به گزارش اقتصادنیوز، رهبران ریاض در سالی که گذشت تاکید داشتند که کشورشان را به مرکز اقتصاد جهانی و یک قدرت ژئوپلتیکی و پویا و رهبر بلامنازع خاورمیانه تبدیل خواهند کرد، واشنگتن و تحلیلگران خاورمیانه فعلا در حال رصد کردن فعل و انفعال های این بازیگر هستند.
استیون کوک، ستون نویس فارین پالسی در همین راستا گزارشی را منتشر کرده و با اشاره به انتفاع ریاض از درآمدهای نفتی و تبدیل شدن این کشور به مرکزی برای سرمایه گذاری جامعه تجاری جهانی در این باره نوشته، پشت همه تحولات و تغییر معادلات در ریاض محمد بن سلمان قرار دارد، از همین رو رهبران جهان خواه برای انعقاد قراردادهای تسلیحاتی یا مبادله ارز و یا افزایش تولید نفت، می بایست با ولیعهد جوان دیدار داشته باشند.
کوک در ادامه آورده، فارغ از این که عربستان فاقد خرد یا بینش سیاسی منحصر به فردی است اما در معادلات ژئوپلتیکی در مکان و زمان مناسبی قرار گرفته، بدین معنا که بعد از پایان قرنطینه های کووید و حمله روسیه به اوکراین، شوک های متولی را به بازارهای جهانی وارد کرد و از وضعیت حاکم سود می برد.
هرچند ریاض در سراسر خاورمیانه در حال عقب نشینی است و برای رهایی از جنگ در یمن، دست به دامان تهران شد تا بدین طریق بتواند به این نبرد خونین و پر هزینه پایان دهد با این همه شاهد طنزی ظریف در معادلات خاورمیانه هستیم، بدین معنا که عقب نشینی عربستان مانع از برتری نقش این بازیگر در خاورمیانه نشده است.
داده های نظرسنجی گالوپ که در 13 کشور با اکثریت مسلمان انجام شده، نشان می دهد که عربستان بیش از سایر بازیگران خاورمیانه دارای محبوبیت است. این کشور صرفا در ترکیه و میان فلسطینی ها محبوبیتی حداکثری نداشت.
با این همه آنگونه که کوک مدعی است، با لحاظ کردن جاه طلبی های هژمونیک ایران در منطقه و نفوذی که در لبنان و غزه دارد، رقابت میان تهران و ریاض جهت کسب محبوبیت تنگاتگ است. او در ادامه این گزارش آورده است: براساس آمار معتبر فشار سنج عرب، عربستان در اردن پس از ترکیه در رتبه دوم قرار دارد. نزدیک به نیمی از تونسی ها و مردمان ترکیه نیز به ریاض نظر مثبتی دارند.عراقی ها بیش از هر کشور دیگری از عربستان حمایت می کنند. از همین رو محمد بن سلمان بعد از محمد بن زاید، رهبر امارات، چهره مورد علاقه آنها است.این داده ها با دیگاه بسیاری از نخبگان غربی مغایرت و همین گزاره این سوال را مطرح می کند: چرا عربستان در خاورمیانه تا این اندازه محبوب است؟
در پاسخ به این سوال باید گفت شواهدی وجود دارد دال بر این که سیاست های داخلی و خارجی ولیعهد برای مردم سراسر خاورمیانه جذاب است. تغییرات و تحولات اجتماعی در خاک عربستان واقعی و مهم هستند و زندگی بسیاری از سعودی ها را به شکلی مثبت تحت تاثیر قرار داده اند. این در حالی است که اصلاحات به شکلی کامل از بالا انجام می شود و با فعالان خواهان تغییر از پایین به شدت برخورد می شود و همزمان نظارت های اجتماعی تشدید شده است. این بدین معنا نیست که مردمان خاورمیانه از چنین حقایقی آگاه نیستند اما شواهد نشان می دهد که آنها به این نتیجه رسیده اند که سعودی ها در موقعیت خوبی قرار دارند.
در این میان محبوبیت سیاست خارجی ولیعهد ممکن است عریان تر باشد. با لحاظ کردن مداخله نظامی عربستان در یمن، نقش اصلی این کشور در محاصره قطر، استعفای اجباری سعدی الحریری، نخست وزیر وقت لبنان و قتل جمال خاشقجی، تعجب آور نیست که بسیاری در واشنگتن ولیعهد را چهره ای هولناک و در عین حال بی پروا قلمداد کنند.اما از منظر مردم خاورمیانه عربستان نه تنها منبع بی ثباتی در منطقه نیست، بلکه به سان نیرویی جهت تحقق ثبات قلمداد می شود. به عنوان نمونه، سرمایه گذاری قابل توجه پادشاهی در عمان و کمک مالی به اردن، این امید را ایجاد کرده تا عربستان برای پایان دادن به بدهی های عمان و تامین امنیت اردن خیز برداشته است.
طبیعتا از منظر بسیاری از بازیگران خاورمیانه حمایت های ارائه شده توسط عربستان در قیاس با کمک های مالی ایالات متحده جذاب تر است. درباره چرایی اش دو دیدگاه وجود دارد، اول، اعراب خواهان عدم تعامل با آمریکا هستند و دیدگاه دیگر مبنی بر این است رهبران عرب و مردمان این جغرافیا به جای آن که بخواهند آمریکایی ها، چینی ها یا روس ها خاورمیانه را شکل دهند، ترجیح می دهند بازیگری خودی این ایده را اجرایی کند.
از آنجایی که ایالات متحده قدرت غالب در منطقه بوده و سعودی ها به اشکال زیرکانه با خواسته های واشنگتن مخالفت کرده،این رخداد موجب افزایش اعتبار بن سلمان شده است.
به عنوان نمونه ریاض بی توجه به خواست آمریکا سوریه را به آغوش اتحادیه عرب بازگرداند، رخدادی که حتی مخالفان دولت سوریه نیز از آن استقبال کردند.در مجموع به نظر می رسد در حالی که عربستان سیاست خارجی مستقل از واشنگتن را دنبال می کند، مردم خاورمیانه این کشور را به عنوان موتور شکوفایی و ثبات منطقه قلمداد می کنند. بی دلیل نیست که گروهی از تحلیلگران از مقام هاو سیاستگذاران آمریکایی خواسته اند تا دلایل محبوبیت پادشاهی را جدی بگیرند. اگر واشنگتن خواهان رقابت با مسکو و پکن است و برای مبارزه با افراط گرایان خیز برداشته، می بایست در معادلاتش در خاورمیانه عربستان را بیش از آنچه هست، جدی بگیرد.