روزنامه شرق: استقلال صدرنشین در حالی پای به صدمین دربی گذاشت که تا قبل از این بازی و در مصاف با تیمهای بالای جدول فقط موفق به شکست گلگهر شده بود و در مصاف با سپاهان و تراکتورسازی سه باخت را متحمل شده بود و در دیدار با پرسپولیس و مس رفسنجان مجموعا دو امتیاز عایدش شده بود؛ نکتهای تأملبرانگیز و عمیق که این مسئله را به ذهن متبادر میکرد که استقلال سا پینتو در بازیهای بزرگ بحران جدی دارد و همین موجب نگرانیهایی بود که البته در سایه بردهای اخیر آبیپوشان کمتر به چشم میآمد! شکست برابر پرسپولیس و درحالیکه دو تیم فقط و فقط نیاز حیاتی و مبرم به برد برای بقا در کورس قهرمانی داشتند -آنهم در روزی که استقلال نهتنها سزاوار پیروزی نبود، بلکه بدون کمترین تعارفی مستحق باخت بود- به این فرضیه قوت بیشتری داد. سوای از ناتوانی مدیریت سابق در جذب بازیکنان مورد نیاز در نیمفصل و کمبودهای فنی محرز استقلال به لحاظ بازیکن، باید شخص سا پینتو را از منظر تفکر و عملکرد در این مقوله مقصر دانست. نحوه بازی استقلال از همان ابتدای دربی، نوع تاکتیک این تیم، عملکرد بازیکنان و اتخاذنکردن تصمیمات و تغییرات مناسب در طول ۹۰ دقیقه که به شکست استقلال و رنگباختن امیدهایش به قهرمانی این فصل منجر شد، حکایت از ساخته و پرداختهنشدن این تیم از جهت فنی و روحی-روانی برای صدمین دربی و حیاتیترین بازی فصل آبیپوشان دارد که مسئولیت آن را مستقیما متوجه شخص سرمربی میکند. البته این مسئله نافی تعهد مثالزدنی سا پینتو به استقلال و تلاش او در اوضاع نابسامان باشگاه نیست؛ اما آنچه از شرایط نامطلوب فنی و روانی آبیپوشان در دربی دیدیم، واقعیتی کتمانناپذیر است که لاجرم شخص اول کادر فنی مسئول آن است. درحالیکه در سوی مقابل، یحیی گلمحمدی بهخوبی استقلال را آنالیز کرده بود و تیمش را به نحو مطلوبی آماده این تقابل کرده بود که در طول بازی نیز تصمیمات و تغییرات مناسب را اعمال کرد و نتیجهاش شد مهار توانمندیهای استقلال در طول بازی و برد حیاتی قرمزپوشان!
بهواقع پرسپولیس برای دستیابی به آنچه میخواست، برنامه عملی داشت و استقلال برعکس و علت آن را باید در تمرینات و نحوه آمادهسازی دو تیم در یک هفته اخیر جستوجو کرد.
در ذیل به برخی ایرادات اساسی استقلال در این بازی میپردازیم:
۱- ارائهندادن یا ناتوانی در ارائه بازیهای درخشان قبلی که موجب تحمیل بازی استقلال به حریفان و در نتیجه کسب پیروزی شده بود.
۲- اجرانکردن پرسینگ صحیح در طول بازی.
۳- تمرکز بیش از حد بر استفاده از مانورهای قایدی برای رسیدن به گل که باعث تمرکز مدافعان حریف بر حرکات او و کنترلش شد و در نتیجه مانع توفیق این بازیکن در این حربه شدند. ضمن اینکه چهبسا تداوم این روند پس از گل پرسپولیس منجر به خستگی قایدی نیز میشد.
۴- به تبع مورد قبل، استفادهنکردن توأمان از قابلیتهای محبی که منجر به محوشدن او در دربی شد و حتی سایهای از محبی بازیهای قبلی را نیز ندیدیم. مضاف بر اینکه او ازجمله بازیکنانی بود که به لحاظ روحی-روانی آماده دربی نشده بود و یکی از عناصر بیکار استقلال در زمین بود؛ با وجود ستارهبودن و هزینه زیادی که برایش شد.
