به گزارش خبرگزاری فارس در مشهد، برخی افراد، زندگیها را دگرگون میسازند. بزرگانی که خود را صدر مجالس قرار نمیدهند و میان جمع مینشینند اما در حقیقت جایگاهی متفاوت دارند. شیخ محمد واله کاشمری یکی از این شخصیتهاست. او بزرگ بودن را در ابراز وجود و سر زبان افتادن نمیدانست و عالم دیگری را برای خود ساخته بود. جهانی که اگرچه با مشهورات دنیای مادی بسیار متفاوت است اما او را از گره گشایی کار مردم، کوچه و خیابان و و ارتباط با زندگی عامه باز نمیداشت.
شیخ محمد، پدر یک شهید است و خود نیز شهیدانه زیست. مدتی در جبهههای جنگ حضور داشت و معتقد بود چه بسا حضورش بتواند تشویق کننده دیگر رزمندگان باشد. او غیر از این فرزند شهید، سه پسر و دو دختر دیگر دارد. این شیخ وارسته در سحرگاه ۲۲ اریبهشت سال ۱۳۷۵ و در حال نماز، دار فانی را وداع گفت و پیکرش در جوار امام رضا (ع) آرام گرفت. در مورد شیخ محمد با محمدرضا واله پسر بزرگش به گفتوگو نشستیم تا گوشهای از زندگی او را دریابیم. محمدرضا واله هنگام سخن گفتن از پدر، خود را نه پسر بزرگ شیخ بلکه شاگردی در رکاب او میدانست.
درک روحیات مرحوم واله دشوار است
پسر بزرگ شیخ محمد واله در گفتوگو با خبرنگار فارس در مشهد گفت: ابتدا باید بگویم که درک روحیات مرحوم واله برای من که فرزند او هستم مشکل است. او در کاشمر با دختر عمه اش ازدواج کرد. مدتی در کاشمر، نزد علمایی که در آن زمان آن جا حاضر بود درس میخواند. سپس حدود یک سال بعد از ازدواج به مشهد آمد و با میرزا جواد آقای تهرانی، حاج آقای مروارید، آیت الله علمی، آیت الله میلانی حاج شیخ مجتبی قزوینی و شیخ هاشم قزوینی و یک سری علمایی که در مشهد بودند ارتباط داشتند. تا جایی که بنده یادم میآید او عمدتا پای درس میرزا جواد آقای تهرانی و حاج شیخ حسنعلی مروارید حاضر بود و سالهای متمادی در مشهد منبر داشت.
دلسوزی؛ مهمترین ویژگی اخلاقی شیخ محمد واله
محمدرضا واله ادامه داد: آن چیزی که بیشتر از همه در زندگی پدرم به چشم میخورد دلسوزی است. من ندیدم فرد دیگری تا این حد دنبال مهربانی کردن به مردم باشد. مثلا اگر احساس میکرد به وجنات طلبهای میخورد که به او امیدی باشد او را به خانه خود میآورد، جا و مکان میداد و پدرانه پذیرایی میکرد. این دلسوزی در زندگی او نمود آشکاری داشت. حاج آقای واله در حقیقت، مصداق بارز دعای شریفه «و لاتخرجنی من التقصیر» است. او همیشه خود را پایینتر از باقی میدید و در همه حوادث، خود را مقصر میدانست.
حضور در جبهه برای قوت قلب رزمندگان
فرزند ارشد شیخ محمد واله در رابطه با دیگر خصوصیات اخلاقی پدرش گفت: مرحوم واله یک مومن واقعی بود و در حقیقت باید گفت زندگی ویژه و مخصوص به خود را داشت. او برای تایید، قوت قلب و تشویق رزمندهها در جبهه حضور یافت.
ارتباط ویژه با امام رضا (ع)
محمدرضا واله در ادامه بیان ویژگی های پدرش گفت: آن چه از زندگی او برمیآید این است که ارتباط ویژهای با امام رضا (ع) دارد. این موضوع از آن رازهایی است که نه به کسی گفت و نه شخصی از ایشان پرسید. نوع زیارتهای او خاص بود. یعنی اگر یک نفر از دور، پدرم را هنگام زیارت میدید این ارتباط و خاص بودن زیارت در حاجآقای واله را متوجه میشد. ممکن است افرادی در رده شیخ محمد واله باشند و درباره این موضوع سوال کرده و او چیزهایی گفته باشد اما در کل مرحوم واله اهل کتمان و توداری بودند و به سادگی نمیشد فهمید که چه در دل او میگذرد. حاجآقای واله اصلا در دنیای شهرت و این قبیل موضوعات قرار نداشت و در عالم دیگری بود. فردی که خود را هیچی حساب نمیکند طبعا زندگی او هم رنگ و بوی خاصی میگیرد.
پایان پیام/ ۷۰۰۹۸