عارف غلامی خبر آشتی محمود فکری و وریا غفوری را روی صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است. حالا فارغ از صحت و سقم این خبر، نکته جالب اینجاست که اساسا سرمربی استقلال استفاده از اینستاگرام را در تیمش ممنوع کرده بود، اما گویا این مسئله خیلی برای بازیکنان مهم نیست. خود وریا چندی قبل در یک شبکه اجتماعی دیگر پیغامی تند علیه حاشیهسازان منتشر کرد و در غائله اخیر هم بازیکنی مثل مهدی قائدی در اینستاگرام به حمایت از غفوری پرداخت. یعنی اصلا انگار نه انگار! خب البته حق فکری است که زیرمجموعهاش چنین رفتاری در قبال تصمیمات او انجام بدهند؛ چرا که خود این مربی هم بعد از تحریم فوتبال برتر از سوی باشگاه استقلال به این برنامه رفت و یک ساعت سخنرانی کرد! برای یک سازمان منظم چه چیزی بدتر از این است که ارکانش به این شکل یکدیگر را نقض کنند؟
تلختر از این آشفتگی آن است که چنین اتفاقاتی واژه «قانون» را بیاعتبار میکند. چرا باید قانونی بگذاریم که خودمان هم میدانیم اجرایی نیست؟ از همان ابتدا مشخص بود تحریم فوتبال برتر یک تصمیم شتابزده است که چندان به درازا نخواهد کشید؛ درست مثل 10 باری که باشگاه تراکتور در این چند سال صداوسیما را تحریم کرده است. خب چرا حرفی میزنید که نمیتوانید پای آن بایستید؟ ممنوعیت اینستاگرام از سوی فکری هم شرایطی شبیه به همین را دارد. مگر میشود فوتبالیست امروزی را برای طولانیمدت از حضور در این شبکه اجتماعی منع کرد؟ عیب داستان این است که وقتی قانون ضعیف و غیرمنطقی میگذارید و زیرمجموعه شما آن را زیر پا میگذارد، بهتدریج قبح قانونشکنی از بین میرود و پردههای حرمت دریده میشود. پس لطفا پیش از ممنوع کردن هر چیزی، اول به منطق و امکان اجرای آن بیندیشید.