به گزارش اقتصادنیوز، نتایج مرحله اول انتخابات ترکیه مایه شگفتی ناظران شد، چرا که آنها انتظار پیش افتادن اردوغان از رقیبش را نداشتند.
سینان سیدی، دانشیار مطالعات امنیت ملی در دانشگاه تفنگداران دریایی و و استیون کوک، ستون نویس در فارین پالیسی و محقق ارشد مطالعات خاورمیانه و آفریقا در شورای روابط خارجی با انتشار یادداشتی در فارین پالیسی تلاش کردهاند به این پرسش پاسخ دهند که چرا تحلیلگران در انتخابات ترکیه دچار اشتباه شدند؟
پس از یک روز طولانی، دوشنبه گذشته، شورای عالی انتخابات ترکیه اعلام کرد که انتخابات تنگاتنگ ریاستجمهوری به مرحله دوم در 28 می به دور دوم خواهد رفت. بدین ترتیب این احتمال وجود دارد که اردوغان پس از دو دهه زمامداری، رهبری خود را برای پنج سال دیگر تمدید کند.
دستکم به گفته برخی از ناظران و تحلیلگران حرفهای ترکیه، قرار نبود نتیجه این گونه باشد. به اعتقاد آنها انتخابات لحظهای بود که در آن مردی که از او با عنوان «گاندی ترکیه» یاد میکنند -و ائتلافی متشکل از سوسیالدموکراتها، ملی گراها، تکنوکراتها و اسلامگرایان ادعایی را رهبری میکند- اردوغان را-به عنوان مردی که اقتصاد ترکیه و دموکراسی آن را مخدوش کرده- به زیر کشد.
البته دیدگاههایی در فضای توییتر به گوش میرسید که نسبت به شور و نشاط غیرمنطقی هشدار می داد، اما این هشدار پیش از این، پس از آنکه یکی از اعضای اصلی ائتلاف قلیچداراوغلو، مرال آکشنر، برای مدت کوتاهی در ماه مارس به دلیل اینکه اعلام کرد اونمیتواند برنده شود، به صدا درآمده بود.
تا با وجود آنکه نتیجه انتخابات به شکست قطعی رقیب اردوغان منجر نشد، اما بسیاری از افراد صاحب دیدگاه، این انتظار را ایجاد کرده بودند که قیلیچداراوغلو بتواند اردوغان را شکست دهد. تنها در صورتی که تحلیلگران خود را مسئول اشتباهات خود بدانند، میتوان انتظار داشت که آنها جهان را برای سیاستگذاران، روزنامهنگاران و عموم مردم بهتر تفسیر کنند.
پس چه اتفاقی افتاد؟ در مجموع تمرکز بیش از حد بر نظرسنجیها، تماشای بیش از حد توئیتر، تشویق بیش از حد، و توجه بسیار کم به مزایای اردوغان و نقاط ضعف قیلیچداراوغلو باعثوبانی این مسئله بود. پس از دو دهه رهبری بلاانقطاع، رئیسجمهور میتوانست از قدرت دولت استفاده کند، از فضای رسانهای بهره ببرد و با پیامهای سیاسی قوی درباره هویت، ترکها را در برابر یکدیگر بازی دهد. در واقع، این یک امتیاز برای قیلیچداراوغلو است که در برابر چنین شرایطی به خوبی عمل کرد، اما نمایش خوب او به حد آن روایت مورد پسند تحلیلگران ترکیه نبود. در عوض، آنها این ایده را که قلیچداراوغلو موقعیت خوبی برای برنده شدن دارد، از بین بردند.
این امر در مقالات متعدد، پادکستها و برنامههای تلویزیونی در میان تحلیلگران باتجربه سیاست مشهود بود که نشان میداد پیروزی قلیچداراوغلو نه تنها ممکن است، بلکه تقریبا قطعی است.
همه اشتباه کردند، اما آنچه به اندازه تحلیل نادرست حامی قلیچداراوغلو که کارشناسان ارائه کردند، نگران کننده بود، روشی بود که آنها ناظران محتاطتر را به عنوان بدبین طرد کردند. آنها دیدگاههای متفاوت را به عنوان ناآگاه یا به دنبال برنامههای طرفدار اردوغان رد کردند.
کسانی که با احتیاط به انتخابات روز یکشنبه نزدیک شدند، این کار را از روی نیت بد انجام ندادند، بلکه به دلیل درک این موضوع که اقتدارگرایان اغلب انعطافپذیر هستند. اردوغان ثابت کرده که تقریباً قادر به هر کاری برای باقی ماندن در قدرت است و مخالفان با موانع مهمی برای پیروزی روبرو شدند.
برخی از قوانین کلی وجود دارد که فعالان ترک در دور دوم و به طور کلی تر، باید مدنظر داشته باشند. اول اینکه امید و آرزو را به جای تحلیل جا نزنند. مانند بسیاری از مفسرانی که میگفتند دونالد ترامپ نمیتواند برنده شود، تحلیلگرانی که معتقد بودند قلیچداراوغلو پیروز خواهد شد، اجازه میدادند که سوگیریها و باورهایشان، تحلیلهایشان را شکل دهد. متخصصان باید جهان خود را فراتر از حوزههای نزدیک همکاران، دوستان و خانواده خود گسترش دهند.
دوم، نظرسنجی به طور فزایندهای غیرقابل اعتماد است. در هفتههای منتهی به رایگیری، اکثر نظرسنجیها نشان میدهند که قیلیچداراوغلو پیشتاز قابلتوجهی است. این اشتباه بود، حتی اگر دولت و اردوغان بازی کثیف انجام دهند.
سوم، مسائل مربوط به جیب پول مهم است، اما هویت ممکن است مهمتر باشد. این موضوعی بحثبرانگیز است، زیرا انتخابات اغلب بر این اساس پیشبینی میشود که آیا مردم احساس می کنند اکنون وضعیت بهتری دارند یا خیر، و ادعا میشود مردم بر اساس منافع اقتصادی خود رای میدهند. اما میدانیم که این قضیه همیشه هم درست نیست. شاید باید سوال را تغییر دهیم یا درک خود را از چگونگی و چرایی پاسخ افراد به سوال گسترش دهیم. ممکن است رایدهندگان پول کمتری در جیب خود داشته باشند اما به دلیل سیاست های اردوغان به عنوان مسلمانان وارسته احساس امنیت بیشتری کنند. از این نظر، ممکن است آنها وضعیت خود را خیلی بهتر از قبل بدانند. در نهایت، هیچ بصیرتی در مورد رایدهندگان در توییتر وجود ندارد، زیرا این پلتفرمها آنقدر که به نظر میرسد شامل افراد متنوع نیست.
هنوز سؤالات جدی در مورد شمارش آرا و نحوه استفاده اردوغان از دولت به نفع خود برای کسب نتیجه در دور دوم وجود دارد. همه اینها بدون شک درست است، اما در ترکیه این تمام ماجرا نیست. در شرایط بد اقتصادی، یک زلزله ویرانگر، و مخالفان نیرومند، اردوغان محبوبیت خود را حفظ کرده و پیام او در مورد تقوا، قدرت و رفاه همچنان طنینانداز میشود.
در تحلیل پویاییهای سیاسی که منجر به نتیجه روز یکشنبه شد، این مسایل ارزش در نظر گرفته شدن را دارد. در غیر این صورت، دچار خطای تحلیلی خواهیم شد و به تحلیلگران توییتری مبدل خواهیم شد.