فارس، داراب/ سمیه انصاریفرد: ماجرایش را که شنیدم، دیدم از آن روزهای خاص و تکرار نشدنی است و از آن آدمهایی که چند وقت یک بار با آنها مواجه میشوی. مثل حس ناب زندگی در هوایی تازه.
این روزها، حال خوش به این راحتی پیدا نمیشود اما هستند آدمهایی که دلیل حال خوب دیگران میشوند.
شوق در صدایش موج میزند. شوق دلبستگی و ایثار برای رهایی از منیت. برای مهر ورزیدن به کودکانی که از برخی بدیهیاتِ زندگی محروم هستند.
43 ساله است و 16 سال است به معلمی اشتغال دارد. بیشتر سنوات خدمتش را در پایه چهارم دبستان تدریس کرده است.
معصومه برهانیان را میگویم. معلم نمونه داراب که در مدرسه شهیدان لطیفزاده تدریس میکند.
اما حکایت نمونه شدنش، شنیدنی است و متفاوت که بهتر است آن را از زبان خودش بشنویم:
هرچند شرایطم سخت بود اما دلم نیامد بچهها را رها کنم
وضعیت جسمی مساعدی نداشتم و دچار تنگی نخاع بودم، به همین جهت بهمن ماهِ سال گذشته باید عمل جراحی اورژانسی را انجام میدادم.
اما به سبب نزدیک شدن به پایان سال،
نمی توانستم دانش آموزان را رها کنم چرا که در آن شرایط زمانی آسیب می دیدند. بنابراین ترجیح دادم عید خود را خراب کنم و عمل، اواخر اسفند انجام شود، هرچند این روال باعث شد تعطیلات عید را در بستر بگذارنم.
پس از ایام عید، دوران نقاهت را به مدرسه آمدم و با اینکه مدرسه و اداره، نیروی جایگزین را معین کرده بودند اما مشغول تدریس شدم چون دلم نیامد بچه ها را رها کنم.
برای حضورم در کلاس، تخت کوچکی در کلاس قرار دادند که برای تدریس ریاضی، پای تابلو میرفتم و بقیه را به ناچار در حالن دراز کشیده روی تخت تدریس میکردم.
هرچند راضی نبودم این وضعیت به اداره منتقل شود اما مدیر مدرسه بدون اینکه متوجه شوم از این وضعیتم در کلاس، عکس گرفته بود و آموزش و پرورش را مطلع کرده بود.
بچهها مرغ عشق هستند
این معلم نمونه به تعلیم و تدریس عاشقانه اعتقاد دارد و بیان میکند:
به نظر من آموزش باید مبتنی بر شعار آموزش و پرورش باشد که: فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ.
بچه ها ارواح پاکی دارند و مثل مرغ عشق هستند. وقتی به آنها عشق و مهرورزی بدهیم، دریافت قوی دارند و آن را به ما بازتاب میدهند. برای همین همواره سعی کردهام آموزش را با چاشنی عشق همراه کنم تا نتیجه بهتری داشته باشد.
ارزش کار خیر به پنهان بودن آن است
درباره امور خیریه از او میپرسم که پاسخ میدهد: همان طور که امام علی(ع) به طور مخفیانه به امور خیریه می پرداخت، ما نیز باید به تاسی از ایشان این کار را مخفیانه انجام دهیم و به نظرم، ارزش کار خیر به پنهان بودن آن است. کار خیر زمانی ارزش دارد که در سکوت و خفا انجام شود. افراد زیادی را میشناسم که کار خیر انجام می دهد اما کسی آنها را نمی شناسد.
نذر کمک به مدارس جنوب شهر
این آموزگار، خودش انتخاب کرده که در مدرسه منطقه محروم و جنوب شهر کار کند. انگار با کمک به محرومان، حال بهتری دارد و روزهای شیرینتری را تجربه میکند.
می گوید: مدرسه ما در جنوب شهر است و وضعیت امکانات مناسب نیست. نیمکت دانشآموزان و صندلی آموزگار و... وضعیت مناسبی ندارد.
از مردم و خیرین میخواهم به مدارس جنوب شرق و محروم کمک کنند و اگر نذری دارند به این مدارس ارائه دهند.
بده بستان عشق
دانش آموزی که ضعیف است نیاز به توجه بیشتری دارد و معلم باید به دانش آموزان ضعیف رسیدگی بیشتری کند چرا که دانش آموز قوی، کار خودش را انجام می دهد.
برهانیان اینها را می گوید و با نقل خاطراتش ادامه می دهد: دانش آموزی داشتم که مادرش اول سال تحصیلی به من مراجعه کرد و گفت پدر دانش آموز اعتیاد دارد و انها شرایط مساعدی ندارند، بنابراین وقت و انرژی بیشتری به چنین دانش آموزی اختصاص دادم و آنها هم با عشق، آموزش را دریافت میکنند.
وی در خاطره دیگری از یکی از دانشآموزان موفقش یاد کرده و میافزاید: زمانی که داور جشنواره تئاتر بودم، یکی از دانش آموزانم -پگاه حسینی- با حمایت من توانست به عنوان یکی از مجریان توانمند داراب مطرح شود که در سطح مسابقات کشوری نیز حائز مقام برتر شد. و بعدها من و پگاه ایجاد انگیزه و تشویقها را مرور میکردیم که چقدر در موفقیتش سهیم بوده است. او هر سال روز معلم پیام تبریک برایم میفرستد.
برگزیده برنامه بوم مدارس استان فارس
معصومه برهانیان، از آموزش دروس مدرسه فراتر رفته و فنون هنری را نیز به دانشآموزانش میآموزد.
امسال برگزیده استانی برنامه بوم مدارس شدهاند و نمایشگاه رنگارنگی از آثار هنری دانشآموزان عرضه کردهاند.
با شوق و ذوق از بچههایی میگوید که با قریحه کودکانه، به تولید آثار هنری و خوراکیهای محلی میپردازند و از درآمدزایی آنان لذت میبرند.
او معلم عاشقی است که از شادی مرغ عشقهایش شادمان میشود و ناخشنودی آنها را برنمیتابد. همواره سعی کرده قدمی برای انها بردارد.
میگوید: امسال در برنامه بوم مدارس برگزیده شدیم و از آموزش و پرورش استان بازدید داریم.
فعالیتهای هنری دیشگاردن، کاشت گیاهان فانتزی، نمد دوزی، عروسک سازی و ... را به بچهها آموزش دادم که توانستند از طریق آن به درآمدزایی برسند و از این موضوع خوشحال هستند.
همچنین کارگاه های تأتر و قصهگویی نیز برای آنها برگزار میکنم.
حال خوش ماندگار
با شنیدن حکایتش به روزهای مدرسه بازمیگردم و تازه میفهم چرا آن روزها معلمهای ما میگفتند: قدر این روزها و نشستن پشت میز و نیمکتـها را بدانید.
باز هم روزهای تدارک دیدن جشن روز معلم در ذهنم تداعی میشود. باز هم هیاهوی شوق کودکانه ما در زیر سایه معلم.
حالا اگر میخواهید حالتان خوب شود، این روزها سراغی از معلم محبوبتان بگیرید و اگر قصد دارید حال خوش ماندگاری به خود هدیه کنید، به دنبال معلمی بگردید که اندک دلخوری یا خاطره ناخوشایندی از یکدیگر دارید. این دیدار شاید بتواند غبار کهنه قدیمی را پاک کند.
هستند معلمانی که برای دانشآموزان از جان و دل مایه میگذارند به نیت عاقبت به خیری.
پایان پیام/ س