شرق نوشت: فاضل میبدی درباره نتیجه ادامه تلاشهای اصولگرایان برای خالصسازی درانتخابات پیشرو هشدار داده و گفته است: «یکدستسازی دولت و مجلس را هم دیدیم، هیچیک موفق نبودند تا دعوا رسید به ماشین شاسیبلند و شاسیکوتاه و همه از زیربار آن شانه خالی میکنند و یکدیگر را متهم میکنند، وعدههای دولت انجام نشد، زیرا زُبدگان از بدنه اجرائی حذف شدهاند و بهجای آنها افراد کمتجربه جایگزین شدهاند. در دولت قبل برجام داشت به فرجام میرسید، حالا عدهای که کاسبان تحریم بودند، در مقابل آن ایستادند، آنان اکنون باید پاسخگو باشند؛ چه کسی پاسخ مردم را در ارتباط با گرانیها، بیکاری و تورم میدهد. درحالیکه رهبری فرمودند امسال تورم را باید کنترل کنیم، چه کاری انجام دادهاند؟ کدام کالا تا حداقل ۴۰ تا ۵۰ درصد گران نشده است؟».
البته که حدادعادل، رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، وعده داده است که «انتخاباتی رقابتی در پیش است و جمعبندیها نشان میدهد امسال آرایش انتخاباتی تغییر خواهد کرد». اواسط هفته گذشته هم وزیر کشور با بیان اینکه «اولویت و هدفی مهمتر و اساسیتر از برگزاری انتخابات و میزان مشارکت مردم در آن وجود ندارد» گفت: افق ما برای مشارکت و حضور مردم حضور بیش از ۶۰ درصدی است و همه برنامهها باید بر همین اساس تنظیم شود.
انتخابات رقابتی یکی از مؤلفههای افزایش مشارکت در انتخابات است که حدادعادل آن را دستیافتنی میبیند، اما در خلأ حضور رقبا در نتیجه یکدستسازی قدرت اجرائی یا همان خالصسازی که لاریجانی از آن سخن گفته، تحقق وعده انتخابات رقابتی یا مشارکت بالا آنگونه که وزیر کشور گفته، با تردید مواجه کرده است. از یک سو اصولگرایان که حتی تاب نامزدی علی لاریجانی را نداشتند و اینجور که به چشم میآید ظاهرا همچنان ندارند، احتمالا راهکار حذف رقبا را دنبال میکنند و از سویی دیگر دعواهای جناحی در جریان اصولگرایی جذابیتی برای مردم ندارد که بخواهند تنور انتخابات را گرم کنند. هرچند اصولگرایان معتقدند به تنهایی با حضور پررنگ همه جریانهای مورد تأییدشان انتخاباتی رقابتی با مشارکت بالا خواهند داشت یا شاید هم میخواهند اینگونه القا کنند تا با انتقاد بابت تصمیمات و رفتارهایی که منجر به کاهش مشارکت خواهد شد، روبهرو نشوند و یک فرار روبهجلو انجام دهند.
در همین راستا، حدادعادل که گفته میشود رؤیای نقشآفرینی مانند یک بزرگتر را برای جریان اصولگرایی در انتخابات مجلس در سر دارد و حتی گمانهزنیها از نامزدی او در انتخابات مطرح شده، بدون توجه به رد صلاحیت اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم مدعی شده آنها فاقد پایگاه رأی بودند و گفته است: «درباره رقابت نیز آنچه از فضای موجود استشمام میشود آن است که این نوبت، انتخاباتی رقابتی در پیش است؛ البته سال ۹۸ نیز رقابت بود و اصلاحطلبان آمدند، اما رأی نداشتند. جمعبندیها نشان میدهد امسال آرایش انتخاباتی تغییر خواهد کرد». حدادعادل با اشاره به امر مشارکت در انتخابات معتقد است: «مشارکت در انتخابات تابع عوامل مختلفی است و شورای ائتلاف نیروهای انقلاب بر مشارکت حداکثری تأکید دارد. ما اصرار به مشارکت بالا داریم و این مهم نیازمند یک کار سخت تشکیلاتی و مستمر است.
«این سخنان حدادعادل درحالی بیان شده که محمدرضا باهنر یکی از چهرههای شاخص اصولگرایان معتقد است: «در مشارکت و رقابت هم باز بخشی از امر به مسئولان باز میگردد اگر مشارکت قرار است زیاد شود، فضای سیاسی باید باز شود نه اینکه بگوییم رقبای ما را رد کنید، چون ما میخواهیم انتخاب شویم؛ بنابراین یکی از راههای بالابردن مشارکت این است که فضا باز شود. وقتی میگوییم فضا باز شود نه اینکه فتنهگر و اغتشاشگر و هنجارشکن وارد شوند، ولی هستند کسانی که نظام را قبول دارند و فعال سیاسی هستند، اما نقد دارند، اصلا باهنر را قبول ندارند و از دولت فعلی خوششان نمیآید، مثلا با حزب مؤتلفه یا جامعه اسلامی مهندسین نمیتوانند کار کنند، اما حق فعالیت و حضور و تلاش برای کسب رأی دارند».
