به گزارش خبرگزاری فارس از لارستان، آ با کلاه ب آخر، مشق آب. اینجا بیرم است شهر وعده ها، بچه ها مشق آب می نویسند اما در حسرت آبَند، سرطان در جانشان رخنه می کند و چشمان بیمارشان رد وعده های بی سرانجام را دنبال می کند.
بیرم یکی از کهن ترین بخش های لارستان آنچنان از رنج نبودِ آب آشامیدنی سالم رنج می برد که به غیزانیه دوم مشهور است.
بیرم شهر وعده هاست، این کهن دیار وعده های بسیاری را به خود دیده است اما چیزی عایدش نگشته، مردم در بیرم چشم انتظارند،چشم انتظار یک جرعه آبی که سالم و قابل شرب باشد، آبی که نیترات نداشته باشد، تلخ نباشد، چشم و صورت را نسوزاند و در کلیه ها سنگ نسازد.
اینجا بچه ها با حسرت نوشیدن یک جرعه آب سالم به دنیا می آیند با همان حسرت بزرگ می شوند، در صف خرید آب قد می کشند، دچار بیماری های گوارشی و سرطان های مختلف می شوند و دست آخر با همان حسرت دل از دنیا بریده و می روند.
حسرت آب آشامیدنی در بیرم یک میراث شوم ماندگاری است که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده، در این شوربختی چراغ خانه ها خاموش و چراغ مهاجرت روشن است، مهاجرت بخاطر نبود آب. رنج بی آبی آن هم در منطقه ای که گرما بر آن چنبره می زند مردم را به ستوه می آورد و قید زادگاهشان را می زنند حداقلش این است که با مهاجرت یک لیوان آب سالم برای خوردن پیدا می کنند.
آب می خواهیم
بیرم سالهاست که در هر کوی و برزن، با عمر هر مجلس و دولت در برابر هم مسئول و متولی یک فریاد رسا می زند؛ ما آب می خواهیم، آبی که سالم باشد، قابل آشامیدن باشد، ما را از عطش و بیماری نجات دهید، اما هر که آمد فقط وعده داد و رفت انگار که وعده ها علاج رنج غیزانیه باشد.
تا به کی مردم در حسرت آب پرپر شدن عزیزانشان با سرطان را تحمل کنند؟! تا به کی و در این وانفسای اقتصادی مردم آب را به نرخ روز بخرند؟! اینجا نبود آب صدای همه را درآورده است مگر نمی گویند آب مایه حیات است؟ پس چرا از آب بیرم بجای حیات ممات در گلوها می چکد؟! آیا مسئولان تصمیم ندارند برای حل مصیبت مردم رنج کشیده بیرم دست از وعده بردارند و پا به میدان عمل بگذارند؟
این آب آنقدر ناسالم است که غیرقابل شرب بودنش به کنار، وقتی از این آب به صورتمان می زنیم تا یک ساعت چشمهایمان میسوزد. حالا بماند که این آب با سلامتی مردم چه می کند، خیلیها بهخاطر مصرف این آب نیتراتدار، سلامتشان به خطر افتاده مشکل کلیه و مثانه پیدا می کنند.
اینجا به نرخ روز آب می خرند
در بیرم آب نیست، وقتی هم نباشد مردم مجبورند آب بخرند، اینجا سالهاست که مردم آب را به نرخ روز می خرند تا شاید به واسطه دستگاه های آب شیرین کن کمی از طعم گس آب گرفته شده و کام مردم شیرین شود.
حالا در این وضعیت اقتصادی که کسب و کارها رونقی ندارد و در بیرم شرایط به مراتب سخت تر است، مردم چقدر درآمد داشته باشند تا بتوانند آب بخرند آن هم در بیرمِ گرمسیری که عطش آب بالا است.
رنج این بی آبی و مشکلات، مردم را سخت در منگنه فشرده است و مرهمی برای این زخم کهنه پیدا نمی کنند، در گوش کدام مسئول از رنج و محرومیتشان بگویند و فریاد بزنند؟
سرطان سوغات آب بیرم
آب بیرم نیترات دارد آن هم به میزان بسیار بالا، در آزمایشهای علمی TDS آب آشامیدنی بیرم بالای ۱۰۰۰ ppm و حاوی املاح است که همین نیترات بلای جان مردم شده است و سرطان را در دلهایشان جا می دهد، سرطانی که عمدتأ سرطان مثانه است و شیوعش در بیرم میان زنان و مردان بسیار بالا رفته.
بیرم کانون وعده هاست، وعده هایی که بی سرانجام مانده است و مدام تمدید می شود، وعده هایی که سالهاست بهانه اش را به نبودِ بودجه و اعتبار بسته است و از سالی به سال دیگر تمدید می شود. گاهی قرار است رنج این بی آبی با وعده انتقال آب از سد سلمان درمان شود گاهی قرار است با تعبیه دستگاه های آب شیرین کن رفع شود. اما افسوس از رنجی که در پیچ و خم وعده ها بیفتد، دولت ها، مجلس ها و مسئول ها عوض می شوند اما رنج برقرار است و وعده ها از مسئولی به مسئول دیگر می رسد.
چشم مردم به دولت سیزدهم
آبرسانی به بخش بیرم و پایان این رنجِ تلخ یکی از مصوبات سفر ریاست جمهوری به استان فارس است، با عملکرد جهادی که دولت سیزدهم در آبرسانی به مناطق محروم خوزستان و همدان داشته است، امید در دل مردم بیرم زنده شده است که شاید این بار روز شمار وعده ها به پایان برسد و مردم از درد سرطان، رنج نبود آب، هزبنه طاقت فرسای خرید آب نجات پیدا کنند.
پایان پیام/د