با نزدیک شدن به ماه اکتبر در سال 2023 میلادی و لزوم اجرای برخی از بندهای مربوط به «غروب» در توافق هستهای ایران و کشورهای 5+1 – که منجر به رفع برخی تحریمهای بانکی و نفتی از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد میشود – برخی از کشورهای اروپایی عضو برجام ، دست به تحرکاتی علیه این مساله زدهاند.
بر مبنای برخی اخبار غیررسمی، هفته گذشته سه کشور اروپایی با دعوت از 10 عضو منتخب شورای امنیت سازمان ملل آنها را در جریان رایزنی ها در مورد استفاده از «مکانیسم ماشه» در قطعنامه 2231 برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل قرار دادهاند.
این اقدام قرار است به بهانه دستاوردهای جدید هستهای ایران صورت بگیرد؛ اقداماتی که همگی بر مبنای عضویت ایران در معاهده NPT صورت گرفته و ذیل پادمان و مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی محسوب میشود.
نگاهی به روند اجرای برجام از زمان امضای این توافق تا خروج آمریکا از آن و تلاش ایران برای ادامهی اجرا شدن آن، نشان میدهد که طرف اروپایی با وجود تمام تلاشهای ایران برای زنده نگه داشتن برجام، هیچوقت دست به یک اقدام اجرایی و عملیاتی واقعی برای جبران بدعهدی طرف آمریکایی نزده و به جز برخی اقدامات نمادین و شعاری، هیچ وقت نتوانسته تعهدات خود به عنوان یکی از طرفهای برجام را اجرایی کند.
سامانهی «اینستکس» که قرار بود راهی برای دور زدن اقدامات تحریمی یکجانبه آمریکا علیه ایران و اجرای تعهدات اقتصادی اروپا ذیل برجام باشد، در عمل تبدیل به یک تابلوی بیهویت و غیرفعال شد که حتی کارکردی برای انتقال دارو و کمکهای بشردوستانه هم نداشت و نهایتا توسط خود اروپاییها تعطیل شد. در واقع برجام ثابت کرد که اروپا نمیتواند هویت مستقلی از آمریکا داشته باشد بهویژه در نظم کنونی که وجود دارد.
این مساله از آنجایی قابل توجه است که «فدریکا موگرینی»، مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا در همان سال 98 و بعد از اعلام رسمی کاخ سفید مبنی بر خروج از برجام، در گفتگو با مذاکرهکنندگان ایرانی تاکید کرده بود که اروپا به دنبال نابودی برجام نیست و تمام تلاش بروکسل برای ادامهی این توافق است اما چیزی که در عمل اتفاق افتاد، تبدیل برجام از یک توافق موثر به اجرای یکجانبه تعهدات ایران بود؛ موضوعی که به گفته رهبر انقلاب، عملا «خسارت محض» بود.
از طرف دیگر، مساله تلاش آمریکا برای فشار به اروپاییها به منظور فعال کردن مکانیسم ماشه در حالی صورت گرفته که واشنگتن از همان روز ابتدایی امضای توافق هستهای، هیچ تلاشی برای اجرای عملیاتی آن صورت نداد؛ تا جایی که آقای سیف، مدیرکل بانک مرکزی دولت حسن روحانی، چند ماه بعد از آغاز عملیاتی شدن برجام و در حالی که هنوز باراک اوباما در کاخ سفید به عنوان رئیسجمهور حضور داشت، اقدامات آمریکا در راستای تعهدات برجامی را «تقریبا هیچ» خواند.
در واقع، آمریکا هیچوقت دست به اجرای واقعی تعهدات برجامی خود نزده که حالا به دنبال پایان دادن به آن باشد؛ یعنی برجام هیچوقت برای واشنگتن آغاز نشد که حالا بخواهد با ادعای موهومِ «برهم زدن توافق هستهای»، ایران را به اعمال تحریمهای بیشتر تهدید کند.
