اکنون که در حال نگارش این مطلب بهسر میبریم، آینده بسیاری از پدیدههایی که برای دوستداران فناوری بلاک چین محبوب هستند، در هالهای از ابهام قرار دارد. جو راکد حاکم بر ارزهای دیجیتال هنوز جای خود را به یک جهش صعودی جذاب نداده، آینده بازیهای بلاک چینی بهطور دقیق مشخص نیست، و همین نگرانیها درباره متاورس هم صدق میکند.
دراینبین، هر شخصی میتواند گمانهزنیهای مخصوص خود را داشته باشد و یا این گمانهزنیها را با دلیل و مدرک اثبات کند؛ اما نمیتوان انکار کرد که هیچچیز قطعی نیست. و در زمانی که هیچچیز قطعی نیست، همهچیز ممکن است.
در مطلبی که در وبسایت کوین تلگراف منتشر شده، نویسنده آینده متاورس را با رمان معروف سقوط برف (Snow Crash) مقایسه کرده، و گمانهزنیها و نظرات خود را با کاربران در میان گذاشته است. با ترجمه این مطلب همراه ما باشید تا ببینیم از نظر این نویسنده، آینده متاورس شبیه رمان Snow Crash خواهد شد یا خیر.
جهان متاورس و رمان سقوط برف؛ شباهتها و تفاوتها
در چند سال گذشته، محبوبیت متاورس تحتتأثیر بازار ارزهای دیجیتال و فناوری بلاک چین افزایش پیدا است؛ ولی متاورس عبارت جدیدی نیست و در سال ۱۹۹۲، نیل استفنسون (Neal Stephenson) برای اولینبار در رمان علمیتخیلی «سقوط برف» (Snow Crash) از این واژه استفاده کرد.
شخصیت اصلی داستان که «هیرو» (Hiro) نام دارد، در دنیایی مجازی در تلاش است تا بهکمک دوست هکر خود ویروسی را از بین ببرد که باعث تحت کنترل گرفتن ذهنها میشود.
این رمان جهان آینده را توصیف میکند که تورم و ناعدالتی آن را ویران کرده است و حکومتها و شرکتهای فاسد و گروههای خلافکاری آن را اداره میکنند. درنتیجه، دنیای فیزیکی واقعیتی ناخوشایند است که افراد میکوشند تا از آن فرار کنند.
از بسیاری جهات، این کتاب بهطرزی باورنکردنی واقعیتهای دنیای امروز را پیشبینی کرده است؛ بهگونهای که ممکن است با خواندن این رمان اینگونه بهنظر برسد که مشغول خواندن کتابی درباره فناوریهای امروزی هستید.
دنیای مجازی که شخصیت اصلی داستان به آن وارد میشود، متاورس (Metaverse) نام دارد و محیطی است که هر فرد آواتار دیجیتالی خود را دارد و با این آواتار میتواند با دوستان خود ارتباط برقرار کند یا خریدهایش را انجام بدهد یا در کنسرتها شرکت کند.
بااینحال، متاورس استفنسون مدینه فاضله و فضای دیجیتالی بیعیب نیست و زیرساخت آن متعلق به میلیاردر شروری است که میخواهد با ابزاری به نام Snow Crash کنترل ذهن افراد را در داخل و خارج از متاورس دراختیار خود بگیرد.
البته لازم نیست نگران باشید؛ چراکه حداقل تابهامروز پلتفرمهای متاورسی این امکان را ندارند تا ذهن استفادهکنندگان را تحتکنترل خود بگیرند. بااینحال، تجربه کار ما با شبکههای اجتماعی نشان میدهد که متاورس نیز میتواند اعتیادآور باشد و حتی برای برخی به جایگزینی برای دنیای واقعی تبدیل شود.
متاورس دنیایی مجازی است که همه افراد میتوانند در آن نقصهای ظاهری خود را برطرف کنند و با ظاهر ایدئال خود، با افراد در سراسر جهان ارتباط بگیرند و ماجراجوییها و فعالیتهایی که در دنیای واقعی امکانپذیر نیست را تجربه کنند.
در حالی که فناوری متاورس امروزه کاربردهای مختلفی پیدا کرده است و بسیاری به هدف سرگرمی و یا ماجراجوییهای مختلف از آن استفاده میکنند، اما انگیزههای بسیاری برای سودجویی نیز وجود دارد و شاهد آغاز یک نبرد قدرت در این حوزه هستیم.
