تصمیم عربستان برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای پس از اعلام عادی سازی روابط تهران و ریاض در پکن، نشانه دیگری از افزایش نقش چین در معادلات خاورمیانه است.
کابینه عربستان روز سه شنبه ۲۹ مارس در جلسه ای به ریاست ملک سلمان بن عبدالعزیز لایحه درخواست این کشور برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای به عنوان شریک گفتگو را تصویب کرد.
سازمان همکاریهای شانگهای سازمانی اوراسیایی است که برای همکاریهای چندجانبه امنیتی، اقتصادی و سیاسی تشکیل شده است. این سازمان هم اکنون ۸ عضو اصلی دارد که شامل چین، روسیه، هند، پاکستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان میشود. ایران نیز تقریبا مراحل عضویت خود را تکمیل کرده است. افغانستان، مغولستان و بلاروس اعضای ناظر هستند. ارمنستان، جمهوری آذربایجان، کامبوج، نپال، ترکیه، مصر، سریلانکا و عربستان سعودی شرکای گفتگوی آن هستند.
شریک گفتگو بودن مشتمل بر پایین ترین سطح همکاری در چارچوب سازمان همکاری شانگهای و اولین گام الحاق به این سازمان است. بنابراین برخی ناظران معتقدند نباید در تحلیل تبدیل عربستان به شریک گفتگوی شانگهای اغراق کرد. اما این تحول در کنار تحولات اخیر و روند شکل گرفته در خاورمیانه، معنای بیشتری دارد.
تصمیم عربستان برای پیوستن به شانگهای پس از اعلام عادی سازی روابط تهران و ریاض در پکن، نشانه دیگری از افزایش نقش چین در معادلات خاورمیانه است.
حتی میتوان گفت همزمان با مذاکرات عادی سازی روابط ایران و عربستان، احتمالا توافق های اولیه درباره الحاق عربستان به شانگهای و زمینه های موجود برای همکاری های ایران و عربستان در زمینه حمل و نقل، ارتباطات و مسائل ژئوپولتیک نیز انجام شده است. یکی از شروط عضویت در سازمان همکاری شانگهای این است که عضو جدید با اعضای سازمان در حالت تخاصم نباشد و روابط فعال با کشورهای عضو داشته باشد.
توسعه مشترک
سخنگوی وزارت خارجه چین بلافاصله پس از اعلام تصمیم کابینه عربستان، با استقبال از این خبر، اعلام کرد چین آماده است با تقویت همکاری با عربستان در چارچوب سازمان همکاری شانگهای، سهم بیشتری در حفظ صلح، ثبات منطقه و ارتقای توسعه مشترک داشته باشد.
هر چند سازمان همکاری شانگهای در بسیاری از حوزه های تصمیم گیری به همه اعضای خود حق رای وتو داده است، اما با توجه به نقش و نفوذ چین، روشن است پکن نقش تعیین کننده ای در این سازمان دارد. چین همچنین تلاش کرده است مکانیزمهای اقتصادی درون این سازمان با تکمیل ابتکار کمربند-جاده مطابقت داشته باشد.
در مارس 2015، دیمیتری مزنتسف، دبیر کل وقت سازمان همکاری شانگهای گفت که این سازمان راهبردهای توسعه خود را با استراتژی جاده ابریشم چین ادغام و از همه اعضا برای مشارکت در آن طرح دعوت می کند. متعاقباً ظرف چهار ماه، شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین، روسای جمهور چین و روسیه در مورد اتخاذ تدابیری برای ادغام کمربند اقتصادی جاده ابریشم با اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EEU) از طریق به کارگیری سازمان همکاری شانگهای به عنوان ساختار هماهنگ کننده توافق کردند.
علاوه بر این، برخی از تحلیلگران بر این باورند که سازمان همکاری شانگهای برای تخصیص سرمایهگذاریها و وامها، کشورهای درگیر در طرح کمربند و جاده را در اولویت قرار میدهد.
به همین ترتیب عضویت عربستان در سازمان شانگهای می تواند دستاورد بزرگی برای چین محسوب شود؛ چرا که گسترش جغرافیایی این سازمان، همکاری با کشوری را که در طرح کمربند و جاده مشارکت دارد، تسهیل می کند.
مضاف بر این، در راستای تعهدات این سازمان، عضویت عربستان، دسترسی به انرژی را برای اعضا از جمله چین افزایش میدهد. در دسامبر 2022، چین و عربستان توافقنامهها و یادداشتهای تفاهم دوجانبهای را تنظیم کردند که هدف آنها همسو کردن چشمانداز ۲۰۳۰ توسعه عربستان با طرح کمربند و جاده چین بود.