بیشتر بخوانید: برای افزایش مشارکت کاری از دست اصولگرایان و اصلاحطلبان ساخته نیست/ اگر مردم احساس آزادی نکنند در انتخابات شرکت نمیکنند
سلیمینمین هم با انتقاد با آثار خالصسازی و حذف جریان رقیب در انتخابات اسفند گفته است: «اینکه آقای لاریجانی نباشد، بهنفع یک جریان سیاسی است نه بهنفع جامعه. یا اگر فلان شخصیت دیگر نباشد باز به نفع یک جریان سیاسی است و راحتتر میتواند در عرصه انتخابات جولان دهد، این یعنی یک حریف قَدَر را به شیوههای مختلف از میدان خارج کردن و این امر بههیچوجه بهنفع جامعه نیست. آنانی که در چارچوب منافع ملی حرکت میکنند، طبعا باید بتوانند در انتخابات نماینده داشته باشند و شرکت کنند تا بتوانند ظرفیت جامعه را فزونی ببخشند». در این بین طحاننظیف در ادامه انتقادها به نتیجه رد صلاحیت گسترده نامزدهای انتخابات مجلس یازدهم و ریاستجمهوری سیزدهم در واکنش به پروژه خالصسازی گفته است: «مفهوم چنین تعابیری برای ما روشن نیست و در قانون هم نیامده است. اما تاریخ جمهوری اسلامی گواه است که جناحی عمل نمیکند، برای شورای نگهبان جریانهای سیاسی مختلف تفاوتی ندارند و شورای نگهبان در راستای تعابیری که گفته شد اقدامی انجام نداده است».
البته حسن بیادی، فعال اصولگرا، گفته است: «پروژه یکدستسازی چند دوره است که درحال شکلگیری است، اما نقطه اوج آن در انتخابات گذشته در مجلس، ریاستجمهوری و شوراها صورت پذیرفته که حاصل و نتیجه آن را به بدترین شکل در حال نظاره هستیم. اکنون هم کسانی دنبال این پروژه منحوس هستند که در سپهر سیاسی خود، مردم را حذف کنند و برای ماندگاری خود بر اریکه قدرت و ثروت تلاش میکنند که یک نمونه کوچک آن را در سهمیهبندی و دریافت خودروی نمایندگان و سازمانهای دیگر و افراد و شرکتهای پشتپرده آن شاهد بودهاید».
انتقاد از عملکرد برخی نمایندگانی که جز منافع جناحی و دریافت رانت شخصی چیزی در کارنامه فعالیت سه سال اخیر خود ندارد، همچنان ادامهدار است و چهرههای شاخص اصولگرا با نتیجه سیاست رقابتی که به انتخاب چنین افرادی ختم شده، منتقد هستند؛ بنابراین باید تأکید داشت که حضور نامزدهایی از همه احزاب و جریانهای سیاسی در کنار ایجاد فضای رقابتی و امید به افزایش مشارکت یک کارکرد مهم دیگر هم دارد و آن انتخاب اصلح است. به قول محمد رضاباهنر «ما در مجلس به ۲۹۰ نفر سردار حکمرانی خوب نیاز داریم. سردار هم کسی است که اول ستوان شده و بعد سرگرد و سرهنگ و اگر خیلی خوش درخشید، سردار باشد. ما الان در مجلس آدمهایی خیلی خوبی هم داریم، اما اینها یا سرگروهبان هستند یا سرکار استوار». روی این سخن باهنر با بخشی از مجلس است که در پس رد صلاحیت نامزدهای انتخابات یازدهم با خوششانسی در مشارکت حداقلی راهی بهارستان شدند و امروز عملکرد قابلقبولی ندارند و بازهم به قول باهنر «شما تریبون مجلس ما را باز کنید، از صبح تا شب دنبال مطالبات غیرممکن هستند! نه تنها آنان که حتی برخی تریبونداران دیگر هم دنبال مطالبات غیرممکن هستند. آخرش هم میگویند مجلس بیعرضه است، چون نمیتواند این مطالبات را پیگیری کند. رشد سیاسی به این میگویند که حکام میفهمند هرچه دنبال مطالبات ناممکن باشند به ضرر نظام است. ممکن است دوتا رأی گیر طراحش بیاید، اما برای دوتا رأی حق نداریم هزینه را بالا ببریم».
البته اصولگرایان هم متوجه تبعات تصمیمشان شدهاند و خلأ انتخاب اصلح را احساس کردهاند، اما مشکل برخی از این مجریان تعریف یا تشخیص انتخاب اصلح است، برای مثال هفته گذشته صادق محصولی، دبیرکل جبهه پایداری، از انتخاب اصلح سخن گفت که به زعم حبیبالله بوربو، عضو شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، «اگر هرکسی بخواهد به عناوین مختلف مثل انتخاب اصلح دکانی درست کند و بعد هم بخواهد آن را اهرمی برای سهمخواهی قرار دهد، نتیجهای جز شکست برای مردم نخواهد داشت».
جدای از وعده و وعید افزایش مشارکت که به فصل مشترک چهرهها و مسئولان دخیل انتخابات تبدیل شده است، خبری از رقابت انتخاباتی فراجناحی نیست. ادامه سیاست انتخاباتی بخشی از اصولگرایان که یک چشم به حذف رقبا و یک دل درمشارکت پایین دارند تا انتخاباتی بدون استرس با تضمین ورود به بهارستان را کسب کنند، جز نارضایتی عمومی بر اثر تصمیمات و سیاستورزیهای غلط و مکرر که در چند سال اخیر تجربه کردهایم، نخواهد داشت، زیرا این مردم و البته کشور است که تاوان خالصسازی را خواهد داد. حتی اکنون هم فرصت نابی که اصولگرایان وعده آن را بابت این خالصسازی داده بودند، به پاشنه آشیل آنها تبدیل شده و باور وعده ترمیم و اصلاح امور از آنها پذیرفتنی نیست. عملکرد دو سال اخیر این جریان نمودار کاملی از اشتباهات است که با ادامه آن جز خودزنی نتیجهای در بر نخواهد داشت.
منبع: روزنامه شرق