«سرگئی کوژمیاکین» کارشناس سیاسی روس در یادداشتی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد، دیدگاههای خود را در مورد انقلاب اسلامی ایران و اهمیت آن برای ایران، جهان و منطقه مطرح کرد.
در این یادداشت آمده است: ایران در آستانه چهل دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار دارد. این مناسبت، فرصت خوبی را فراهم میآورد تا در مورد اهمیت این رویداد که نه تنها برای ایران، بلکه کل جهان تاریخی است، بیندیشیم.
ارزش موضوع را به خصوص این نکته به مراتب افزایش میدهد که دشمنان جمهوری اسلامی همواره تلاش میکنند تحولات عمیق سیاسی و اجتماعی سال 1979 را صرفا سقوط و سرنگونی قهری یک «دولت قانونی» قلمداد کنند که گویا منجر به عقب ماندگی ایران و قرار گرفتن آن در شمار «کشورهای یاغی» جهان شده است.
البته این یک هذیان و دروغ محض است. انقلاب اسلامی پاسخ و واکنش بسیار جدی و گسترده مردم نسبت به شرایطی بود که رژیم شاه کشور را در آن قرار داده بود. شاه و اطرفیانش در حالی ثروت و داراییهای بیشماری در اختیار داشتند که میلیونها نفر از هموطنانشان در سختی به سر برده و تنها به فکر تهیه نان شبشان بودند.
به عنوان نمونه میتوان یادآور شد که در متن قحطی سال 1971 که کشور را فرا گرفته بود، چگونه شاه اقدام به برگزاری جشن 2500 سالگی شاهنشاهی ایران کرد.
برای میهمانان خارجی انواع غذاها شامل تخم بلدرچین با خاویار (یک تن خاویار ماهیان خاویاری)، خوراک خرچنگ، کباب بره با قارچ، طاووس بریان انباشته از جگر غاز و... تهیه شده بود که هزینههای کلی این جشن صدها میلیون دلار میشد.
نمونههای از این دست اقدامات رژیم شاه بسیار زیاد است. ثروتهای عظیم طبیعی ایران نه در خدمت مردم، بلکه در خدمت اشتهای سرکش و غیرقابل کنترل رژیم شاه و شرکتهای خارجی قرار داشت.
در چنین شرایطی کوچکترین موارد بروز نارضایتی به طرز وحشیانهای سرکوب میشد. جنایات و شکنجههای «ساواک»، سازمانی که با مشارکت مستقیم آمریکا و اسرائیل ایجاد شده بود، از خونبارترین دیکتاتوریهای جهان هم پیشی میگرفت.
بنابراین، وقوع انقلاب اسلامی را میتوان خشم گسترده تودههای میلیونی نسبت به نظامی توصیف کرد که در آن مردم از هرگونه حقی محروم بوده و بایستی در فقر به سر میبردند و ضمن این همه به ارزشها و هنجارهای بیگانگان ارج میگذاشتند.
اما انقلاب اسلامی شرایط کشور را متحول کرد. علی رغم تحریمها و سایر فشارهای خارجی که ایران بیش از چهار دهه تجربه میکند، باز هم توانسته است در بیشتر زمینهها، به شمول اقتصاد، علوم، فناوری و... نه تنها در سطح خاورمیانه، بلکه فراتر از آن حرف اول را بزند.
کافی است به این نکته اشاره شود که جمهوری اسلامی در رتبه بندی جهانی فعالیتهای تحقیقاتی جایگاه اول در منطقه و جایگاه 15 در سطح جهان را به خود اختصاص داده است.
ذکر این مورد نیز لازم است که به دلیل سیاستهای اجتماعی حساب شده دولت ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی میلیونها نفر از فقر رهایی یافته، به آموزش و پرورش، مراقبتهای بهداشتی و سایر مزایا دسترسی پیدا کردند.
طبق اطلاعات سازمان یونسکو، در سال 1976 فقط 55 درصد از ایرانیان 15 تا 24 ساله باسواد بودند. این شاخص در بین زنان فراتر از 40 درصد نبود. اکنون میزان سواد در میان زنان و مردان ایرانی تقریبا به 100 درصد رسیده است.
امروز ایران در سیاست بین المللی نقش مثبت و مترقی دارد. جهت گیری ضدامپریالیستی تهران برنامههای آمریکا و متحدانش برای ایجاد سلطه کامل بر منطقه را ناکام گذاشته است. این ایران است که برخلاف بسیاری از سلطنتهای عربی، همواره از حقوق حقه فلسطینیها برای تعیین سرنوشت خود دفاع میکند، در مقابل تجاوز به یمن قرار میگیرد و از مبارزه مردم آمریکای لاتین و سایر مناطق جهان با هژمونی سرمایه جهانی حمایت میکند.
همچنین سهم ایران در شکست و سرکوبی داعش که در واقع تهدید مهلک به شمار رفته و از سوی برخی از قدرتها برای دستیابی به منافع سیاسیشان استفاده میشد، تعیین کننده است. از این نقطه نظر، سیاست تهران در حفظ صلح و آرامش در کشورهای همسایه و جمهوریهای آسیای مرکزی مهم شناخته میشود.
این پیامدهای مثبت انقلاب اسلامی است. بنابراین مطالعه و بررسی تجربیات توسعه ایران طی دهههای گذشته، برای کل جهان بسیار مهم به نظر میرسد. در پاسخ به چرایی این موضوع میتوان گفت که برای من معنای اصلی انقلاب اسلامی عبارت از آن است که امکان تجدد و نوسازی جامعه و پیشرفت تدریجی آن را به صورت مستقل و بدون توجه به «نسخههای» مشکوک غربی فراهم کرد.
کپی برداری کورکورانه از الگوهای بیگانگان بدون شک منجر به عواقب تاسف باری میشود. نمونههای از این دست را در مثال اصلاحات لیبرالی در جمهوریهای پساشوروی و در بسیاری از مناطق دیگر نیز میتوان مشاهده کرد.
نابرابری اجتماعی، غیرصنعتیسازی و بحران عمیق فرهنگی و معنوی از پیامدهای اجتناب ناپذیر چنین آزمایشاتی است.
برای جلوگیری از انحراف، باید تجدید و نوسازی بر مبنای ویژگیهای فرهنگی و منافع واقعی مردم صورت گیرد. موفقیت آمیز بودن انتخاب چنین مسیری را ایران با اتکا به فرهنگ، دین، اقتصاد و... خود به نمایش گذاشته است که به نوبه خود کلید رشد کامل، جامع و برابر برای همه بشریت خواهد بود.
انتهای پیام/ح