عصر ایران؛ مهرداد خدیر- اول بار خانم فاطمۀ رجبی بود که برای محمود احمدینژاد، وصفِ «معجزۀ هزارۀ سوم» را به کار برد. بعدتر البته او از چشم اصولگرایان افتاد و خانم رجبی هم ناگاه از صحنه کنار رفت و مدتهاست که خبری از او نیست اما آن تعبیر و توصیف در اذهان مانده است.
این یادآوری بدان سبب است که برخی دولت آقای رییسی را با توجه به عضویت شماری از مدیران احمدینژاد، دولت سوم او لقب دادهاند و بعضی نیز این تعبیر را درست نمیدانند و خود رییس دولت هم بعید است بپسندد.
با این حال در سفر اخیر رییس جمهوری به استان خوزستان و در «شادگان» او دربارۀ وعدۀ ساخت 4 میلیون مسکن در 4 سال که به یک میلیون مسکن در یک سال هم تفسیر شده بود سخنی گفت که آن تعبیر را تازه میکند. چرا که تصریح کرد: «ما از ابتدا اعلام کردیم که باید در هر سال یک میلیون مسکن ایجاد میشد. در همۀ سالها. در مجلس هم قانون شد که باید یک میلیون مسکن هر سال ساخته شود. دولتهای گذشته باید یک میلیون مسکن را ایجاد میکردند. اگر میکردند ما امروز بحران مسکن نمیداشتیم. اگر در سالی که فوقش 350 هزار مسکن باید ساخته میشد می ساختند ما امروز مشکل نداشتیم.»
این در حالی است که دو سال قبل در انتخابات 1400 ساخت 4 میلیون مسکن در 4 سال مهمترین وعدۀ ابراهیم رییسی بود و در نشریات و فضای انیترنت ثبت شده و قابل انکار نیست و صحبت از «میشود» و «خواهد شد» و «صادق الوعد»ی دولت بود نه «باید میشد». کافی است عبارت 4 میلیون خانه در 4 سال را جست و جو کنید. در پایان همان 100 روز اول هم خبرگزاری دولت که به تسخیر نیروهای جدید درآمده بود از تعبیر معجزه استفاده کرد.
اوایل البته در توجیه از این «باید میشد» استفاده نمیشد بلکه گفته میشد نگفتیم سالی یک میلیون بلکه چهار سال چهار میلیون. یعنی شاید در سال آخر 4 میلیون بسازند. مثل تیمی که وعدۀ 4 گل میدهد ولی در یک نیمه هیچ گلی به ثمر نمیرساند و مربی میگوید منظور کل 90 دقیقه بود و هر 4 گل وعده داده شده را در نیمۀ دوم وارد دروازۀ حریف خواهیم ساخت.
مدتی هم شهرداری تهران به یاری آمد و گفتند بخشی از این یک میلیون در سال در بافتهای فرسوده مستتر است و بعد مسکنهای روستایی را هم خواستند در آمار بیاورند و حالا دریافتهاند که نمیشود. بنا بر این به «باید میشد» روی آوردهاند و خبری از وعده در نیمۀ دوم هم نیست بلکه آقای رییسی در همین نطق و بر اساس صوت و تصویر و نه آنچه احتمالا به صورت ویرایش شده منتشر خواهد شد گفته است:
«بنای ما این است که نیاز به مسکن تشخیص داده شد. زمین هم به لطف خدا کم نداریم.زمین را هم خداوند به ما داده و ما ایجاد نکردیم. پس زمین وجود دارد، همت هم در جوانان برای ساخت مسکن وجود دارد و اگر تسهیلات باشد امکان ساخت مسکن دور از ذهن نیست.»
