به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از قدسنا، گویی میان سران آمریکایی برای دستیابی به مقام عالی مسابقات عربکُشی وجود دارد!
عمق این بخش از قصیده "نزار قبانی" شاعر پرآوازه سوری را که قصاید کوبندهای در وصف استعمارگرانی، چون آمریکا و رژیم صهیونیستی و مدح مقاومت فلسطین نگاشته را میتوان در جنگ ۵۱ روزه صهیونیستها علیه نوار غزهِ بیدفاع که از هیچ حمایت خارجی گستردهای مانند حمایتهای واشنگتن و حتی برخی پایتختهای عربی برجسته از جمله ریاض و ابوظبی برخوردار نبود، دریافت کرد.
روز ۸ ژوئیه مصادف بود با ششمین سالگرد جنگ ویرانگر، بیرحمانه، خونبار و غیرانسانی سال ۲۰۱۴ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه؛ جنگی که به عنوان یکی از برجستهترین جنایات اسرائیلی در روح و روان خانوادههای فلسطینی ثبت گردید و تاریخ آنان را با گرامیداشت هر ساله قربانیان این جنگ عجین کرد.
بیش از ۲ هزار و ۲۰۰ کشته و هزاران مجروح فلسطینی، یتیم شدن هزاران کودک، معلولیت همیشگی هزاران جوان، بیوه شدن صدها بانوی فلسطینی، تخریب صدها مهد کودک، مدرسه و مسجد و در نهایت آوارگی بسیاری از ساکنان بزرگترین زندان بیسقف جهان (لقب بینالمللی نوار غزه) یادگاریهای مقاومت باریکه در مقابل اشغالگران اسرائیلی است.
تجاوز ساعت ۱ بامداد ۸ ژوئیه تابستان ۲۰۱۴ توسط کلاغهای نیروی هوایی ارتش اسرائیل و با بمباران خانه "محمد العبادلة" در منطقه «القرارة» واقع در جنوب نوار غزه آغاز شد.
پیش از آنکه اسرائیل به طور رسمی نام عملیات خود را به «الجرف الصامد» (صخره سخت) نامگذاری کند، آن را بمباران گسترده اراضی نوار غزه نام گذاشت.
جنبش مقاومت اسلامی حماس و سربازان غیور و شجاع و بیباک فلسطینی به سرعت در مقابل این حمله گسترده و غیرانسانی واکنش نشان دادند.
کارشناسان میگویند همزمان و پیش از اجرای این حمله، اقدامات شدید امنیتی در کرانه باختری صورت گرفت و محاصره نوار غزه نیز تنگتر شد.
جنگ با ترور شهید "محمد سعید شعبان"، فرمانده نیروهای کماندو دریایی گردانهای القسام آغاز شد و مقاومت فلسطین نیز به آن واکنش نشان داد.
گردانهای القدس، شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین نیز به این عملیات پاسخ داده و اجرای عملیات موسوم به «بنیان مرصوص» (الهام گرفتن از قرآن کریم) را آغاز کرد و طی آن شهرکها و شهرهای صهیونیستنشین به خصوص تلآویو را با شلیک دهها موشک پیشرفته هدف قرار داد و در اثر آن تعداد زیادی از شهرکنشینان کشته و یا زخمی شدند، پرواز هواپیماهای مسافربری از فرودگاه بن گورین و بالعکس متوقف شد.
این رژیم در مرحله نخست از طریق بمباران، تخریب خانهها و قتل غیرنظامیان موفق نشد پاسخ مقاومت به این جنایتها را متوقف کند و پس از گذشت ۲ هفته از آغاز جنگ وارد یک عملیات نظامی زمینی شد، در حالی که در این جنگ آمادگی مقاومت فلسطین برای مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی و حجم موشکها و تونلهای هجومی آن آشکار شد و صهیونیستها را غافلگیر کرد.
مقاومت فلسطین در این جنگ همچنین با به کار بردن شیوههای پیشرفته مقاومت از طریق ارسال هواپیمای شناسایی به داخل اراضی اشغالی و علاوه بر آن همکاری و اجرای عملیاتهای مشترک بین گروههای مقاومت از جمله گردانهای القدس و القسام، صهیونیستها را بیش از پیش متحیر کرد.
در نخستین روزهای جنگ، ارتش رژیم اشغالگر جنایتهای وحشیانه متعددی را مرتکب شد؛ جنایاتی که نزد بازماندگان فلسطینی در شهر خان یونس وحشتناکترین و غیرانسانیترین نوع جنایات شناخته میشوند.