هماکنون اما بسیاری از شرکتهای جهانی، پلتفرم متاورس را مانند یک قاره جدید میبینند که باید زودتر از دیگران آن را تصرف کنند و تحت کنترل خود بگیرند؛ موضوعی که برخی نگرانیها پیرامون فعالیت شرکتهای بزرگ مانند آمازون و گوگل و ورود آنها به فناوری متاورس را به دنبال داشته است؛ فعالیتی که هماکنون به صورت گسترده آغاز شده و حتی شرکت فیسبوک در راستای اهداف متاورسی، نام خود را به متا تغییر داده است.
به همین دلیل، بسیاری از علاقه مندان متاورس ترجیح میدهند این فناوری به صورت غیرمتمرکز و بر پایه بلاک چین توسعه پیدا کند تا شاهد رویدادهای مشابه رمان Snow Crash نباشیم؛ زیرا کسی کنترل این متاورسها را در اختیار نخواهد داشت و متاورسهای بلاک چینی از دارایی کاربران محافظت میکنند، به حریم خصوصی احترام میگذراند و فرصتهای برابر و عادلانه را در اختیار همه قرار میدهند.
ورود به دنیای جذاب متاورس
دکتر کریستینا یان ژانگ (Dr. Christina Yan Zhang) که با نام دکتر متاورس نیز شناخته میشود، پایاننامه خود را در سال ۲۰۱۲ با موضوع سبک سرگرمی نقشآفرینی آنلاین گسترده (MMORPG) و بازی Second Life، یکی از اولین متاورسهای محبوب جهانی نوشت؛ بنابراین او از جمله افرادی است که مدت زیادی است با فناوری متاورس آشنایی دارد و از نزدیک روند توسعه و فعالیت این پلتفرمها را دنبال کرده است. او همچنین هماکنون مدیرعامل Metaverse Institute است.
او متاورس را یک فناوری قدرتمند برای بهبود تعامل در دنیای مجازی و واقعی میداند و در رابطه با متاورس میگوید:
بهنظر من، زیبایی روند توسعه کنونی متاورس همگرایی طیف وسیعی از فناوریهای مختلف است که در کنار یکدیگر قرار میگیرند. بسیاری از آنها (در طی این روند) پیشرفتهتر میشوند تا به ایجاد نسل بعدی اینترنت که فراگیر، تعاملی و شهودیتر است کمک کنند.
یکی دیگر از افراد فعال حوزه متاورس، واگنر جیمز او (Wagner James Au) نام دارد که در اوایل دهه ۲۰۰۰ با نام Hamlet در دنیای مجازی Second Life به فعالیت روزنامهنگاری مشغول بود. او هماکنون از نویسندگان حوزه بازی و سرگرمی است و به زودی آخرین کتاب خود را بهنام Metaverse That Matters در ماه ژوئن منتشر میکند.
بهنظر او، متاورس به شاخههای مختلفی تقسیم میشود و شامل پلتفرمهای متنوعی خواهد بود. متاورسهای امروزی هرکدام ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارند و در حالی که ماهیت سرگرمی یک متاورس موردتوجه بخشی از جامعه است، برخی به گرافیک و زیبایی ظاهری اهمیت بیشتری میدهند و متاورسی را انتخاب میکنند که گرافیک بهتری داشته باشد.
کاربران این آزادی را دارند تا در هر زمان، از یک متاورس به متاورس دیگر بروند و از خدمات تمام آنها بهرهمند شوند. او در مثال خود به بازی روبلاکس (Roblox) اشاره میکند؛ یک بازی بسیار محبوب و با ظاهری مشابه لوگوها که بیشتر برای کودکان جذاب است.
درحالیکه این بازی توسط میلیونها نفر دانلود شده است و تجربه میشود، اما انتخاب کاربران محدود به این بازی نیست و هر زمان میتوانند از گزینههای دیگری مانند وی آر چت (VR Chat) و فورتنایت (Fortnite) استفاده کنند.
در نظر واگنر جیمز، متاورس میتواند همان چیزی باشد که در رمان Snow Crash توضیح داده شد: یک دنیای مجازی گسترده که با اقتصاد دنیای واقعی یکپارچه شده است و امکان کسب درآمد، ابزارها و شخصیسازیهای متنوعی را در اختیار کاربران خود قرار میدهد.
بهعقیده وی، متاورس این پتانسیل و امکان را دارد تا از فناوریهای متنوعی بهرهمند شود و به چیزی فراتر از یک تجربه ساده سهبعدی تبدیل شود. بااینحال، در زمان فعلی برای فناوری متاورس موانعی نیز وجود دارد.
