به گزارش خبرگزاری فارس از بجنورد، شبنم کاظمی مطلق؛ دوران امامتشان مصادف با شورشهای متعدد و سرنگونی بنیامیه و روی کار آمدن بنیعباس بود.
روایت است، امام صادق همیشه در یکی از سه حالتِ نماز، تلاوت قرآن یا سکوت بوده است، چون نیمهشب برای خواندن نماز شب برمیخاست با صدای بلند ذکر میگفت و دعا میخواند تا اهل خانه بشنوند و هرکس بخواهد برای عبادت برخیزد.
هنگامی که مأموران حکومت برای دستگیری وی شبانه از دیوار منزلش وارد میشدند، او را در حال رازونیاز یافتند. ایشان ذکر رکوع و سجود را بسیار تکرار میکرد.
میگویند که امام اهل شوخی بود و همیشه تبسم ملایمی به لب داشت. وقتی اسمی از پیامبر میآمد رنگش به سبزی و سپس به زردی میگرایید. امام جعفر صادق با کنیه ابوعبدالله و لقب صادق، معروف به امام جعفر صادق؛ بعد از پدرش امام محمدباقر و قبل از پسرش امام موسی کاظم، امام ششم شیعیان هستند.
ایشان به جهت جایگاه ویژه علمی نزد شیعیان، به رئیس مذهب جعفری و همینطور رئیس مذهب شیعه مشهور شده است. امام صادق بیشتر عمر ۶۵ساله ی خود را در مدینه گذراند و در سفرهایی پدرش امام محمدباقر را همراهی میکرد.
در یکی از این سفرها که بهقصد حج صورت گرفت، امام صادق در دفاع از امامت پدرش سخنرانی کرد که موجب بدگمانی خلیفهی وقت شد و باعث احضار ایشان و پدرشان به شام شد.
امام صادق در مدرسهای که بیش از ۴ هزار شاگرد را در خود تربیتکرده بود، نفوذ و شهرت زیادی کسب کردند که همین امر موجبات سوءظن حکومت وقت را فراهم میکرد.
فقه شیعه بعد از امام جعفر صادق به فقه جعفری معروف شد، به این دلیل که احکام فقهی امام جعفر صادق مهمترین منبع قوانین فقهی فقه شیعه تلقی میشد.
در همین راستا، کتابهای بسیاری به ایشان منسوب شد به گزارش منابع شیعی، بیشترین روایات در منابع حدیثی شیعه، از امام جعفر صادق گزارش شده است. تفکر عرفانی شیعی که از میرحیدر آملی آغاز شد و با فیلسوفان دوره صفویه از قبیل میرداماد و ملاصدرا ادامه پیدا کرده و تا زمان حاضر ادامه دارد، بر پایهٔ احادیث امامان شیعی بهخصوص امام جعفر صادق شکلگرفته است.
امام صادق در علم و دانش سرآمد زمانهی خود بودند، در حدیثی از امام صادق، از عقل بهعنوان ابزاری برای شناخت خالق و صفات او و همچنین ابزاری برای تمایز نیک از بد، یاد شده است که از قسمت اول بهعنوان عقل نظری و قسمت دوم بهعنوان عقل عملی تعبیر میشود.
این تقسیمبندی در حدیث دیگری از امام صادق اینطور روایت شده است که: «عاقل به دلالت عقل خود در مییابد که خداوند حق است، درمییابد که خالقش اموری را دوست و اموری را مکروه میدارد و او را طاعتی و معصیّتی هست»
روزی امام جعفر صادق (ع) در محضر پدرش محمدباقر (ع) به این قسمت از فیزیک ارسطو رسید که در جهان بیش از چهارعنصر وجود ندارد که عبارت است از: خاک، آب، باد و آتش.
امام جعفر صادق (ع) ایراد گرفت و گفت: «حیرت میکنم که مردی؛ چون ارسطو چگونه متوجه نگردیده که خاک یک عنصر نیست، بلکه در خاک عناصر متعدد وجود دارد و هر یک از فلزات که در خاک است یک عنصر جداگانه به شمار میآید».
از زمان ارسطو تا دورهی جعفر صادق (ع) تقریباً هزار سال گذشته بود و در اندیشهی هیچکس خطور نمیکرد که با آن عقیده مخالفت نماید. بعد از هزار سال یک پسر که هنوز دوازده سال از عمرش نمیگذشت، گفت که خاک یک عنصر نیست، بلکه متشکل از عناصر متعدد است.
همین پسر بعدازاین که خود شروع به تدریس کرد، عنصر دیگر را هم از لحاظ بسیط بودن تخطئه نمود و گفت: «باد یک عنصر نیست، بلکه متشکل از چند عنصر است».
اگر در مورد خاک میپذیرفتند که یک عنصر نیست و چند عنصر است، در مورد باد کسی از لحاظ اینکه یک عنصر است، تردید نداشت.
ایشان دریای علم و دانش بودند و اینها را میراثدار پدر بزرگوارشان باقرالعلوم بودند، امام در کمک به نیازمندان ید بیضائی داشتند و بسیار کوشا بودند هشام بن سالم میگوید: امام صادق علیهالسلام هنگامی که تاریکی شب فرامیرسید، کیسهای از نان و گوشت و پول را برمیداشت و بر دوش مینهاد و بهسوی نیازمندان شهر مدینه میشتافت و آنها را میانشان تقسیم میکرد.
آنها او را نمیشناختند. زمانی که امام صادق علیهالسلام به شهادت رسیدند و آن انفاقهای شبانه ادامه پیدا نکرد، نیازمندان فهمیدند که چه کسی هر شب به آنها غذا و پول میداده است.
از ایشان تفاسیر روایات و احادیث بسیاری موجود است، ایشان در ۲۵ شوال در مدینه به دستور منصور مسموم شدند و به شهادت رسیدند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شدند.
پایان پیام/ک