به گزلرش اقتصادنیوز، روزنامه ایران نوشت:
بطور کلی باید گفت نمیتوان تشخیص داد فردی که کنار شما در مترو نشسته در چه وضعیت روانی است و آیا یک فرد خطرناک تلقی میشود یا خیر؟ گاه افرادی که در خیابان هنگام خرید و در دیگر موقعیتهای اجتماعی در کنار ما هستند، به اندازه یک قاتل خطرناک هستند.
بر این اساس شناختن مکانیسمهای ذهنی جنایتکاران قبل و بعد از ارتکاب جرم از اهمیت بسزایی برخوردار است، موجب درک عملکرد آنان و مهار جرم خواهد شد. یکی از دلایلی که در گذشته تصور میشد که با جنایت مرتبط باشد ژنتیک بود، برای مثال اگر کودکی اسکیزوفرنی باشد و پدرش یک قاتل و متجاوز به عنف با احتمال زیادی به سمت ارتکاب جرم حرکت خواهد کرد، اما اگر این کودک تحت محیط مناسب و آموزش قرار گیرد در لیست مجرمان قرار نخواهد گرفت بنابراین باید به تأثیر و اهمیت موقعیت و محیط زندگی توجه داشت.
مشکلات مالی، پایین بودن موقعیتهای اجتماعی به این علت که افراد تحت فشارهای بیشتری قرار میگیرند در برخی از موارد منجر به سوق دادن به سمت جرم میشود. باید گفت عوامل روانشناختی و اجتماعی بر عملکرد مغز انسان و رفتار او تأثیر میگذارد تکرار جرم یکی دیگر از مقولههایی است که در تمام کشورها مورد توجه قرار دارد براساس نتایج پژوهشها اگر مجرمانی که در معرض خطر ارتکاب دوباره جرم قرار دارند در اولویت نظامهای حمایتی و روانی قرار گیرند جرم به صورت قابل توجهی کاهش پیدا خواهد کرد. یکی از راههای کاهش تکرار جرم تغییر محیط مجرم پس از پایان دوره محکومیت او است. زیرا مجازات مجرمان در حقیقت بستری است که آنان را به سمت درک اشتباه سوق میدهد و اگر فرد پس از پایان مجازات دوباره به محیطی که توسط دیگران تقویت و یا در آن تحقیر شده بازگردد، اجازه پیدا نخواهد کرد که تغییر صورت گرفته دوره محکوم پایدار بماند.
بنابراین تغییر محیط به عنوان یک کاتالیزور در کاهش جرم خواهد بود زیرا میتواند فصل جدیدی از زندگی را آغاز کند. انگیزه برای تغییر کردن موجب میشود که به صورت درونی از تکرار جرم فاصله بگیرد.