به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب یکی از اتفاقات خوشایندی است که سالانه با حضور شاعران پیر و جوان در بیت رهبری برگزار میشود که نشان دهنده علاقه و اهمیت دادن ایشان به شعر و شاعری و هنر و هنرمند است.
هنری که با شعر هرآنچه در ذهن پرورش مییابد را بر زبان جاری میکند و جسم و روح را جلا میدهد.
محمدمهدی سیار یکی از شاعرانی از دیار استان فارس است که بارها در محضر رهبر معظم انقلاب شعرخوانی کرده است و در این گفتگو درباره ویژگیهای شاخص شعر او میخوانیم.
شاعر جوانی که ۱ تیر ۱۳۶۲ در زاهدشهر فسا به دنیا آمد و مدرک دکترای فلسفه را از دانشگاه تربیت مدرس گرفت و دانشآموخته کارشناسی ارشد الهیات با گرایش فلسفه در دانشگاه امام صادق است.
او از سال ۱۳۸۷ تا کنون در دانشگاه امامصادق(ع)، دروس ادبیات و منطق را تدریس میکند و نخستین کتاب خود را در سال ۱۳۸۸ با عنوان "بیخوابی عمیق" در انتشارات سوره مهر منتشر کرد که مجموعهای است از اشعار فارسی در قالبهای کلاسیک، سپید و نیمایی.
این شاعر برجسته فارسی، در سال ۱۳۸۹، مجموعه غزلهای خود را در انتشارات فصل پنجم با نام "حقالسکوت" به چاپ رساند و با این کتاب توانست جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را در دوره بیست و نهم آن به دست آورد.
هاشم کرونی، از شاعران استان فارس و دوست دیرینه محمدمهدی سیار، درباره ویژگیهای زندگی هنری این شاعر گفت: سیار، اساسا شاعری غزلسراست که در دیگر قالب های شعری (نظیرِ رباعی، دوبیتی، ترانه، نیمایی و سپید) هم شعر سروده است.
او گفت: به نوشته محمدکاظم کاظمی، شاعر و منتقد ادبی، سیار شاعری است خلاق و مضمونآفرین، کمتر شعری از او را میتوان یافت که خالی از هنرمندیهای خاص بیانی و تصویری باشد.
کرونی تاکید کرد: این هنرمندیها، نه در سطح زبان و تصویر، بلکه در درونمایه شعر رخ مینماید و این آشناییزدایی، البته ریشه در جای دیگری دارد و آن، وجود نوعی طنز ملیح در کار شاعر است.
معاون حوزه هنری فارس اظهار داشت: سیار، مجموعه شعر رودخوانی، شامل اشعار نیمایی و کلاسیک را در سال ۱۳۹۳ در انتشارات شهرستان ادب منتشر کرده است و در سال 97 مجموعه رباعی های خود را با عنوان یادآوری در همین انتشارات به چاپ رساند که با استقبال وسیع مخاطبان شعر همراه شد.
این هنرمند اهل استان فارس، کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، در بخش ادبیات، سال ۱۳۸۹ برای کتاب "حقالسکوت" سرو بلورین جشنواره شعر فجر، بخش کلاسیک (سنتی) در سال ۱۳۸۷ برای کتاب "بیخوابی عمیق"،
کتاب فصل در زمستان سال ۱۳۸۹ برای کتاب "حقالسکوت" سومین دوره کتاب سال شعر جوان (جایزه قیصر امینپور) در سال ۱۳۸۸ برای کتاب بیخوابی عمیق)، جایزه گام اول در سال ۱۳۸۸ برای کتاب بی خوابی عمیق را به عنوان جایزه دریافت کرده است.
کرونی همچنین با بیان اینکه عنوانِ پایاننامه کارشناسی ارشد او «صورتبندیِ نظریه ادبی براساس مبانی حکمت صدرایی» بوده است، گفت: کتابهای منتشرشده او عبارتند از: «بیخوابیِ عمیق»، «حقالسّکوت» و «دادخواست»
سیّار شاعری غزلسُراست که در دیگر قالبهای شعری (نظیرِ رباعی، دوبیتی، ترانه، نیمایی و سپید) هم شعر سروده و میسُراید.
محمدمهدی سیّار به اذعانِ خودش از شعرهای مرحوم قیصر امینپور تأثیر پذیرفته است و امینپور یکی از شاعران مورد علاقه او میباشد.
معاون حوزه هنری فارس در معرفی غزلهای سیار گفت: غزلهای او معمولاً از وحدت موضوعی خوبی در محور عمودی برخوردارند و علیرغمِ اینکه گاه در سَبکِ هندی هم سروده شدهاند و هر بیت آن به تنهایی میتواند استقلالِ معنایی داشته باشد (و بیتالغزل باشد)، امّا در عینِ حال ارتباط طولی غزل هم خوب و قابل قبول است.