هفت مشکل بزرگ متاورس
یکی دیگر از افراد فعال در حوزه متاورس، برنارد مار (Bernard Marr) نام دارد که یک نویسنده و آیندهپژوه است. او درباره فناوری متاورس هیجانزده است؛ اما خطرات احتمالی پیرامون متاورس نیز توجه مار را جلب کرده است.
او هفت مشکل را شناسایی کرده است که جنبههای منفی دنیای مجازی را برجسته میکنند. اکثر آنها چالشهای پیچیدهای هستند که ارائه راهحل برای آنها در یک جهان دیجیتالی دائماً در حال تغییر و تکامل آسان نخواهد بود.
این هفت مشکل عبارتاند از:
حریم خصوصی
اولین چالش مرتبط با حریم خصوصی است و مار در این رابطه میگوید:
ما اکنون هم در هنگام وبگردی نگرانیهایی پیرامون حفظ حریم خصوصی خود داریم. فناوریای که در حال حاضر رفتار ما را به صورت آنلاین ردیابی میکند، در متاورس نیز وجود خواهد داشت و احتمالاً این ردیابی شدیدتر نیز خواهد شد.
به عنوان مثال، دستگاههای پوشیدنی و لمسی متاورس میتوانند انواع اثرات فیزیکی مانند ضربان قلب و تعریق را اندازهگیری کنند و بهگفته مار این مقدار عظیم از دادهها میتواند توسط شرکتها برای بازاریابی و یا اهداف دیگر جمعآوری و استفاده شود.
محافظت از کودکان
استفاده از متاورس توسط کودکان نیز از جمله مواردی است که مار به آن توجه دارد و در این رابطه میگوید:
به عنوان والدین کودکان، ردیابی کارهایی که بچههای ما در فضای مجازی و آنلاین انجام میدهند دشوار است و این چالش با متاورس نیز ادامه پیدا خواهد کرد. ما نمیتوانیم دنیایی را که آنها تماشا میکنند را در هدست واقعیت مجازی خود ببینیم و فرایندی برای نظارت بر صفحهنمایش آنها با استفاده از تبلت یا موبایل وجود ندارد؛ بنابراین درک اینکه بچههای ما در متاورس به چه فعالیتی مشغول هستند چالش برانگیزتر خواهد بود.
سلامت جسمی و روانی
یکی از نگرانیهای گسترده پیرامون افزایش محبوبیت و گسترش استفاده از متاورس، اثرات آن بر سلامت و مخصوصا وزن است. گذراندن مدت طولانی در دنیای مجازی متاورس، فعالیتهای فیزیکی شما را کاهش میدهد و در نهایت میتواند به افزایش وزن و تنبلی منجر شود.
پدیدهای که برخی آن را «خماری واقعیت مجازی» مینامند، از دیگر نگرانیهای پیرامون متاورس است. غم و اندوه ناشی از ترک یک تجربه بسیار جذاب و سرگرمکننده دیجیتالی میتواند بازگشت به واقعیت را دشوار کند و اثراتی همانند ترک مواد مخدر یا الکل به همراه داشته باشد.
اعتیاد به بازی یا اینترنت در حال حاضر بر سلامت جسمی و روحی بسیاری در سراسر جهان تأثیر گذاشته است و این موضوع به طور بالقوه میتواند در متاورس نیز بدتر شود.
دسترسی ناعادلانه
تجهیزات موردنیاز متاورس، از دیگر چالشهایی است که برنارد مار به آن اشاره میکند:
برای استفاده از واقعیت افزوده، به جدیدترین فناوریهای هوشمند نیاز داریم و تجربه واقعیت مجازی نیازمند هدستهای پیشرفته و گرانقیمت و همچنین اتصال اینترنت پرسرعت و قوی است.
با توجه به این موضوع، چگونه میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که همه افراد در سراسر جهان به متاورس دسترسی خواهند داشت و این فناوری صرفاً در اختیار کشورهای توسعهیافته و پیشرفته نخواهد بود؟ این موضوعی است که دکتر ژانگ نیز پیرامون آن نگرانی دارد.
هماکنون یکسوم جمعیت جهان هنوز به اینترنت پرسرعت و نامحدود دسترسی ندارند؛ مشکلی که بهعقیده ژانگ اینترنت استارلینک میتواند راهحلی برای آن باشد و حتی دورافتادهترین مناطق جهان را پوشش دهد.
حتی در صورت نداشتن هدستهای واقعیت مجازی، با کمک اینترنت استارلینک افراد میتوانند از گوشی هوشمند یا کامپیوتر خود برای دسترسی به دنیاهای مجازی و تجربه آنها استفاده کنند.