از طرف دیگر، اکثر قریب به اتفاق اندیشمندان و سیاستمداران آمریکایی معتقدند که نقطهی بهینهی اعمال تحریمهای این کشور علیه ایران، مدتهاست که عبور کرده و دیگر واشنگتن توان اعمال تحریم موثر جدید علیه کشورمان را ندارد. «ریچارد نفیو»، معمار تحریمهای نوین آمریکا و همچنین «جنت یلن»، وزیر خزانهداری فعلی آمریکا از جمله چهرههای سرشناسی هستند که به این مساله تاکید دارند.
مکانیسم ماشه یا همان اسنپبک، بخشی از سازوکار حل و فصل اختلافات در برجام یا بهعبارت دیگر ساز و کار بازگشت تحریمهای شورای امنیت ذیل قطعنامههای پیش از 2231 است. این مکانیزم از ابتدا مورد انتقاد جدی بود چرا که میتوانست هر اتهام بی اساسی به فعالیت هسته ای ایران را به عنوان اهرمی برای بازگشت بدون رای گیری قطعنامه های شورای امنیت علیه کشورمان به کار بگیرد. سازوکار اسنپبک خود به تنهایی نشان از ضعف و ناکارآمدی توافق برجام برای ایران داشت که در همان زمان با انتقادات زیادی در داخل کشور روبرو شد.
«ساز و کار حل اختلافات» در بندهای 36 و 37 در توافق هستهای برجام است که در آنها مسائل مربوط به حل و فصل اختلاف میان طرفهای برجام، در صورت بروز مناقشه مفصلاً شرح داده شدهاند. این دو بند از آنجا که رجوع به آنها میتواند به بازگشت خودکار تحریمهای بینالمللی علیه ایران منجر شود به «مکانیسم ماشه» معروف شدهاند.
طبق این دو بند، در صورتی که کشورهای اروپایی ایران را به عدم پایبندی به توافق هستهای متهم کنند و تصمیم بگیرند مسئله را به کمیسیون مشترک برجام ارجاع دهند، ایران به عنوان طرف متشاکی 30 روز فرصت خواهد داشت رضایت طرف شاکی (کشورهای اروپایی) را جلب کند. در صورتی که رضایت طرف شاکی جلب نشود، پرونده پس از چند روز به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع خواهد شد.
شورای امنیت ظرف یک ماه بعد از دریافت این شکایت بایستی درباره بازگشت تحریمهای ایران رأیگیری کند، اما کشورهای غربی در مذاکرات برجام ساختار این رأیگیری را به گونهای تغییر دادهاند که امکان وتوی نظر کشورهای غربی درباره برگرداندن تحریمها علیه ایران به کل از روسیه و چین سلب شده است.
اکتبر امسال - یعنی حوالی مهرماه - شورای امنیت سازمان ملل باید تعهدات خود مبنی بر لغو کامل برخی از تحریمهای نفتی و بانکی ایران را اجرایی کند و راهبردی که طرف اروپایی با همراهی و تاکید طرف آمریکایی برای جلوگیری از مساله انتخاب کرده، نهایتا منجر به استفاده از سازوکار مکانیسم ماشه برای پایان دادن به این توافق خواهد شد. در واقع و در صورت اجرایی شدن این فرایند، اروپا برای جلوگیری از اجرای برجام، به طور کامل آن را نابود میکند.
در چنین شرایطی، ایران که تاکنون خود را متعهد به برجام میدانسته و با وجود بدعهدیهای مکرر طرف غربی، اقدام به خروج از این توافق نکرده، میتواند محدودیتهای برجامی در حوزه غنیسازی را کنار گذاشته و بر طبق مفاد پادمان، اقدام به غنیسازی در سطوح بالاتر به منظور تامین نیازهای صلحآمیز خود کند. از آنجایی که چنین مسالهای قطعا مورد پسند طرف اروپایی نیست، به نظر میرسد که بروکسل در حال قربانی کردن منافع خود در برابر آمریکاست.
این ماجرا میتواند تمام اقداماتی را که در سالهای اخیر برای مذاکره پیرامون احیای برجام صورت گرفته، از بین ببرد و تبدیل به همان کابوسی برای اروپا شود که «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا چند ماه پیش از آن سخن گفت: «در صورتی که برجام احیا نشود، خطر یک بحران هستهای خطرناک پیش رو خواهد بود.»