سفرهیاتی از گروه طالبان به تهران موضوع بحث های مختلف رسانه ای و تحلیلی در باب اینکه، مذاکره با طالبان در راستای منافع ملی و منطقه ای کشورمان است؟ یا اینکه این مذاکرات می تواند زمینه ساز تنش با دولت مرکزی افغانستان گردد؛ شده است امروز این امر که دولت مرکزی در افغانستان به این نتیجه و جمع بندی رسیده که طالبان بخشی از واقعیت سیاسی و نظامی در افغانستان است و برای ضرورت برقرای و پایداری صلح بایستی با بخش های میانی این گروه وارد مذاکره شد، بهتر می تواند روشنگر تلاش های سیاسی کشورمان در جهت تعامل با گروه طالبان باشد. در همین خصوص در گفت و گو با دکتر جلال میرزایی استاد دانشگاه و نماینده دوره دهم مجلس شورای اسلامی، ضرورت برقراری گفت و گو با طالبان را جویا شده ایم.
ایرنا: اخیرا موضوع مذاکره با طالبان در مناسبات منطقه ای کشورمان مطرح شده است. بفرمایید ضرورت برقراری ارتباط و تعامل با طالبان در کجاست؟
میرزایی: در سیاست خارجی محور باید منافع ملی باشد. کارگزار سیاسی بایستی با نگرشی هوشمندانه به محیط منطقه ای و بین المللی اش بتواند بهترین و مناسب ترین تصمیم و اقدام را برای منافع ملی و امنیتی کشورش اتخاذ کند. شاید از این جهت یکی از آفت های سیاست خارجی در کشور، فقدان نگرشی عملیاتی و چارچوب محور است و اینکه همواره موضوعات و اولویت های جناحی را به مسائل سیاست خارجی نسیت می دهیم. در خصوص همین مساله مذاکره با طالبان، این نگرش را شاهد هستیم و این اتفاقا در طیف روشنفکری هم می بینیم که نگاهها بیشتر از آنکه جنبه ملی داشته باشد؛ احساسی و جریانی است. در حالی یکسری انتقادها را به نسبت به مذاکره با طالبان طی چند روز اخیر نظاره گر هستیم که مذاکره جمهوری اسلامی با گروه طالبان پیش از این هم انجام گرفته است اما دعوت هیاتی از طالبان به تهران و دیدارهایی که با دبیر شورای عالی امنیت ملی و همینطور وزیر امور خارجه داشتند باعث بروز واکنش هایی در میان محافلی در تهران و همچنین افغانستان شد که از نظر بنده طبیعی بود ، انتظار می رفت که برخی با تمسک به اتفاقاتی در گذشته این حرکت دیپلماتیک را زیر سوال ببرند !
گروه طالبان که برخاسته از شکاف قومی و مذهبی جامعه افغانستان است را نمی توان و نباید نادیده گرفت . هم ملاحظات امنیتی جمهوری اسلامی در ارتباط با افغانستان در مقایسه با دو دهه پیش متحول شده و هم گروه طالبان دیگر آن گروه رادیکال دو دهه پیش نیست . بنابراین ضرورت برقراری صلح و ثبات در افغانستان که کاملا در راستای منافع و امنیت ملی ایران است ایجاب می کند که دستگاه دیپلماسی کشور با تجاربی که بدست آورده اقدامات لازم را در راستای امنیت و منافع ملی کشورمان انجام دهد که البته این امر مهم در حال وقوع است.
امروز این واقعیت وجود دارد که کشورهای مختلفی از جمله آمریکا ،روسیه ،عربستان و پاکستان و خود دولت افغانستان در حال مذاکره با طالبان است. با عطف به این امر نظر جنابعالی به این امر چیست که ایران هم برای عقب نماندن از قافله تحولات در افغانستان رویکرد مذاکره و ارتباط با این جریان را در پیش گرفته است.
دقیقا با عطف به همان نگرشی که در پاسخ به پرسش اول گفته شد بهتر می توان متوجه تغییر نگرش کشورهای مذکور به گروه طالبان و برقراری ارتباط با این گروه شد. وقتی خود دولت مرکزی در افغانستان با این واقعیت کنار آمده که برای پایداری صلح و ثبات نیازمند گفت و گوهای جدی با گروه طالبان است؛ توجیه منطقی ندارد که کشورمان به عنوان یک همسایه بزرگ در کنار افغانستان که همواره متاثر از تحولات سیاسی و نظامی در این کشور است، نسبت به تغییرات داخلی در حال وقوع در افغانستان بی تفاوت بماند. از این رو اگر قرار باشد انتقادی در این رابطه مطرح شود این است که چرا این همه تأخیر صورت گرفته است ؟نه اینکه یک حرکت درست را که با تاخیر اتخاذ شده است، زیر سوال ببریم.
ایرنا: پیشنهاد به دولت و وزارت خارجه در موضوع مذاکره با طالبان با توجه حساسیت موضوع و مدیریت ارتباط و روابط با دولت مرکزی افغانستان چیست؟
میرزایی : درست است که جمهوری اسلامی ایران ،دولت افغانستان را نماینده مشروع مردم افغانستان می داند اما این دولت مشروع سالهاست که با بحران ها و چالش هایی روبه روست که بخش عمده آن ناشی از تحرکات و اقدامات گروه طالبان است که مورد حمایت بخشی از جامعه افغانستان است . ضمنا راهبرد دولت افغانستان در مقابله با طالبان که مورد حمایت ناتو و آمریکا هم بوده نتیجه بخش نبوده است ، لذا هم این کشورها و هم دولت افغانستان به ناچار به تجدید نظر در راهبرد قبلی رو آورده اند . بنابراین با توجه به این تحولات و تغییر در محاسبات بازیگران داخلی و منطقه ای، ضرورت داشت که دستگاه دیپلماسی کشور نسبت به تجدید نظر در محاسبات قبلی اقدام نماید.
دعوت از هیاتی از طالبان به ایران به معنای مخالفت با خواسته ها و مطالبات نویسندگان ، زنان و دختران افغانستانی نیست ،بلکه کاملا در راستای منافع آنان جهت برخورداری از نعمت صلح و امنیت است . مشاهده گاه و بیگاه تصاویر نویسندگان ، روشنفکران و دانشجویان و زنان در شهرهای کابل ، هرات و بامیان که جان خود را در نتیجه جنگی خانمانسوز از دست می دهند باید انگیزه روشنفکران جامعه ما را در اعمال فشار بر دستگاه دیپلماسی کشور جهت برداشتن گام هایی جهت پایان دادن به این تراژدی دو چندان کند . مگر با ادامه جنگ می توان به جنگ پایان داد؟ مگر با نادیده گرفتن برخی واقعیات می توان امور را به سامان رساند.