دلیل اینکه این ترس سریع از بازار جمع شد دو مورد بود: یک بحث کاهش قیمت دلار و دوم اخبار غیررسمی مبنی بر سفر پادشاه عمان به ایران که این خبر به معنای احتمال شروع مجدد مذاکرت برجامی است و البته این اتفاق نیفتاد و تکذیب شد. به نظر میرسد همچنان سایه ترس بر سر بازار باشد و انتظار نمیرود بازار بتواند بهزودی روند مثبتی را که از ابتدای سال شروع کرده بود مجدد ادامه دهد و احتمالا تمایل بیشتری به ادامه روند تعادلی داشته باشد.
در این میان دو اتفاق مهم در ماه آینده پیش روی بازار سرمایه است که یکی بحث مجامع و دیگری نمایشگاه بورس است. در سال گذشته نمایشگاه بورس به دلیل تحریماتی که از سمت سازمان، کارگزاریها و جامعه صورت گرفته بود رونق چندانی نداشت، اما امسال تلاش همگی بر این است که این نمایشگاه پرقدرتتر برگزار شود. به نظر میرسد اینها عواملی باشند که بتوانند سیگنال مثبت به بازار ارائه دهند اما این سیگنالها آنچنان جاندار و اثرگذار نخواهند بود. در این میان بازار سرمایه نیازمند چند محرک قوی است. در قدم اول بورس به گشایشهای اقتصادی نیاز دارد تا بتواند جذب پول داشته باشد. موضوع بعدی که در حال حاضر برای بازار مشکلساز شده وضع و لغو مدام قوانین است که نشان میدهد بازار سرمایه همچنان آسیبپذیر است و در آن دستوری عمل میشود.
بنابراین اقتدار و استقلال بازار نیز دومین محرک برای بازگشت به روند صعودی است که البته فقط رئیس سازمان بورس میتواند در این مسیر قدم بردارد و نباید اجازه دهد نهادهای مستقل و غیرمستقل دولتی و حکومتی در بازار مداخله کنند. سومین محرک نیز نشانههای مثبت از برجام است، به این معنی که روابط بینالملل ما بهبود یابد و انتظار رود که شرکتها بتوانند عملکرد اقتصادی بهتر و سودآوری داشته باشند و بر این اساس سهام جذاب شود. مورد آخر نیز جذابسازی بازار سهام در مقایسه با دیگر بازارهاست. این اقدام باید با در نظر گرفتن شرایط مثبت مانند کاهش رانتهای خبری در بازار و دسترسی افراد جامعه به خبرهای تاثیرگذار اتفاق بیفتد. انحصار خبری در بازار باید از بین برود. به طور کلی اینها سیگنالهاییاند که میتوانند بازار را به روند رو به رشد خود برگردانند چرا که بازار پتانسیل بالقوه دارد و این باید به فعلیت برسد. هر کدام از این اتفاقات میتواند یک عامل محرک و رشد برای بازار سرمایه باشد.