خبرگزاری فارس لرستان- نسرین صفربیرانوند؛ «عهد کردهام که خودم را وقف دانش آموزان کنم، برای من معلمی عشق است که اگر پای عشق در میان نباشد، موفقیتی در کار نیست». مهناز نادری ۴۶ سال سن دارد و کارشناس ارشد رشته ادبیات عرب است، او یازده سال به عنوان مربی پیش دبستانی فعالیت میکند و حدود ۸ سال پیش جذب آموزش و پرورش میشود.
پیاده در مسیر عشق
خانم معلم که امروز به عنوان مدیر آموزگار در دبستان نبوت اکبرآباد مشغول است، در تمام دورانی که مشغول تدریس است عشق و علاقه را سرلوحه کار خود قرار داده است.
عشق و علاقه او در خدمت به دانش آموزان به اندازهای است که او علاوه بر فعالیت در مدرسه نبوت، سال گذشته حدود یک ماه و نیم به دانش آموزان مدرسه روستای زیبا محمد که دو کیلومتر با مدرسه خود فاصله دارد، درس میدهد.
خانم معلم بدون هیچ چشمداشتی و از سر عشق و علاقه بیش از یک ماه و نیم این مسیر را پیاده طی میکند، تنها به این دلیل که دلش نمیخواهد بچهها از تحصیل باز بمانند.او در این مسیر سختی و خستگی را به جان خرید.
«عهد کردهام که خودم را وقف دانش آموزان کنم، برای من معلمی عشق است که اگر پای عشق در میان نباشد، موفقیتی در کار نیست».
مهناز نادری نیک، معلمی که پاییز ۱۴۰۱ حدود یک ماه و نیم هر روز پس از پایان فعالیتش در مدرسه نبوت روستای اکبرآباد دو کیلومتر راه را پیاده تا روستای زیبا محمد طی میکند تا به دانش آموزان مقطع ابتدایی روستا که معلم ندارند بدون هیچ چشمداشتی درس بدهد.
دغدغهاش این است که دانش آموزان از تحصیل باز نمانند
او هر روز پس از تعطیل شدن مدرسه خود در روستای اکبر آباد پیاده و بدون هیچ استراحتی به سمت مدرسه روستای زیبا محمد میرود و در این مسیر تنها دغدغهاش درس دادن به دانش آموزانی است که آینده سازان این سرزمین هستند.
نادری هر روز به مدت یک ماه و نیم بدون هیچ استراحتی راه روستای زیبا محمد را پیش میگیرد. کار او داوطلبانه و تنها برای رضای خدا و کمک به دانش آموزان است، در واقع او بابت درس دادن به دانشآموزان مدرسه زیبا محمد هیچ پولی دریافت نمیکند.
او در مدرسه روستای زیبا محمد به حدی محبت میکند که دانشآموزان به او وابسته میشوند، نادری راه رفاقت با دانش آموزان را در پیش گرفته و همین موضوع انگیزه بچهها را برای یادگرفتن بیشتر میکند.
ناراحتی دانش آموزان و اولیا از رفتن خانم معلم نه تنها دانش آموزان روستای زیبا محمد بلکه اولیا آنها هم وقتی خانم معلم پس از جذب دو معلم برای مدرسه خداحافظی میکند، نگران و ناراحت میشوند.
او معلمی را نه برای اینکه درآمد و شغلی داشته باشد، بلکه از سر عشق انتخاب کرده است، زیرا معتقد است: اگر معلمی همراه با عشق نباشد به رسالت و هدفی که مد نظر است دست پیدا نمیکنی.
راست میگویند که «معلمی شغل انبیا است.» گذشت و ایثار خانم معلم در جای خود قابل توجه است، او وعده خدا را در انجام کارهای نیک باور دارد و معتقد است: اگر قدمی در راه خدمت به دانشآموزان برداری ،خداوند چندین برابر آن را به تو عطا میکند.
رفاقت و صمیمیت با بچهها
او در همه دوران فعالیتش با بچهها رفیق و صمیمی است و همین باعث شده که دانشآموزان حرفش را بخوانند و مدرسهاش به عنوان یکی از مدارس خوب مطرح باشد.
خانم معلم به این نتیجه رسیده که اگر امروز با دانش آموزان رفیق و همراه نباشی بازندهای. بنابرایننه تنها در مدرسه خودش بلکه زمانی که داوطلبانه در مدرسه زیبا محمد خدمت میکرده همین شیوه را دنبال کرده است.
وقتی پس از چند ماه او سری به مدرسه زیبا محمد میزند، دانش آموزان او را در آغوش میگیرند و از دیدنش اشک شوق میریزند. «تنها محبت است که راهگشا است من در تمام طول تحصیل همواره به دانش آموزان محبت کردم، بچههای امروز آرام و قرار ندارند فرق نمیکند معلم باشد یا پدر و مادر همه باید به دانشآموزان محبت کنند، در این صورت است که آنها ازدرد هایشان به شما میگویند و میتوانی توانایی و استعدادش را کشف کنی.»