برحسب آمارها در نخستین روز ۱۱ فلسطینی شهید و ۲۸ تن دیگر زخمی شدند. همچنین ارتش این رژیم ۱۴۴ تجاوز را به خانوادههای فلسطینی انجام داده که در مجموع از هر کدام از آنها ۳ عضو یا بیشتر را قربانی حملات خود کرده است.
بر اساس گزارشهای وزارت بهداشت و منابع رسانهای و پزشکی فلسطین، نیروهای هوایی، زمینی و دریایی رژیم صهیونیستی با نزدیک به ۶۰ هزار و ۶۶۴ موشک مناطق مختلفی از نوارغزه را هدف حملات خود قرار دادند.
این جنگ در نهایت به رقم خوردن جنایت و کشتاری خیره کننده و شهادت ۲ هزار و ۳۲۲ فلسطینی از جمله ۵۷۸ کودک و نوجوان (یک ماهه تا ۱۶ ساله) و ۴۸۹ زن (۲۰ تا ۴۰ ساله) و ۱۰۲ فرد سالخورده (۵۰ تا ۸۰ ساله) انجامید.
در مقابل هم، مسئولان وزارتی رژیم اشغالگر اذعان کردند در نتیجه جنگی که باعث و بانی آن بوده اند ۶۸ نظامی و ۴ شهرکنشین از جمله یک گردشگر خارجی این رژیم به هلاکت رسیدهاند.
علاوه بر این، ۲ هزار و۵۲۲ اسراییلی از جمله ۷۴۰ نظامی که طبق ادعای رسانههای صهیونیستی به طور کل عقیم و نابارور شدند، نیز از این جنگ متضرر شدند.
در ۲۶ آگوست ۲۰۱۴ در نهایت با وساطت مصر توافق آتشبس میان نوار غزه و رژیم صهیونیستی با شرط از سرگیری مذاکرات گروههای فلسطینی و رژیم اشغالگر در خلال یک ماه برقرار شد.
موفقیت مقاومت در این درگیری، ادامه جنگ و پایان آن را به کابوسی برای این رژیم تبدیل کرد؛ اگر جنگ ادامه یابد، تلآویو برای جنگ فرسایشی آمادگی ندارد و ارتش آن تنها برای جنگهای برقآسا وسریع تربیت شده است و اگر جنگ پایان یابد باید پاسخگو باشد.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که آتشبس، پایان بحران امنیتی در طرف فلسطینی است و جامعه غزه پس از آن باید با کمک جهان اسلام و آزادگان جهان به بازسازی و التیام زخمهای جامعه خود بپردازد در حالیکه با اعلام آتشبس در اسرائیل بحرانهای متعدد اقتصادی وسیاسی آغاز خواهد شد. تعطیلی چرخه اقتصادی در اسرائیل اکثر شرکتهای تولیدی را با بحران مواجه کرد و بدون کمک کابینه قادر به پرداخت حقوق کارگران در مدت جنگ نیستند و این اقدام میزان کسری بودجه کابینه رژیم صهیونیستی را افزایش خواهد داد.
در ابعاد سیاسی، بسیاری از اعضای کنست (پارلمان) رژیم صهیونیستی خواهان تشکیل گروههای تحقیق و تفحص برای بررسی عملکرد سازمانهای امنیتی و نظامی و حتی سیاسی شدند. این نمایندگان میگویند سازمانهای امنیتی بهویژه «شین بت» و «امان» باید پاسخ دهند که چگونه مقاومت دهها کیلومتر تونل در غزه حفر کرده بودند، بدون اینکه این سازمانها با بودجههای هنگفت و یا صدها جاسوس به آن پی ببرند!
همچنین ارتش باید پاسخ دهد با چه جمعبندی آمادگی خود را به مسولان سیاسی برای آغاز جنگ اعلام کرد. اگر از همان شروع حمله شکست را پیشبینی میکرد پس چرا دست به حمله زد و اگر شکست را پیشبینی نمیکرد چرا در جنگ شکست خورد، و اساسا چرا ارتش اسرائیل تصور دقیقی از توان عملیاتی مقاومت ندارد. این نمایندگان سوال دارند که چرا باید مقاومت در مدت پنجاه روز سبک زندگی دلخواه خود را بر شهروندان صهیونیستی تحمیل کند و فرودگاه بن گوریون و مسافرتها را تعطیل نماید و پنج میلیون نفر را زیر آتش قرار دهد و آنان را هرگاه که بخواهد روانه پناهگاه سازد.
