رژیم صهیونیستی با فعال کردن لابی هایش در امریکا و جلب و حمایت و همراهی عربستان و امارات متحده عربی نه تنها فشارها جهت ممانعت از برگشت امریکا به توافق هسته ای با ایران را بیشتر کرده بلکه حتی تهدید کرده است که طرح حمله به مراکز هسته ای ایران را به روز کرده است.
رژیم صهیونیستی به همراهی اکثر جمهوری خواهان و معدودی از دمکرات ها گمان می برند که با حفظ تحریم ها و تشدید فشارهای کنونی می توانند ایران را از ادامه برنامه هسته ای و توسعه برنامه موشکی منصرف نمایند این طیف خوشبینانه امیدوارند که ادامه سیاست فشار حداکثری ترامپ توسط بایدن یا به تجدید نظر جمهوری اسلامی در برنامه هسته ای ش منجر شود و یا به فروپاشی نظام ایران بینجامد.
چنین به نظر می رسد که این جریان چندان مایل نیستند راجع به حالت بدبینانه ای که احتمال وقوع ان زیاد است بپردازند. و ان حالت همانا ناگزیر ساختن جمهوری اسلامی به ساخت سلاح هسته ای جهت بازدارندگی در مقابل فشارهای موجود است. از سوی دیگر به موازت تلاش مخالفان برجام در امریکا، در ایران هم این روزها مخالفان دولت میانه رو روحانی سخت در تلاش هستند تا با انجام برخی اقدامات بر سر راه بازگشت دولت امریکا به توافق هسته ای کار شکنی کنند. انان محدودیت های ناشی از توافق هسته ای را بر نمی تابند و معقدند که در صورت روی کار آمدن یک دولت اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری سال جدید میلادی در ایران، می توانند امتیازات بیشتری از غرب بگیرند. آنان در راستای رسیدن به اهداف خود از ابزارهای مختلقی از جمله افزایش درصد غنی سازی اورانیوم و نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و غیره بهره خواهند برد.
در این صورت آن چه شاهدش خواهیم بود اعمال فشار صهیونیست ها و محافل تندرو برای روی آوردن دولت امریکا به جنگ با ایران خواهد بود. تهدید به جنگ و حتی وقوع یک درگیری محدود نه تنها کمکی به حل تنش با ایران نمی کند بلکه ایران را به توسعه برنامه هسته ای مصمم خواهد ساخت. نباید از نظر دور داشت که اقدامات دولت ترامپ در قبال ایران که همچنان هوادارانی در دولت بایدن دارد سبب ان شده جریان هوادار تعامل با غرب در ایران بخشی از پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهد. این جریان اکنون در مواجه شدن با سرزنش رقیب که نتیجه اعتماد به امریکا و اروپا چه شد؟ پاسخ قانع کننده ای برای حفظ اعتبار و وجهه خود در میان حامیان سرسخت دیروزش ندارد!! چه رسد به اینکه منتقدانش را قانع نماید. و اما پیروی آمریکا از راهبرد رژیم صهیونیستی که مبتنی بر " نه فروپاشی و نه جنگ علیه ایران" است منجر به روی کار آمدن یک دولت اصولگرا خواهد بود که تعامل با غرب را کنار خواهد گذاشت و به توسعه روابط با چین و روسیه مبادرت خواهد ورزید.
از سوی دیگر ادامه فشار حداکثری علیه ایران هم آن را به سمت توسعه بیشتر برنامه هسته ای سوق خواهد داد. بازندگان بازی سودای توافق بهتر نه تنها مخالفان اشاعه سلاح های هسته ای بلکه طرفداران تعامل با غرب در ایران امروز هم خواهند بود. و اما در مورد رژیم اسراییل چنین به نطر می رسد که شاید گمان می برد که هسته ای شدن ایران می تواند باعث وابستگی بیشتر کشورهای عربی به آن گردد.
بر همین اساس توصیه می شود فرصت کنونی را مغتنم بشمارید و از قمار بر سر اعتبار سیاستمداران میانه روی ایران دست بردارید. چرا که برخلاف گذشته که عامه مردم ایران دولت و نظام خود را بابت تنش با امریکا و اروپا سرزنش می کددند و خواهان بهبود روابط بودند اما اکنون نظرسنجی برخی پایگاه های خبری غیر دولتی نشان می دهد اعتماد به امریکا و حتی اروپا در مقایسه با چهار سال پیش به شدت کاهش یافته است. بر همین اساس ادامه وضع موجود و ادامه تنش ها به نفع تندروان هر دو طرف و کشورهای تندرو منطقه است که باعث خدشه بیشتر به منافع مشترک ایران و امریکا در حفظ امنیت خاورمیانه، مقابله با تروریسم و امنیت انتقال نفت به غرب و اروپا است.
همچنین این وضعیت بر نتایج انتخابات ریاست جمهوری آینده ایران تاثیرگذار بوده و منجر به قدرت گیری تندروان، عدم تعامل امریکا و ایران برای حل تنش های خاورمیانه و عدم بهره گیری از توان ایران برای حل تنش های یمن، سوریه و عراق خواهد بود. بی شک وضعیت امروز دولت بایدن/روحانی تکرار تاریخی دیگر برای بهبود روابط ایران و امریکا در دوران کلینتون-خاتمی است. یکبار دیگر این فرصت تاریخی برای باز شدن یخ های سرد قطور چهار دهه روابط ایران و امریکا بوجود اورده است. روابطی که باعث شکل گیری روابط بهتر دو کشوری می شود که به گفته هنری کیسینجر بیشترین منافع مشترک را با یکدیگر دارند.
* نماینده سابق مجلس و پژوهشگر مسائل ایران
27215