۵- تغذیهنشدن درست بابایی در نوک پیکان حمله که او را نیز یکی دیگر از عناصر منفعل آبیپوشان کرده بود. بابایی نیز از نظر روانی آمادگی فیکسبودن در دربی را نداشت و چهبسا عملکرد بهتری میداشت اگر مانند بازیهای قبلی بهعنوان یار تعویضی به زمین میآمد. فیکس بازیکردن مطهری با توجه به «دربیباز»بودنش میتوانست ضریب قدرت تهاجمی استقلال را افزایش دهد؛ ضمن اینکه به خاطر سابقه گلزنیهایش در دربی بار روانی بر حریف تحمیل میکرد.
۶- استفاده بیش از اندازه از ارسالهای بلند برای استفاده از فرارهای قایدی در نیمه اول و در نیمه دوم و پس از گل خورده برای استفاده از سرزنی مطهری و رمضانی که البته تمرکز و بلندی قامت مدافعان و دروازهبان پرسپولیس و نیز عدم ارسالهای درست از جناحین هرگز فرصت خطرسازی را به استقلالیها نداد. ضمن اینکه مهاجمان استقلال در حین ارسالها به صورت ایستا، منتظر نشستن توپ روی سرشان بودند! تمرکز روی توپهای بلند، یادآور دربیهایی بود که مربیان ایرانی حضور داشتند و از این شیوه به دنبال گلزنی روی حادثهها بودند.
۷- تغییرنکردن تاکتیک با توجه به ناکارآمدی تاکتیک فوق و نیز استفادهنکردن از تاکتیکهای متنوع برای شکستن خط دفاعی قرمزپوشان و تغییر روند بازی.
۸- نمایش ضعیف دو هافبک مرکزی استقلال، رضاوند و مهری که هم در بازیسازی ضعیف بودند و هم فرصت جولان را به هافبکهای میانی حریف داده بودند و معلوم نشد چرا با این اوصاف زبیر و حامدیفر به زمین نیامدند؟ نهایتش مثل آنها ضعیف ظاهر میشدند، ولی خونی تازه به خط هافبک تزریق میکردند از بابت دوندگی.
۹- عجولانه و اغلب دستپاچهبودن برخی بازیکنان و اشتباهات فردی فراوان که منجر به پاسهای فراوان اشتباه، ناکامی در نبردهای تن به تن و ناتوانی در مالکیت و استفاده از توپهای برگشتی شده بود که فقط یکی از این اشتباهات کمر تیم را شکست. بازبینی مجدد صحنه گل تکرار اشتباهات رهبر خط دفاعی استقلال را در جایگیری، یارگیری، دفع توپ و تقدیم فرصت طلایی به حریف نشان میدهد یا تصمیم مبتدیانه مهری پس از گل آلکثیر و درحالیکه با یک پاس ساده میتوانست فرصت گلزنی را برای محبی فراهم کند، ولی سختترین کار را انتخاب کرد و روی به شوتزنی در میان بازیکنان حریف آورد تا بهترین فرصت برای به تساوی کشاندن بازی را با ناآمادگی ذهنی و اشتباه در تصمیم از تیمش سلب کند.
و به این شکل استقلال نبردی حیاتی را با شکست به پایان برد و ماندن در کورس قهرمانی را به رقیب دیرینه تقدیم کرد. رقیبی که شرایط دربی را بهتر درک کرده بود و الزامات آن را با زیرکی و حرفهایگری رعایت کرد تا هم فاتح صدمین دربی شود، هم به قهرمانی امیدوار بماند و هم در تاریخ تقابلهای دو تیم برای نخستین مرتبه موفق به برابرکردن تعداد بردهایش با استقلال شود. آری، نمایش ضعیف استقلال سا پینتو و باخت در این دربی باعث ازدستدادن همزمان «چندین مهم» برای استقلال شد...!