رژیم صهیونیستی در بدو ورود به جنگ با نوار غزه درصدد آن بود تا این بار، با بهرهگیری از شرایط و تحولات سیاسی جدید منطقه، مقاومت را به زانو درآورد، ولی با وجود گذشت پنجاه روز از جنگ، بار دیگر دچار اشتباهات محاسباتی شد وسومین شکست پیاپی را در کارنامه خود به ثبت رساند.
با آغاز موج بیداری اسلامی، رژیم عربستان سعودی با همکاری امارات، اردن و کویت جبهه جدیدی را ضد جریان اخوانالمسلمین در سطح منطقه تشکیل دادند و این تلاشها در مصر با کودتای نظامی به فرماندهی ژنرال "عبدالفتاح السیسی" موفق به سرنگونی دولت منتخب مردم و بازگشت نظامیان به قدرت گردید.
در روز پس از کودتا، عربستان سعودی، امارات و کویت دوازده میلیارد دلار به کودتاگران کمک کردند؛ رژیم صهیونیستی با مشاهده این تحولات تصور کرد که زمان مناسب برای حمله به غزه و ریشهکن کردن مقاومت تحت عنوان سرکوب حماس فراهم شده که به عنوان بخشی از اخوان به شمار میآید. این رژیم تصور میکرد که اگر در این شرایط دست به چنین اقدامی بزند از حمایت منطقهای برخوردار خواهد بود بهویژه از سوی محور عربستان.
در این فرایند، مصر کاملا از حمله نظامی رژیم صهیونیستی حمایت کرد و در جریان گفتوگوهای آتشبس که در قاهره جریان داشت تلاش میکرد مقاومت بدون گرفتن هر گونه امتیاز آتشبس موافقت کند.
عربستان سعودی نیز در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی کاملا سکوت کرده بود تا اینکه نتانیاهو به صورت ضمنی به حمایت دولتهای عربی از اسرائیل اشاره کرد و این رابطه پنهان را گنج استراتژیک به شمار آورد. آنگاه عربستان در روز ۲۶ جنگ از ترس واکنشهای احتمالی مردم خود با صدور بیانیهای بدون اینکه به جنایات گسترده رژیم اشغالگر قدس هیچگونه اشارهای داشته باشد اعلام کرد که از مردم غزه حمایت میکند.
مقاومت برای نخستین بار پدیده جنگزدگان را در جامعه صهیونیستی پدید آورد. در همه شهرهای بزرگ و کوچک اسرائیل پناهگاه در دسترس افراد قرار دارد و در همه جنگهای گذشته، مردم با وجود پناهگاهها نیازی به جابجایی نداشتند، ولی در جنگ اخیر غزه چریکهای مقاومت پس از چند عملیات نفوذ و حمله به شهرکهای صهیونیستی نزدیک به غزه، ترس و وحشت در دل صهیونیستها پدید آورند و در نتیجه رژیم صهیونیستی ناچار گردید بیش از سیصد هزار صهیونیست مقیم در نوار ده کیلومتری اطراف غزه را تخلیه کند و آنها را در جای دیگر اسکان دهد.
همچنین زمانی که رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت حمله زمینی را بر ضد نوار غزه آغاز کند، مجاهدان فلسطینی از طریق تونلها به مرکز ستاد و فرماندهی واحدهای مهاجم دسترسی پیدا کرده و آنها را مورد حمله قرار داد. در این عملیات مقر فرماندهی تیپ ویژه گولانی مورد حمله قرار گرفت و فرمانده آن ژنرال غسان به همراه پانزده نفر دیگر کشته شدند و زمانیکه تیپ ایگوز (EGOZ) نیز از جای دیگری قصد حمله داشت علیرغم همه احتیاطها، دچار حمله گردید و فرمانده این تیپ نیز مجروح گردید و روانه بیمارستان شد. این حملات چنان ترس و رعبی را در دل نیروهای زمینی رژیم صهیونیستی پدید آورد که این نیروها از هرگونه پیشروی خودداری کرده و در طول پنجاه و یک روز جنگ تنها ۲۰۰ متر در داخل نوار غزه پیشروی داشتند.
بر اساس دیگر گزارشهای جنگ اسرائیل علیه غزه به مجروحیت ۱۱ هزار فلسطینی از جمله ۳۰۲ زن و ناباروری دائمی ۱۰۰ زن دیگر و همچنین زخمی و عقیم شدن ۳ هزار و ۳۰۳زن و مرد فلسطینی منجر شد.
براساس گزارش مسئولان بهزیستی فلسطین، نزدیک به یکهزار کودک در جریان این جنگ ناعادلانه والدین خود را از دست دادند.