قوانین و مقررات
معمولاً مراجع قانونگذاری کشورها نمیتوانند بهسرعت با تغییرات جدید همراه شوند و نمیتوانند پاسخهای قانونی مناسبی برای چالشهای جدید ایجادشده ارائه دهند؛ مشکلی که تابهامروز اکثر فناوریهای جدید جهانی آن را تجربه کردهاند.
با توجه به شرایطی که در فضای ارزهای دیجیتال و فناوریهای بلاک چین مشاهده میکنیم، پیشبینی میشود در حوزه متاورس نیز در سطح جهان شاهد برخی هرجومرجها و مشکلات قانونی خواهیم بود.
تأثیر بر روان و افزایش خشونت
در دنیای مجازی متاورس با استفاده از تجهیزات پیشرفته مانند هدستهای واقعیت مجازی، تجربه بسیاری از فعالیتها واقعیتر میشود. این موضوع همراه با پیشرفت فناوری و ارتقای سطح گرافیک دنیاهای مجازی طی سالیان گذشته، باعث نگرانی مار شده است؛ زیرا بهعقیده او متاورس میتواند انجام برخی فعالیتهای خشونتآمیز را در دنیای واقعی سادهتر کند.
با این حال، این تئوری هم وجود دارد که فعالیتهای مختلف در دنیای متاورس مانند کشتن زامبیها و ازبینبردن دشمنان، تأثیر مهمی در کاهش استرس و خشم در دنیای واقعی دارد و میتواند بهعنوان راهی برای کنترل خشم عمل کند.
باید اشاره کنیم که این نگرانیها تنها پیرامون متاورس وجود ندارد و در گذشته بارها درباره بازیهای ویدیویی و محتوای فیلمها مورد بحث قرار گرفته است.
هک و مشکلات امنیتی
همانند دیگر فناوریهای دیجیتال، امکان هک و نفوذ در متاورس نیز وجود دارد. اگر آواتار شما هک شود، هکر میتواند به داراییها و فعالیتهای انجامشده توسط شما دسترسی پیدا کند.
به عقیده مار، احراز هویت با کمک تکنولوژی بلاک چین و فناوری توکنهای غیرمثلی میتواند بهعنوان راهحلی برای این مشکل عمل کنند.
قابلیت همکاری در متاورس
واگنر جیمز معتقد است همانند فضای اینترنت، در حوزه متاورس نیز پلتفرمهای مختلفی را مشاهده خواهیم کرد که هرکدام برای پاسخ به نیازهای بخشی از جامعه بهصورت جدا از هم فعالیت خواهند کرد.
وانگ مخالف این ایده است و معتقد است که ارائه راهکارهای همکاری میتواند کاربران سطح جهان را قادر سازد تا در متاورس و پلتفرمهای مختلف فعالیت داشته باشند و از آواتار خود برای موارد مختلفی استفاده کنند.
توافق سازمانها و پروتکلهای جهانی بر این راهحلها میتواند عملکرد متقابل و استانداردسازی متاورس را بهدنبال داشته باشد و همانند چشم انداز رمان Snow Crash، ایجاد یک متاورس یکپارچه را امکانپذیر کند.
در این بین، پیرامون تجهیزات و فناوری مورد نیاز برای کسب یک تجربه قابلباور و همهجانبه در فضای دیجیتالی متاورس نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد.
واگنر معتقد است که اکثر مردم میتوانند با همان گوشیهای هوشمند خود متاورس را تجربه کنند و الزامی به داشتن هدستهای واقعیت مجازی وجود ندارد.
ژانگ در سمت مخالف، معتقد است که یک متاورس یکپارچه نیازمند قدرت محاسباتی زیادی است تا بتواند از فعالیت میلیونها کاربر پشتیبانی کند و هم اکنون دسترسی به چنین توان پردازشی در گوشیهای هوشمند امکانپذیر نیست.
مسیر متاورس به کجا ختم میشود؟
در حالی که از یک زمستان سخت در بازار ارزهای دیجیتال عبور میکنیم، بسیاری از سرمایهگذاران بهدنبال پروژههای آیندهدار و با پتانسیل رشد در بازه زمانی طولانیمدت هستند. به همین دلیل، پروژههای متاورسی نیز با تغییر در اهداف و برنامهها در تلاش هستند تا خود را به عنوان زیرساخت و پلتفرمی برای آینده اینترنت معرفی کنند.
