روزنامه هفت صبح: نامش شهروز سخنوری بود ولی کسی او را به اسم شهروز نمیشــناخت؛ همه میگفتنــد الکس. همــه زنانی که منیجرهای شبکه پیچیده او بودند، همه اینجکتورها و همه زنانی که از ایران به دوبی یا مالزی میآورد او را الکس صدا میزدند. مهر دو سال پیش اعلام شد که حکم الکس چوبه دار است و صبح دیروز به جرم قاچاق انسان به قصد فحشا، اعدام شد. پرونده بهرهکشی از زنان ایرانی در امارات از آن موضوعاتی بود که خیلی قبلتر از بازداشــت الکس دهــان به دهان میچرخید ولی ابعاد و ریشه ماجرا مبهم باقی مانده بود. در نهایت اردیبهشت سال 1399 دوربینهای خبری الکس را با یک تیشرت سرمهای، شلوارجین و کیسهای روی سر هنگام خروج از هواپیما نشان دادند و سایت مشرق اعلام کرد الکس به جرم راهاندازی شبکه ســازمان یافته فساد دستگیر شد.
به ســال 1390 برگردیم. مادر الکس، شــاینا برقی یک شــهروند ایرانی-آمریکایی بود که تا پیش از سال 90 در آمریکا زندگی میکرد. الکس (متولد 1358) از چهارسالگی با مادرش از ایران خارج شــده بودند ولی ســال 1390 از آمریکا اخراج میشود. الکس پس از اخراج از آمریکا، همراه مادرش به دوبی میرود اما چند ماهی بیشتر در دوبی دوام نمیآورد و باز هم به دلیل متهم شــناخته شــدن در چند پرونده جنسی به مدت 6 ماه به زندان میرود و از امارات هم دیپورت میشود. یکی از دختران که طعمههای شهروز را برایش شکار میکرد، درباره ماجرای دستگیریاش در دوبی گفته است: «شهروز به همراه چند نفر دیگر روسی در دوبی اقدام به گروگانگیری اعضای یک خانواده کردند. آنها جلو چشم پدر خانواده به مادر خانواده و دختر آنها تجاوز و پدر خانواده را اتو کردند». راهی نمیماند غیر از برگشت به ایران، اتفاقی که مسیر زندگیاش را به عنوان یک فعال خرده پا در صنعت بهرهکشی از زنان عوض میکند. او به ایران میآید و این سفر، آغاز راهاندازی بزرگترین باند قاچاق دختران ایرانی میشود. اول کار فقط یک سایت در ایران طراحی و عکس و شماره دختران را به منظور تن فروشی بارگذاری میکند. آنجا کم کم با افراد دیگری در این کسب و کار آشنا میشود و باند خودش را بزرگ و بزرگتر میکند. در این باند ما به جز الکس و مادرش چند بازیگر مهم دیگر هم داریم: مالنلی، دکی و دیگران
یکی از طعمههای الکس به مانلی معروف بود. شهروز در ایران با مانلی در خانه یک دوست مشترک آشنا میشود. بعد از روابط نزدیکی که خودشان داشتند در برجی به نام برج دنا که شــهرت زیادی دارد یک خانه سه خوابه برای مانلی میخرد و یک ماشین فورد هم زیر پایش میاندازد. یک خانه بزرگ در دروس و یک بنز اس 600 هم در تهران برایش فراهــم میکند. مانلی در مســتندی گفته بود که این اســم را الکس برای او انتخاب کرد که به معنی پادشاه ماهیها یا شاه ماهیســت. از آنجا که الکس اجازه ورود به خاک امارات را نداشــت، مانلی تبدیــل به اصلیترین مهره باند میشــود. الکس به او گفته بود که اگر در ایران ماهی یک میلیون تومان حقوق میگیرد در خارج از ایران میتواند سه هزار دلار درآمد داشته باشد. چگونه؟ به کمک صنعت اسکورت سرویس که مانلی آن زمان هنوز چیزی از آن نمیدانست.
صنعت اســکورت، دومین صنعت غیرقانونی در جهان اســت که وظیفه اصلیاش ارائه هرنوع خدمت جنسی به مشتریان است. تا قبل از شروع به کار الکس، سایت رسمی اسکورت ایرانی وجود نداشت. الکس و مانلی توافق کردند که تصاویر برهنهای از او بگیرد و برای چند نفر از آشنایانش در دوبی بفرســتد ولی در مستندی که ساخته شده مانلی میگوید خبر نداشت عکســش در یک سایت در دسترس است. کســب و کار الکس هم طبق گفته خودش اینطور میچرخید که وقتی بیزینسمنها برای سفر کاری به دوبی میآمدند یک یا چنــد نفر از زنان شــبکه الکس را اجاره میکردند و پول زمانشان را به او میپرداختند.
ســال 1391 مانلی و شــاینا برقی (مادر الکس) به دوبی میروند و کار شروع میشــود. مانلی و یک دختر روس در 37 روز 11 میلیــون تومان (به پول ســال 1390) درآمد درمیآورند که کار مدیریت درآمدشان را هم مادر الکس به عهده داشته است. تیر ماه ســال 1392 مانلی دوباره به تهران برمیگردد و به الکس گزارش میدهد. الکس هم که از کار او خوشش آمده عنوان منیجر را به مانلی میدهد. گویا زبان انگلیسی مانلی خوب بوده و مهارت زیادی هم در راضی کردن زنان برای همکاری اولیه داشــته است. اینجا سانا و جاسمین به آنها اضافه و عکسها از مانلی و ۲ دختر دیگر در سایت بارگذاری میشود که در سه روز 25 میلیون تومان درآمد به دست میآورند. در نهایت الکس تا روز آخر کاری خود از این روش 733 هزار دلار ثروت جمع میکند.
