خبرگزاری فارس_کرمانشاه؛ بهنام بسامی: به «آقاجان» می روم، محلهای در حاشیه غربی شهر کرمانشاه که این روزها نامش بیشتر سر زبانها افتاده، محلهای که با مرکز شهر چندان فاصلهای ندارد اما وقتی وارد آن میشوی میفهمی که فاصلهاش با سایر نقاط شهر خیلی زیاد است.
این محله محروم تبدیل شده به مأوا و محل اجتماع معتادان متجاهر و فروشندگان مواد مخدر. وارد آنجا که میشوی، خیابانها و کوچههای ناصاف؛ خانههای فرسوده و کج و معوج؛ سرابالایی و سراپایینیهای زیاد، شلوغی و از همه بیشتر معتادینی که اصلا حال و روز خوبی ندارند، توجهت را جلب میکند و زود میفهمی که به یک جای متفاوت قدم گذاشتهای.
در این محله خانههایی وجود دارد که معتادین به صورت جمعی در آن زندگی میکنند. به گفته مردم آقاجان، فروشندگان مواد مخدر و معتادین بدون هیچ ابایی و در انتظار مردم مواد خرید و فروش و مصرف میکنند، به طوری که این محله تبدیل به پاتوق کارتن خوابها و معتادین ولگرد شده و زندگی را بر اهالی حرام کرده.
طی سالها اقداماتی موقت و کم اثر جهت رفع معضلات این محله صورت گرفته، اما نتیجه چندانی به بار نیامده و چهره این قسمت از شهر کرمانشاه روز بروز زشت تر و وحشتناکتر شده است.
تا اینکه در سفر هیأت دولت به کرمانشاه، وزیر کشور شخصا در این محله حاضر شد و تدابیری جهت رفع معضلات آنان اتخاذ کرد، اخیرا نیز استانداری کرمانشاه به صورت جدی به این موضوع ورود کرده و شورای تأمین استان تصمیم به تخریب مکانهای مسألهدار و سپس بازسازی، بهسازی و توسعه زیرساختهای شهری این منطقه گرفته است، ایده جسورانهای که با محوریت شهرداری منطقه ۸ و همکاری دادستانی، فرمانداری کرمانشاه و نیروی انتظامی به اجرا درآمد.
اقدامی سخت و پرمخاطره که ما را یاد دهههای شصت و هفتاد میاندازد، زمانی که با هر خطا و خلافی به شدت برخورد میشد و مجازاتی سخت در انتظار مجرمین بود و جامعه بسیار امنتری داشتیم.
مهدی معنوی شهردار منطقه ۸ کرمانشاه که این روزها، مسؤولیت این وظیفه بسیار سنگین را بر عهده گرفته، میگوید: یکی از معضلات شهر کرمانشاه بحث حاشیهنشینی و مشکلات ناشی از آن است؛ محله آقاجان در بین همه محلات حاشیهنشین وضعیت بدتری داشت و دیگر قابل تحمل نبود.
وی ادامه داد: تصمیم گرفته شد کارهای نمایشی و بدون نتیجه را کنار بگذاریم و یک اقدام انقلابی، عاجل و مؤثر انجام دهیم که نتایج قابل لمسی داشته باشد، البته کار بسیار سخت است و حساسیتهای خاص خود را دارد.
به گفته معنوی، صرف جمعآوری و انتقال معتادین به کمپهای ترک اعتیاد، نتیجه چندانی ندارد، چرا که اغلب آنها بعد از رهایی از کمپ فورا شروع به استعمال مواد مخدر میکنند، لذا باید اقدام ریشهایتری انجام میگرفت.
شهردار منطقه ۸ افزود: در گام اول باید فکری به حال بسیاری از خانههای محله آقاجان که تبدیل به محل تردد و سکونت معتادین متجاهر و فروشندگان مواد مخدر شده و معضلات بسیار زیادی را برای مردم بوجودآورده اند، میکردیم و آنها را از بین میبردیم.
معنوی با بیان اینکه استانداری هم تمهیداتی برای اسکان افراد بیخانمان و نگهداری معتادین متجاهر اتخاذ کرده، میگوید امیدوار است چهره آقاجان از زشتیهای موجود پاک و وضعیت آن دگرگون شود.
در ادامه من هم با مردم به تماشای یکی از خانههایی که با بیل مکانیکی در حال تخریب است مینشینم و در این حین با اطرافیان، هم کلام میشوم، یک جوان حدودا سی ساله از اینکه شبها خواب ندارد از ترس اینکه مبادا معتادین ماشیناش راسرقت کنند، حرف میزند؛ دوستش هم میگوید: خیلی اشتباه کردیم، اگر پولی را که صرف خرید خانه در آقاجان کردیم، در هر محله دیگر هزینه میکردیم الان پول مان چند برابر شده بود.
زن مسنی که فکر میکند پلیس هستم با لبخند صدایم میزند و میگوید: پسرم خدا کند خیر ببینی، بخدا از دست این معتادها زندگی نداریم؛ ترا بخدا همه خانههایشان را خراب کنید؛ همه شان را از اینجا ببرید.
یکی دیگر از جوانهای محله از اینکه بسیاری اوقات تاکسیها و تاکسیهای اینترنتی جرأت ندارند وارد آقاجان شوند و مردم این محله خیلی وقتها، دقایق زیادی باید معطل شوند تا ماشین گیرشان بیاید، گله میکند.
دیگری میگوید همه مردم از این کار شهرداری بسیار خوشحالاند ولی از ترس موادفروشان جرأت ابراز ندارند، حتی بعضیها از گفتن اینکه چه کسی در کوچه و خیابانشان مواد میفروشد ابا دارند، مبادا بلایی سرشان بیاید.
وقتی از یک خانم حدودا ۴۰ ساله که به تماشای تخریب خانه روبرویی نشسته، میپرسم که در این کوچه شما باز هم مواد فروش وجود دارد؟ خانهاش کدام است؟ حال عجیبی پیدا میکند؛ سکوت پر سرو صدایی دارد،
میدانم جوابش مثبت است، اما هر چه میپرسم جواب نمیدهد، هر چه سعی میکنم به او آرامش دهم و اطمینانش راجلب کنم، فایده ندارد؛ زبانش قفل شده؛ لبانش میلرزد؛ میترسد، شاید از زنهای همسایه که کنارمان هستند، یا شاید موادفروش کوچهشان دارد نگاهمان میکند. آخر به قول یکی از پسرهای جوان محله « دیوار موش دارد، موش هم گوش دارد».
پایان پیام/پ