با عضویت همزمان ایران و عربستان در شانگهای، تنظیم شبکه ای از راهبردهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در منطقه برای چین ساده تر خواهد بود.
شانگهای خود را یک پلتفرم برای همگرایی اقتصادی معرفی میکند اما روند گسترش این سازمان متضمن پیام های گسترده تر سیاسی و امنیتی است. بر اساس آییننامه داخلی سازمان همکاری شانگهای، فرایند عضویت دائم یک فرایند زمانبر و گام به گام است. ماهیت طولانی فرآیند عضویت دو هدف را دنبال می کند؛ اول اینکه پایبندی عضو جدید به توافقات سازمانی داخلی را تضمین می کند، و در عین حال از خروج عجولانه و کم هزینه جلوگیری می کند.
اما در دهه اخیر روند عضوگیری سازمان همکاری شانگهای نشان میدهد که ترکیب انگیزه های ژئوپولتیک و ژئواکونومیک روسیه و چین، موجب تسهیل عضویت هند، پاکستان و ایران به این سازمان شد. این اراده میتواند درباره عربستان نیز رخ دهد.
اهداف ژئوپولتیک
از آنجایی که چین علاقه خود را به توسعه معماری جدید منطقه ای در خاورمیانه نشان داده، عضویت عربستان در سازمان همکاری شانگهای سه هدف مهم ژئوپولتیک را تحقق میبخشد. اول اینکه این تحول، محور همگرایی آسیایی در شانگهای را تا خاورمیانه استوار و حضور فعلی این سازمان در آسیای مرکزی، جنوب آسیا و منطقه اوراسیا را تکمیل میکند. دوم اینکه ماموریت امنیت منطقه و به ویژه ابتکار عمل در رقابت ژئوپولتیک و ژئواکونومیک را در اختیار سازمان همکاری شانگهای قرار میدهد. سوم آنکه فرصتی برای مدیریت سناریوهای پیشرو برای بلوک بندی جدید منطقه ای و بین المللی فراهم میشود.
در اصل، در بحبوحه تحولات جدید در دریای چین جنوبی، جنگ در اوکراین و پیامدهای جهانی آن، و همچنین چشمانداز سیاسی متغیر جهان، الحاق عربستان میتواند اهرمهای بیشتری را برای سازمان همکاری شانگهای فراهم کند تا به چالشهای بالقوه و فرصت ها، به تناسب واکنش نشان دهد.
نظام مالی جدید
چین از طریق ایجاد جاذبه های اقتصادی در سازمان همکاری شانگهای تلاش کرده است، حوزه جغرافیایی نفوذ این سازمان را گسترش دهد. مکانیزمها و ترتیبات جدید مطابق مهمترین حوزه های همکاری اقتصادی کشورهای عضو سازمان شانگهای، انرژی، حمل و نقل، سیستم های مالی در حال تکمیل است. الحاق عربستان به شانگهای می تواند به تقویت معنوی و عملیاتی مکانیزم های این سازمان کمک کند.
در حال حاضر یکی از مهمترین دستورکارها، ایجاد سیستم مالی مستقل از ترتیبات غربی و دلاریزه است.
همکاریهای اعضای سازمان شانگهای در بحث انرژی وابسته به حضور در این سازمان نیست، اما با توجه به تلاش این سازمان برای افزایش کارآمدی خود در بسط همکاریهای اقتصادی، عضویت عربستان در شانگهای، با توجه به عضویت روسیه و ایران میتواند به تقویت جایگاه باشگاه انرژی در این سازمان و نزدیک ساختن ملاحظات عمده ترین تولید کنندگان انرژی جهان در بازار انرژی کمک کند. روسیه سال ٢٠٠٦ طرح تشکیل باشگاه انرژی در سازمان شانگهای را ارئه کرد اما تشکیل باشگاه در درون سازمان تا سال ٢٠١٣ به طول انجامید.
هدف از تشکیل باشگاه انرژی در سازمان همکاری شانگهای تسهیل تامین نیازهای انرژی اعضای سازمان، توسعه زیرساختهای انتقال انرژی از طریق کشورهای عضو سازمان و تامین امنیت انرژی اعضا با سوختهای جایگزین از جمله انرژی هستهای است.
این باشگاه می تواند به توسعه همکاری سازمان شانگهای با سایر تولید کنندگان انرژی نیز کمک کند.
منبع: میدل ایست آی (Middle East Eye)
2323