وی افزود: از دیگر ویژهگیهای شعرهای سیّار (بهطورِ عام) و غزلهایش (بهطورِ خاص) میتوان به استفاده حداکثری او از ظرفیّتهای واژهگان و به تبع آن خلق و ایجاد آشنازداییها و کشفهای بدیع اشاره کرد.
او اظهار داشت: سیّار از آرایههای ادبی هم به خوبی در شعرهایش استفاده میکند، آرایههایی نظیرِ مراعات، واجآرایی، ایهام، تلمیح و جناس در شعرهای او حضورِ پُررنگی دارند، در واقع سیّار علاوه بر ساختار و معنای شعر، برای لفظ و واژه هم اعتبارِ ویژهای قائل است، خصوصیّتی که در شعرهای مرحوم امینپور هم به وضوح یافت میشود.
شعرهای زمزمهپذیر سیار
کرونی در ادامه از ویژگی خوب شعرهای این شاعر برجسته یاد کرد و گفت: شعرهای سیّار به دلیل روانی و خوشلفظ بودن، خیلی خوب به خاطر سپرده میشوند و در خاطر هم میمانند، اصطلاحاً شعرهای او زمزمهپذیرند.
وی افزود: تقطیع مناسب، تسلط بر وزن و پرهیز از سرودن مصراعهای سختخوان شاید از علل این مهم باشند.
تعریف شاعر از شعر
سیّار به معنای حقیقی کلمه «شاعر» است و شاعربودن مقدّمِ بر سرودن و نوشتنِ شعر، ویژگیای بهنظر میرسد در نگاه او به عالم. به همین دلیل وقتی در هر قالبی غیر از غزل هم که گاه شعری سروده، کارش جزءِ کارهای موفق و قابل تأمل آن قالب از آب درآمده است. قاعدتاً سیار برای شعر باید تعریفی و معیارهایی قائل باشد فراتر از فن و قالب و ساختار؛ معیارهایی که از او شاعری سختگیر، زحمتکش، کاربلد و نازکخیال ساخته و کارنامه مثبتی هم برای او به ارمغان آورده است.
وی ادامه داد: برگزیده جایزه قیصر شدن، برگزیدگی در کتاب فصل و کتاب سال و… به خوبی این ادّعا را اثبات میکنند.
نکته جالب این است که سیّار در «نثر» هم شاعر است! او در وبلاگ شخصیاش (چشمزخم) که خیلی به ندرت بهروزش میکند و به شعر و غزل، معطوف است، گاهی که چندخطّی به عنوان توضیح یا پینوشت مینویسد، کاملاً شاعرانهگی قلمش هویدا میشود و همان لفاظیها و استفاده از آرایههای ادبی شعرهایش را در آنها هم دارد.
نسبتِ شاعر با تغزّل
کرونی ادامه داد: تغزّل یا محادثه عاشقانه با معشوق در شعرهای سیّار کمتر دیده میشود. او در شعرهایش معمولاً یا راوی احساسات و تصاویرِ عاشقانه برای کسی جز خودِ معشوق است، یا راویِ عاشقانهایست که خودش یک پای آن نیست، مثلِ غزلِ «از دور چشم دوختهای بر تفاخرش» یا با زبانِ عناصر و استعارات و در لفّافه با معشوق گفتوگو میکند و یا اینکه اساساً مخاطب شعر او خداوند است. مثلاً وقتی میگوید: «از ریشه خشکم، از برم ای رود دور شو!/ جریان بگیر پای درختانِ لایقی»، او دارد با رود یا به عبارتِ صحیحتر با تشبیه معشوق به رود و خودش به درخت صحبت میکند.
تأثیرِ مذهب
او افزود: سیّار شاعری مذهبی است و مذهب روی موضوع و ظاهر شعرش هم تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم گذاشته است. شاید آن بیتی که در آن غزل مشهورش که در رثای امامرضا (ع) سروده است، بهتر از هر توصیفی گویای این مسئله باشد که «نقّارهها به رقص کِشند اهلِ زُهد را/ شاعر کند خیالِ تو هر فیلسوف را». (هرچند که سابقه شاعریِ او قدیمتر از فلسفهدانیاش هم باشد!)
همچنین واژهگان گفتمان مذهب و دین در شعرهای او هرجا را که آدم ذرّهبین میگیرد به چشم میخورند، واژهها و کلماتی نظیر: حدیث، روایت، سند، تسبیح، مرثیه، مجلسِ ذکر، روضه، حرم، سجده، نماز، زیارت، شهادت، سوره، اذان و…
معاون حوزه هنری هنچنین درباره نسبت شاعر با مسئله نقد در شعرش گفت: در شعرهای سیّار نقد معشوق خیلی کم به چشم میخورد، شاید یکی از دلایلش این باشد که معشوق مفروض بسیاری از شعرهای او وجود خداوند است و طبیعی است که شاعری موحّد چنین نخواهد کرد. شاید دلیل دیگرش هم کمی تغزّل باشد در شعرهای او و اینکه وقتی گفتوگویی با معشوق در کار نیست، طبعاً نقد و گلایهای هم در کار نخواهد بود؛ البته اینها علاوه بر سلیقه و نگاه او به مسئله عشق است، نگاهی که میتوان برای آن اصالت و ذات و پیشینهای به اندازه حافظ و صائب قائل بود.