دقت میفرمایید؟ تشخیص دادند که آدم ها به خانه نیاز دارند و طبعا این تشخیص خلی مهم است. اما دیگر صحبت از عدد 4 میلیون در 4 سال یا یک میلیون در یک سال نیست. بلکه صحبت از زمین خدا و همت جوانان است و ممکن بودن ساخت منتها «اگر تسهیلات باشد». در این نگاه برای ساخت مسکن به سه مؤلفۀ تشخیص، زمین، همت و تسهیلات نیاز است. تشخیص از دولت، زمین با خدا، همت از جوانان و تسهیلات با که؟ این را دیگر نگفت. اما همین که نگفتند باید می دادند جای بسی احساس خوش وقتی است. منتها در پایان می گوید: دور از ذهن نیست! یعنی نه به صورت سوبژکیتو و عینی که آبژکتیو و ذهنی: "دور از ذهن نیست!"
این که "میشود" و "خواهد شد" را به "باید میشد" تبدیل کنیم و امر عینی و ملموس را به قریب الذهن میتواند مصداقی از معجزه نه از جنس معجزه هزارۀ سوم که در دولت سوم باشد.
البته یک راه توجیه دیگر هم برای آقای رییسی تا چندی قبل وجود داشت ولی آن هم به تازگی بسته شده است. این که میتوانست گردن مرحوم سردار سرتیپ زستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی بیندازد ولی حالا که عنوان «شهید» برای او قایل شدهاند ( در حالی که در پیام رهبری و خود رییس جمهوری در آذر پارسال شهید خوانده نشده بود) دست او در این زمینه بسته شده و گرنه همان گونه که به برکناری 15 مدیر میانی در استان خوزستان بالیده می تواانست عزل مرحوم رستم را هم نشانۀ توجه ویژه به یک میلیون مسکن در یک سال بداند و این که با هیچ مقامی شوخی نداریم یا "ترک فعل" تلقی کند.
سکوت حاضران به سخنان آقای رییسی به جای آن که به وجو و شور بیایند هم جالب است. جوری حق به جانب سخن میگوید که انگار به سبک حجتالاسلام قرائتی منتظر است آنان جملۀ او را کامل کند و فعل بگذارند ولی نه میتواند جمعیت را به هیجان آورد نه صدای تکبیر تأییدی برمیخیزد هر چند بعید نیست یکی به او گفته باشد: دو سال هم از وعدۀ ساخت یک میلیون مسکن در سال نگذشته و تازه میگویید باید ساخته میشد و خدا زمین داده و جوانان همت دارند و اگر تسهیلات باشد؟
نکته جالب دیگر این که درست همزمان با این سخنان در شادگان وزیر اقتصاد همین دولت – آقای احسان خاندوزی- به صراحت گفت: "کشور از سال 1397 وارد جنگ ارزی شده" و رییس او مشخص نکرده آیا در دورۀ جنگ ارزی هم انتظار داشته دولت مسکن بسازد یا در این فقره هم با توجه به وعدۀ بریدن بند ناف اقتصاد از دلار گفته شود باید میبریدند و نبریدند.
استاد دکتر شفیعی کدکنی در درس سبک شناسی اصطلاح « انحراف از نُرم در محور جانشینی» را به کار می برد. بر اساس این فرمول جملۀ آقای رییسی دربارۀ مسکن را نُرم قرار می دهیم و با انحراف از آن به مرغ می رسم!: نُرم: « دولت نیاز به مسکن را تشخیص داده، خدا هم زمین داده، جوانان هم همت دارند و اگر تسهیلات داده شود ساخت مسکن دور از ذهن نیست هر چند قبلا باید ساخته می شد.»
با تکنیک انحراف از نُرم: « دولت نیاز به گوشت را تشخیص داده، خدا هم مرغ را آفریده، برای بریدن سر آنان هم همت وجود دارد و اگربه مرغداران تسهیلات داده شود تأمین نیاز بازار به مرغ دور از ذهن نیست.»
زیر لب چه گفتید؟ تأثیر قیمت دلارچه میشود ؟! منتظر بمانید تا بند ناف اقتصاد از دلار بریده شود...