این شرایط خفتبار از نگاه نمایندگان پارلمان اسرائیل نتیجه تصمیمات نابخردانه مسولان سیاسی است که هیچ تصوری از توان حریف نداشتند و اگر اولمرت، نخست وزیر سابق به خاطر جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ ضد حزب الله پس از انتشار گزارش وینوگراد ناچار به استعفا شد و از سیاست برای همیشه کنارهگیری کرد.
تصور میرود که نتانیاهو نخست وزیر کنونی رژیم صهیونیستی، آینده دردناکتر و تاریکتر در انتظارش خواهد بود. در این جنگ نه تنها اسراییل شکست نظامی را تجربه کرد که پایگاه اجتماعی آن در غرب به شدت آسیب دید. در اکثر کشورهای غربی که در طول شش دهه گذشته حامی رژیم صهیونیستی است شاهد تظاهرات گستردهای بود و در انگلیس حتی یک وزیر به عنوان اعتراض استعفا داد و کشورهای انگلیس، فرانسه و آمریکا شاهد گستردهترین تجمعهای اعتراضی در یک دهه اخیر بودند که عرصه رژیمهای حاکم را در ادامه حمایت از این رژیم کودککش را با چالش مواجه خواهد کرد.
خبرگزاری رویترز در گزارشی در تاریخ ۱۰ تیر ۹۹ اعلام کرد که دادگاه جنایی بینالمللی (دادگاه لاهه) در روز چهارشنبه یکم ژوئیه، رسیدگی به پرونده جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در جریان جنگ سوم علیه غزه موسوم به جنگ ۵۱ روزه را آغاز خواهد کرد.
"گیدئون لوی"، تحلیلگر اسرائیلی در یادداشتی در این باره برای روزنامه «هاآرتص» نوشت: دادگاه جنایی بینالمللی در هفته جاری رسیدگی به پرونده جرایم اسرائیل در جریان جنگ علیه غزه در سال ۲۰۱۴ را آغاز خواهد کرد. در همین راستا دولت آمریکا با هماهنگی اسرائیل ماموریت یافته تا با آغاز جنگی همه جانبه علیه دادگاه لاهه، این نهاد قضایی بینالمللی را از انجام وظایف خود در این زمینه باز دارد.
لوی با انتقاد از فعالیتهای آمریکا علیه دادگاه جنایی بینالمللی نوشت: آمریکا اخیرا به شدت علیه دادستان دادگاه جنایی بینالمللی موضعگیری کرده و هیات منصفه این دادگاه را به اجرای تحریمهای شدید تهدید کرده است.
وی در ادامه تاکید کرد: دادگاه جنایی بینالمللی ممکن است که در هفته جاری دستور آغاز تحقیقات از اسرائیل درباره ارتکاب جنایات جنگی در جریان جنگ ۲۰۱۴ علیه غزه، را صادر نماید، همچنین این دادگاه ممکن است درباره دو موضوع دیگر یعنی شهرکسازی و تیراندازی به تظاهرات کنندگان (تظاهرات بازگشت در مرزهای غزه) دستوراتی را صادر کند.
ستوننویس هاآرتض که از منتقدان کابینه رژیم صهیونیستی محسوب میشود در ادامه ضمن اعتراف به جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در جریان جنگ ۵۱ روزه تاکید میکند: اتهامات علیه اسرائیل به ویژه در زمینه جنگ ۲۰۱۴ علیه غزه، تا حد بیسابقهای اثبات شده و روشن است که خود اسرائیلیها به این مساله بهتر از دادستان دادگاه لاهه واقف هستند. به همین دلیل است که آمریکا با راهنمایی اسرائیل جنگ علیه این دادگاه را آغاز کرده، چون آنها فرصتی برای اسرائیل برای فرار از این اتهامات سنگین قائل نیستند. چه کسی میتواند جنایات جنگی ارتش اسرائیل در جریان جنگ علیه غزه در سال ۲۰۱۴ را فراموش کند، این مساله به یک قاضی مشهور بینالمللی نیاز ندارد، ارتش اسرائیل در روز جمعه سیاه در شهر رفح (جنوب نوار غزه) تنها در یک عملیات ۱۰۰ شهروند فلسطینی را تنها با هدف انتقام به قتل رساند. هر قاضی بینالمللی میداند که قتل ۲۰۰ تظاهرات کننده مسالمتآمیز در مرزهای غزه و زخمی کردن ۸ هزار نفر دیگر که هیچکدام از آنها مسلح نبودهاند، یک جنایت محسوب میشود. مسالهای که «هیلو غلزار» از اعضای یگان تک تیرانداز ارتش اسرائیل نیز به وقوع آن اعتراف کرده و جای هیچ شک و تردیدی را باقی نگذاشته است.