کرونی گفت: شاعرهایی که نقص و قصور را عمدتاً در شعرهایشان متوجه معشوق نپنداشتهاند و اگر هم گلایهای کردهاند، آن گلایه عاشقانه و با رعایت آداب عاشقی بوده است.
او گفت: سیّار در شعرهایش اگر هم نقدی میکند، آن نقد متوجه انسان است (مقابلِ خداوند) و یا نقد اجتماعی و سیاسی گروههایی است از مردم در برابر ارزشهایی که نباید فراموش شوند.
مشکل انتخاب مخاطب
وی یکی از اشکالاتی که بعضاً در شعرهای سیّار به چشم میآید را اینگونه عنوان کرد: یکی از اشکالات شعر او این است که گاهی در انتخاب مخاطب شعرش سردرگم است یا اینکه خواننده شعر را سردرگم میکند. افعال و ضمائر بعضی از غزلهای او گاه متغیّر یا نامشخصاند.
مثلاً در شعر «خاطرت جمع، من پریشانم» در بعضی از ابیات از یک «او»ی دوستداشتنی صحبت میکند و در ابیاتی دیگر انگار آن او تبدیل به «تو» شده است (بیهیچ توجیه و توضیحی). در غزلِ «بهاریه» هم این ایراد باز به چشم میخورد، در یک بیت ما با مخاطبی گفتوگو میکنیم که ظاهراً حسبِ قرائنْ حضرت صاحبالزّمان (عج) باشند (یا معشوق)، امّا در بیتِ آخر «شکوفه» مخاطبِ شاعر است بیآنکه مخاطبِ بیت بالاتر، تشبیه شده باشد به شکوفه.
شعرهای آئینی
وی ادامه داد: محمدمهدی سیّار دقیقاً به همان دلیلی که پیشتر گفته شد، یعنی فیلترها، معیارها و تعریف شخصیِ ویژه و سختگیرانهای که برای شعر بهنظر میرسد قائل باشد، غزلهای با مضامین مرتبط به دین خیلی خوبی دارد و اگر قرار باشد گونهای به اسم شعر آئینی وجود داشته باشد، بیشتر از هرکسدیگری در این سالها، این اوست که شعر آئینی خوب و باکیفیت سروده است، یا به عبارت دقیقتر بهترین شعرهای در این گونه مفروض را بیشک او سروده است.
او افزود: ابیات و شعرهایی نظیرِ «بیتاب نیستیم… خداحافظت پدر!/ بیآب نیستیم… خداحافظت عمو!» (که بهنظرم خودش به تنهایی یک روضه موجز و کافی است) و یا غزلِ «ای کاش ماجرای بیابان دروغ بود…» یا آن شعری که در رثای امیرالمؤمنین (ع) و شهادتش سروده است؛ آنجایش که میگوید: «خطوطِ آخرِ نهجالبلاغه ریخت به خاک/ چکید هرطرفی صدچکامه روی زمین»، یا «حکایتِ من و باران که میگریست، یکیست/ از آسمان به زمین کردهاند تبعیدم/ مرور میکنم این سالهای هجری را/ پُر از تلاقیِ ماهِ محرّم و عیدم» و همچنین غزلی که برای شهادتِ حضرتِ زهرا (س) سروده است با این مطلعِ فراموشنشدنیاش که «گِردِ هم آوردند ماتمهای عالَم را/ وقتی جُدا کردند همدمهای عالَم را» اینها واقعاً جزءِ بهترینهای این حوزه و گونهاند.
او همچنین شعرها و ابیات با مضامین اجتماعی خوبی هم دارد همچون:
سنگی برای «رمیْ» از آن تسبیح برگیرید
نامِ خدا را سنگ روی سنگْ نشمارید
فرجامِ ما سیرِ «مِنالحقِّ إلیالخلق» است
برگشتنِ فوّارهها را ننگ نشمارید
کرونی تاکید کرد: کاملاً مشخص است که سیّار در همه شعرهایش که با مضامین مختلف سروده شدهاند، یک اسلوب و اصول ثابتی را رعایت میکند.
همان آرایههای ادبی و بازیهای لفظیای که در شعر عاشقانه بهکار میبرد را در شعرِ آئینی یا اجتماعی هم استفاده میکند و همان کشفهایی که در شعر عدالتخواهانه دارد را در دیگرشعرهایش هم ذیلِ موضوعی دیگر دارد.
گزارش از: راضیه نجار
پایان پیام/خ