او در مدرسه خود که به عنوان مدیر آموزگار فعالیت دارد با بازگشایی مدارس بدون اینکه دانش آموز متوجه بشود فرمی را به اولیا آنها میدهد تا خصوصیات روحی دانش آموزان را در آن یادداشت کنند.
خانم معلم میخواهد از طریق این فرم علاوه بر شناسایی خصوصیات روحی دانشآموزان به استعداد و توانایی آنها نیز پی ببرد.
کمک به دانش آموزان بی بضاعت
نادری نه تنها در درس دادن به دانش آموزان سخت کوش است، بلکه در حد توان خود به دانش آموزان بی بضاعت هم کمک میکند، او در مقابل دانش آموزان احساس مسوولیت میکند. برای همین هزینه ثبت نام، کتاب و یا پوشاک دانشآموزان نیازمند را بدون اینکه دیگران متوجه بشوند تامین میکند.
او که دهیار روستای اکبر آباد هم است به واسطه ارتباط زیاد با اهالی و معتمدین روستا از وضع مالی دانش آموزان خبر دارد، بنابراین با تحقیق و شناسایی دانشآموزانی که وضعیت مطلوبی ندارند در حد توان به آنها کمک میکند.
ایجاد صندوق کمکهای دوستانه
خانم معلم برای کمک به دانش آموزان صندوق کمکهای دوستانه را هم راه اندازی کرده، در این صندوق خیرین هم پای کار هستند و به دانشآموزان نیازمند کمک میکنند.
نادری وقتی برق شادی را در چشمان دانشآموزان میبیند، گویی که تمام دنیا را به او دادهاند. برای همین با وجود مشغله زیاد هیچگاه از توجه به دانش آموزان دریغ نکرده است.
او معتقد است: هر کس که معلم است خدا خواسته او معلم باشد ، بنابراین منتظر تقدیر و تشکر کسی نیست، تنها دغدغهاش این است که دانش آموزان به جایی برسند.
پای کار بودن در اوج کرونا
نادری هنگام کرونا هم از سلامتی خود هم مایه میگذارد و به حدود ۲۰ دانشآموزی که گوشی اندروید ندارند حضوری درس میدهد.
او دانش آموزان شش پایه را جداگانه درس میدهد، حتی گاهی در منزل دانشآموزانی که مریض هم بودند حضور پیدا میکرده، در واقع او خودش را وقف دانش آموزان کرده است.
هیچ چیز برایم ارزشمند تر از خوشحالی بچه ها نیست
وقتی دانش آموزان در مدارس نمونه دولتی تیزهوشان و یا دانشگاه قبول میشوند چنان ذوق میکند که قابل وصف نیست نمونهاش قبولی ساکی یکی از بچههای مدرسه که پس از قبولی در دانشگاه با یک کارتن شیرینی به خانهشان مراجعه میکند.
همه دنیا را هم که به خانم معلم بدهند، جای یک لحظه خوشحالی این بچه ها را نمیگیرد، آرزویش این است همه دانش آموزان این مرز و بوم به جایی برسند.
حکایت خوابی که راهگشا شد
حکایت عشق و علاقه خانم معلم به دانش آموزان ریشه در خوابی دارد که مربوط به دوران مربیگری او در پیش دبستانی است. زمانی که مربی پیش دبستانی است، یک روز که بچهها خیلی او را اذیت میکنند با خودش میگوید: خسته شدم دیگر نمیتوانم ادامه دهم.
همان شب خواب میبیند همراه با بچهها کنار حوض سقاخانه امام رضا (ع) مشغول وضو گرفتن است، بعد هالهای از نور را میبیند که میگوید: شما همیشه در حال نماز هستید، وقتی از خواب بیدار میشود عهد میبندد تا آخر عمر خودش را وقف دانش آموزان کند.
کشاورزی و باغداری در کنار معلمی
خانم معلم از آن دسته آدمهایی است که یک سر دارد و هزار سودا، همیشه دست را از زانوی خود گرفته است، برای همین در کنار معلمی و دهیاری به کشاورزی و باغداری هم مشغول است، و پا به پای مردان روستا به کشاورزی و باغداری مشغول است.
فعالیت او در حوزه کشاورزی و باغبانی و حتی دامداری به شکلی است که همه او را به عنوان یک کشاورز موفق میشناسند.در واقع او که سرپرست خانواده هم است برای امرار معاش به کشاورزی و باغداری هم مشغول است.
او حتی روی تراکتور هم کار میکند، تا ثابت کند که کار کردن زن و مرد نمیشناسد، مهم این است که روی پای خودت بایستی.
پایان پیام /