سال ۱۳۹۴ کمیته حقیقتیاب سازمان ملل با انتشار گزارش خود در مورد جنگ ۵۱ روزه رژیم صهیونیستی علیه باریکه غزه، این رژیم را به ارتکاب جنایتهای جنگی و ضد بشری علیه ساکنان این منطقه متهم کرد. سازمان ملل در این گزارش، رژیم صهیونیستی را متهم کرده که باریکه غزه را تخریب کرده که این مساله بر نسلهای آتی فلسطین نیز تاثیرگذار خواهد بود.
بلافاصله پس از این اعلام، بنیامین نتانیاهو با ادعایی مضحک "ویلیام شاباس"، رئیس کمیته تحقیق سازمان ملل درباره جنگ ۵۱ روزه این رژیم علیه نوار غزه را به دریافت رشوه از فلسطینیها متهم کرد.
این اتهامات نخست وزیر رژیم صهیونیستی علیه کمیته حقیقتیاب در حالی مطرح شد که بر اساس اسناد و مدارک ثبت شده در دست کمیتههای حقوق بشری در جنگ علیه نوار غزه، اسرائیل از سلاحهای غیر قانونی و غیرمتعارف آمریکایی علیه غیرنظامیان فلسطینی استفاده کرده است.
رژیم ظالم تنها در جریان جنگ ۲۰۰۹ غزه از فسفر سفید استفاده نکرد، بلکه در جنگهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۴ علیه مردم غزه، بارها از سلاح بیولوژیکی فسفر سفید بهره برد که این اقدام تبعات بسیاری را بر جای گذاشت.
فسفر سفید مادهای هواسوز است که وقتی در معرض هوا قرار میگیرد شروع به سوختن میکند. این ماده با آب خاموش نمیشود و در مجاورت با آب همچنان میسوزد. اگر این ماده روی اعضای بدن انسان بیفتد تا عمق بدن را سوزانده و خاموش نمیشود و حتی استخوانهای فرد را هم میسوزاند.
_جنگندههای اف ۱۶ و اف ۱۵ و بالگردهای آپاچی
-پهبادهای بدون سرنشین که ساعتها در آسمان غزه به پرواز در آمدند و اقدام به بمباران کردند
-قایقهای تندرو و موشکانداز
-تانکهای مرکاوا و توپخانه متحرک
-بمبهای غیرقانونی و ضد انسانی «فسفر سفید» ملقب به بمب فسفری
و ...
-موشک آر-۱۶۰ که برد آن بالغ بر ۱۵۰ تا ۱۶۰ کیلومتر است و تحمل سر جنگی ۱۷۵ کیلوگرم را داراست
-موشک جی-۸۰ که بردی بالغ بر ۱۰۰ کیلومتر دارد و نخستین بار در بمباران تلآویو چندین بار از آن استفاده شد
-موشکهای براق- ۷۰ و براق ۱۰۰ و سجیل-۵۵ و ام-۷۵ که اینها هم در بمباران تلآویو مورد استفاده قرار گرفتند
- پهبادهای بدون سرنشین که مقاومت برای نخستین بار از آنها استفاده کرد
۳ نوع از این پهبادها ساخته شد؛ اطلاعاتی و جاسوسی، تهاجمی و انتحاری.
"یواف گلانت"، وزیر صهیونیست، اعتراف کرد که این رژیم از شکست دادن حماس در جنگ سال ۲۰۱۴ غزه ناتوان بوده است.
گلانت در نشستی که در تل آویو برگزار شد به شدت از "بنی گانتس"، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش اسرائیل، انتقاد کرد.
گلانت افزود: آماده سازیها برای ورود به این جنگ ناقص بود و با اهمال صورت گرفته بود.
او تأکید کرد نظارت "موشه یعلون"، وزیر جنگ وقت، بر این جنگ نیز کافی نبوده است. وی مدعی شد: اگر گانتس و یعلون به خوبی برای جنگ آماده میشدند، اسرائیل میتوانست حماس را شکست دهد.
رادیو اسرائیل، از یک مقام سیاسی برجستۀ این رژیم که در دوران جنگ غزه وزیر بود، نیز نقل کرد که کابینۀ امنیتی رژیم صهیونیستی در جریان جنگ غزه بدترین کابینۀ امنیتی دو دهۀ اخیر بوده است.
انتهای پیام/