از اینجا به بعد که کار و بار در دوبی به لطف مانلی روی روال میافتد توسعه کار ذهن الکس را بیشتر درگیر میکند و با کمک یک تاجر هندی به نام راشد مقدمات راهاندازی اولین سایت اسکورت مختص ایرانیها را راهاندازی میکند. در سفرهای بعدی سونیا و رونا هم به ترکیب این زنان اضافه میشــوند. هر بار که زنی به تیم اضافه میشــد و به دوبی میآمد یک عکاس اختصاصی به هتل او میفرســتادند تا برای سایت تصویربرداری شود. بر اساس مستنداتی که این مدت از شهروز ساخته شده برخی از این زنان میدانستند که قرار اســت برای کارگری جنسی از آنها استفاده شود و به برخی دیگر گفته میشــد که کار آنها مدلینگ است. به این زنان هم گفته میشد که کسی به جز مشتریهایی که پول دادهاند نمیتواند ویدئوها و تصاویرشــان را ببیند. در یکی از فایلهای صوتی این زنان، او از برخورد مردی که به او فروخته شده بود با گریه شکایت میکند و میگوید که درست نیست به خاطر 100 هزار تومان با چنین برخوردی روبهرو شود. این وویس در مستند پورن و پول پخش شده بود که حکایت از ضرب و شتم شــدید این کارگر جنسی میداد.
الکس چندین مهره پرنفوذ هم در داخل کشور خودمان در میان برخی مسئولان داشته است! دکی نام مستعار یکی از پرنفوذترین مهرههای داخلی الکس بوده که چندین بار توانسته عوامل دستگیر شده این باند در داخل کشور را آزاد کرده و به خارج از کشور منتقل کند، نقش اصلی دکی این بوده که نه تنها زنان همکار الکس را که دستگیر میشدند نجات بدهد بلکه حواسش به این باشد که کدام مهرهها در وضعیت خطرناکی قرار دارند و آنها را قبل از دســتگیری فراری دهد. با دستگیری همدستان الکس در ایران، او نیز در مالزی بازداشت و به ایران مسترد شد.
مهرههای دیگر الکس اینجکتورها یا همان شــکارچیان سیستم بودند. یک نفر در شمال، یک نفر در تهران و یکی در کیش. برای مثال مسیح متولد 1361 اینجکتور معروف الکس در خزرشــهر بود که باید زنان را از آن شهرها جذب تیم الکس و اسکورت ایرانی میکرد. ابتدا دختران را برای مدتی پیش خودش میآورد و بعد بهترینشــان را به دوبی میفرستاد. دستمزد مسیح به ازای ارسال هر دختر بین دو تا 4 میلیون تومان بود. او در یک ســال 30 دختر به دوبی فرســتاد. دخترها به دوبی میرفتند، عکس میگرفتند، عکسهایشان بارگذاری و کار شروع میشد. کاری که خیلی هم آسان نبود. آنها جمعهها فقط اجازه بیرون رفتن داشتند و باید بقیه روزها در هتل میماندند.حق نگهداری پاسپورت و پول خودشان را نداشتند تا فکر فرار را نتوانند عملی کنند.
بعد از بــالا گرفتن حواشــی قاچاق دختران بــه دوبی و گســترش باند قاچاق، الکس بند و بساطش را جمع کرد و به مالزی رفت تا اضطراب شناسایی و دستگیری در ایران را نداشته باشد. این سفر باعث شد که باند قاچاق دختران ایرانی گســترش بیشــتری پیدا کند و چند شعبه هم در شهرهای مختلف مالزی داشته باشد. طوری که تعداد کل مشتریهایش به دو هزار و 600 مشتری ثابت میرسد. به ازای هر زن هم 500 دلار به حســاب الکس واریز میشد. شــبکه الکس حالا چطور برای این زنان ویزا میگرفت؟ با ثبت یک شــرکت صوری ویزای دانشجویی. این شبکه دارای نفوذ زیادی بوده اســت به طوری که در عرض ۲۴ ساعت میتوانست دعوتنامه و ویزای دو ماهه کشور مالزی را اخذ کند.
اینطور که پلیس ایران میگوید سال 1395 اولین پرونده شکایت از این شبکه قاچاق در دادسرا تشکیل شد. ماموران ایرانی سه سال تمام الکس را تحت نظر داشتند و شناسایی او در اوایل ســال 96 قطعی میشــود اما ســه سال طول میکشد که مدارک کافی علیه الکس جمعآوری و پلیس بینالملل بــرای دســتگیری او قانع شــود. در نهایت در اردیبهشت ســال 99 الکس در خاک مالزی دستگیر و به ایران تحویل داده شد. فعالیتهای الکس در دوبی همان زمان به قدری در فضای مجازی و رسانهها حاشیهساز شد که ایده ساخت فیلمی به نام «لاتاری» در ذهن عوامل آن شــکل گرفت. یعنی زمانی که هنوز خود الکس بازداشت هم نشده بود. مستند پول و پورن ســاخته مهدی نقویان هم بر اساس همین پرونده ساخته شده و همان اکرانهای محدودش هم ســر و صدای زیادی کرد. سناریوی سریال «آقازاده» هــم از روی ماجرای این مــرد و زنان اطرافش ساخته شد که نه فقط داستان بلکه حتی اسامی برخی از کاراکترها هم با اسامی اطرافیان الکس یکی بود.