پروژههای محبوب متاورسی امروزه تنها شروع این مسیر هستند و ژانگ فکر میکند که پذیرش عمومی این فناوری ممکن است به ۱۰ سال زمان نیاز داشته باشد. او تصویب مقررات جامع بازارهای داراییهای رمزنگاری شده (MiCA) توسط کمیته اقتصادی پارلمان اروپا که با هدف محافظت از سرمایهگذاری و تشویق نوآوری انجام شده است را بهعنوان یک گام مهم روبهجلو برای قانونگذاری در این بخش میبیند که به رشد متاورس کمک میکند.
واگنر نیز محرکهای رشد و گسترش استفاده از متاورس را دو ابتدا و انتهای طیف سنی میداند. بچهها با توجه به ماهیت اجتماعی و امکان تجربه بازی و سرگرمی از متاورس استقبال میکنند و در سمت دیگر سالمندانی که از ناتوانی یا انزوای اجتماعی رنج میبرند نیز میتوانند از استفادهکنندگان متاورس باشند؛ زیرا متاورس به آنها این امکان را میدهد تا از طریق آواتارهای خود بسیاری از فعالیتهایی که دیگر برای آنها امکانپذیر نیست را انجام دهند.
واگنر به عنوان نمونه، از یک گیتاریست ۸۶ساله یاد میکند که او را در هنگام اجرا در خیابانهای دنیای مجازی Second Life دیده بود.
متاورس استفنسون؛ Snow Crash واقعی میشود؟
جالب است بدانید استفنسون، خالق رمان Snow Crash اخیراً با همکاری یکی از فعالان شناخته شده و معتبر بیت کوین به نام پیتر وسنس (Peter Vessenes) یک استارتاپ متاورسی بهنام لامینا وان (Lamina1) را راهاندازی کرده است.
وسنس که از توسعهدهندگان قدیمی و شناخته شده بیت کوین است، هدف این پروژه را ارائه یک زیرساخت برای ساخت چیزی مشابه با تصورات نیل استفنسون در رمان سقوط برف عنوان کرده است.
لامینا وان قرار است به تولیدکنندگان و فعالان حوزههای مختلف خدمات دهد، از تکنولوژی پیشرفتهای بهرهمند باشد و جامعهای را برای حمایت از کسانی که در حال ساخت متاورس هستند ارائه دهد.
لامینا وان با چشمانداز ارائه قابلیت همکاری متاورسی توسعه یافته است و تیم توسعهدهنده آن معتقد هستند که یک پلتفرم مانند فضای اینترنت باید ایجاد شود که در آن متاورسها و پروژههای کوچک و بزرگ بتوانند با یکدیگر همکاری داشته باشند و شکوفا شوند.
اینترنتهای نسل گذشته، وب ۱ و وب ۲ نتوانستند به چنین هدفی دست پیدا کنند و در نهایت مشاهده کردیم که شرکتهای بزرگ جهانی موفق شدند تا کنترل بسیاری از فعالیتها در فضای دیجیتال را در اختیار خود بگیرند؛ موضوعی که به آنها این قدرت را داده است تا بهراحتی شرکتها و پروژههای کوچک را حذف کنند. اما این روند ممکن است در وب ۳ و اینترنت نسل آینده تغییر کند.
متاورس یکی از فناوریهای نوین است که پتانسیل زیادی برای تغییر و پیشرفت حوزههای مالی و اجتماعی در آن وجود دارد. با این حال، همانطور که در این مطلب هم گفته شد، متاورس نکات منفی قابلتوجهی نیز دارد که میتوانند بهعنوان یک عامل بازدارنده برای رشد آن عمل کنند.
با این حال، ژانگ ترجیح میدهد نیمه پر لیوان را نگاه کند و متاورس را فناوریای میداند که دنیایی متنوع، عادلانه و پایدارتر را در اختیار افراد بیشتری قرار میدهد و با استفاده از آن، دیگر قرار نیست تنها چند نفر و یا سازمانهای قدرتمند و ثروتمند تصمیم گیرنده نهایی بسیاری از تغییرات و فعالیتها باشند.
بنابراین، ژانگ معتقد است که باید یک همکاری جهانی توسط دولتها، سرمایهگذاران، سازمانهای خصوصی و دیگر سازمانهای مشابه انجام شود تا اطمینان حاصل شود افرادی که در کشورهای توسعهنیافته هستند بتوانند به فرصتهای بیشتری دسترسی داشته باشند و هیچکس از این رشد و پیشرفت فناوری عقب نماند؛ موضوعی که بهگفته ژانگ، باید در سطح بینالمللی موردتوجه قرار گیرد تا در نهایت بتوانیم شاهد دنیای دیجیتال عظیم و یکپارچهای مانند متاورس Snow Crash باشیم.