زیلو می بافد با چشم هایی که رنگ ها را نمی بیند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، او عطر و بو و حس و صدا با او بود. این روزها اما می بافد... زیلوهایی رنگی و تار و پود را از زبری و نرمی ریسمان ها را بهم می بافد. علی می گوید که 14 سال نه به او شغلی دادند نه کسی متوجه شد که توانایی هایش چقدر است. او بیکار بود و در خود دنیای خود فرو رفته بود تا این که دوستی دستش را گرفت. او را به کلاس زیلو بردو از آن روز برگی جدید در زندگیش ورق خورد.
علی می گوید: از وقتی دنیا آمدم درگیر مشکل نابینایی بودم زیاد به دکتر مراجعه کردیم برای این که دلیل نابینایی را مشخص کنند اما متاسفانه جواب درستی به من ندادند. هر کسی یک دلیل آورد و علت نابینایی من دقیقا مشخص نیست. دیپلم رشته انسانی و متولد 1364 هستم.
او در پاسخ به این سوال که چطور رنگ ها را تشخیص می دهد، تاکید کرد: اکثر اوقات از طریق قوای لامسه و بعد از طریق بوئیدن رنگ ها را تشخیص می دهیم. معمولا از طریق قوای لامسه این کار را انجام می دهم.
علی دلیل زیلوبافی خود را تعریف می کند: حقیقتش به دلیل بیکاری رفتم سراغ زیلو بافی. 14 سال بود که دنبال کار بودم. تا این که سال گذشته به همت یکی از بچه های انجمن نابینای شهرمان کلاسی تشکیل شد. اول که وارد این کار شدم استرس داشتم می ترسیدم که از پس این کار بر بیایم یا مشکل باشد اما دیدم کار نسبتا دسترس پذیری است و می توانم از پس آن بر بیایم. 25تیرماه امسال کلاس ها تمام شد و از اول مرداد شروع کردم به کار.
او می گوید: تا کنون 5 سری بافتم. اکثرا کارهایم کوچک است و حدود 50 زیلو بافته ام. رنگ ها را با هم اشتباه نمی کنم. از روی جنس، نرمی و زبری رنگ است. ریسمان را دور یک ماسوله می پیچیم که آماده شود تا رنگ ها از کار رد شود. مثلا قطر رنگ آبی را کمتر می گیرم و قطر رنگ سفید را بیشتر. این اقدامات باعث می شود که رنگ و ریسمان را اشتباه نکنم.
این بافنده زیلو از گذشته خود هم تعریف می کند: تا حدود سال 90 کارم مداحی بود و در جشن ها شرکت داشتم. در مواقعی با پدرم سرکار می رفتم. او کارش زیرسازی ساختمان بود. بعضی از کارها مثل برش های میلگرد و قالب های بتنی برایم آسان بود. ولی از سال 90 پدرم به علت بیماری سرکار نرفت و من هم بیکار شدم. با درآمد کمی که از زیلوبافی دارم و مستمری بهزیستی کمی در خرج خانه کمک می کنم. زیلوها را از 140 هزار تومان فروختم تا الان که پیشرفت کردم 200 هزار تومان می فروشم. نصف این پول هزینه رنگ و چله کشی می شود. دو روز طول می کشد که یک زیلو را ببافم.
او درد دلش باز شده و می گوید: صدای ما را به گوش مسئولان برسانید. در حال حاضر فقط مشکل ما عدم حمایت است. میبد شهر جهانی زیلوست باید در خود شهر و جایی که معدن تولید زیلوست مواد اولیه را گران بخریم آنهم در شرایطی که زیلو در فصل های گرم استفاده می شود و حالا هم کرونا آمده مشتری نیست. یک کیلو رنگ آبی کیلویی 90 هزار تومان و رنگ سفید که رنگ چله است را کیلویی 50 هزار تومان می خریم. مشکل ما گرانی مواداولیه است و بس. آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.