهی کسی ترجمه نکند. بیان درد و تعیین موضع درد گرفته “ناهمراهی” نیست که دقیقا “همراهی” با فرایند درمان است. بد خواه نیستیم بلکه خیرخواهی صادقانه را یک واجب ملی و انقلابی و انسانی میدانیم.
همه میخواهیم دولت موفق باشد. میخواهیم دولت، رکوردهای جهانِ موفقیت را جا به جا کند. دعا میکنیم به هر قدمی که درست برمی دارند، خداوند برکت هزار چندان بدهد. قلمی اگر میزنیم به واگویی واقعی شرایط، دقیقا برای حمایت از دولت است. قصد قربت هم میکنیم. ما عضو یک خانواده ایم. خانه که آباد، سفره که رنگین، غذا که گرم و آب که گوارا باشد خود ما بهره بیشتر میبریم.
آنکه میبیند و نمیگوید، هشدار نمیدهد، ساکت میماند اگر نگوئیم بیگانه است، در خوشبینانهترین حالت، در غفلت بسر میبرد. آنان میخواهند غفلت، همه ما را به فراموشی بکشاند تا موجی برخیزد و همهمان را به صخره بکوبد. قبل از وقوع باید به علاج واقعه پرداخت. حکم عقل این است.