پدر کیوان، کودک جاویدنام در گفتوگو با خبرنگار ایسنا میگوید: اوایل خرداد بود که با پایان امتحانات مدرسه کیوان تصمیم گرفتیم برای چند روز راهی مسافرت شویم تا خستگی روزهای سخت امتحانات از تن نازنین پسرم و خستگی ماهها کار خودم و همسر را از تن بهدر کنیم. همهچیز خوب پیش رفت و بعد از گذشت حدود هشت روز در مسیر برگشت کمتر از ۷۰ کیلومتر مانده به مقصد آن اتفاق شوم رخ داد. خستگی و خواب آلودگی من سبب واژگونی خودرویمان شد.
او اضافه میکند: در کمال ناباوری و درحالی که من و همسرم حتی خراشی برنداشته بودیم، پسرم را غرق در خون با کمک آمبولانس به بیمارستان رساندیم. پس از سه روز به ما گفتند که کار از کار گذشته و دیگر امیدی به زنده ماندش نیست.
پدر کیوان ادامه میدهد: خوشحالیمان زیاد دوامی نداشت، تقدیر به سراغ جان تنها پسرمان آمده بود. شوکه شده بودیم وقتی تیم رضایتگیری واحد فراهمآوری اعضای پیوندی در بیمارستان از اهدای اعضای بدنش حرف زدند. نمیدانستم چه بگویم. تصمیم سختی بود اما میدانستم اگر امروز رضایت ندهم شاید فردا پیشمان میشوم، پزشکان هم میگفتند فرصت برای تصمیمگیری محدود است. مطرح کردن این موضوع با همسرم از هر چیزی سختتر بود. کیوان را پس از هشت سال انتظار خدا به ما داده بود و حالا پس از ۱۰ سال باید این امانتی را به او باز میگرداندیم.
او عنوان میکند: چه آیندهای برای پسرم دیده بودم، دوست داشتم دانشگاه رفتنش و ازدواجش و فرزندانش را ببنیم اما حالا باید برای همیشه از او جدا میشدم، چارهای نبود، خداوند آزمون بزرگی را پیش روی من و همسرم قرار داده بود. در ابتدا به برگشتش امیدوار بودیم اما وقت تَنگ بود و باید در این آزمون پسرمان را سربلند میکردیم. تصمیمی سخت بود، سختتر از آنکه فکرش را بکنید، دست یک پدر باید برای امضای رضایت اهدای اعضا که نه نفسهای فرزندش حرکت میکرد.
پدر کیوان یادآور شد: برای آخرین بار با همسرم بهاتفاق همسرم به دیدارش رفتیم. جسم نحیف و نازکش آرام خوابیده بود. لحظه خداحافظی سخت و دردناک بود، این را هر پدر و مادری خوب درک میکند اما این خداحافظی فرق داشت. تنها چیزی که آرامم میکرد این بود که دستش را در دست خدایی گذاشتم که از من بیشتر مراقبش خواهد بود.
مادرم از همه خواست با اهدای عضو تهتغاریش موافقت کنند
عباس، برادر ابراهیم اهداکننده عضو میگوید: برادرم تنها ۳۷ سال داشت که برای اولین بار به دلیل فشار بالا، دچار سکته مغزی شد. ورزشکار بود و ورزشهای سخت بدنسازی انجام میداد به گفته پزشکان همین ورزشهای سنگین با ترکیب مکملها عامل سکته بود.
این برادر اضافه میکند: کمتر از ۲ هفته در بیمارستان بستری و تحت نظر بود، بعد از مرخص شدن از بیمارستان و به منزل آمد و با چندین جلسه فیزیوتراپی به حالت عادی برگشت.
خواهر ابراهیم نیز در گفتوگو با خبرنگار ایسنا میگوید: برادرم حسابی سرپا شده بود و زندگی معمولی را از سرگرفته بود. ما هم مراقبت از او را کنار گذاشته بودیم و با تماس تلفنی جویای احوالش بودیم. ۲ ماه بعد که همسرش تماس گرفت و خبر سکته مجددش را به ما داد، هراسان خودم را به خانهشان رساندم. با آمبولانس او را به بیمارستان منتقل کردیم اما در بیمارستان اعلام کردند که به کما رفته است. فردای آن روز سخت پزشکان اعلام کردند که برادرم مرگ مغزی شده و از دست آنها کاری بر نمیآید. باور این واقعیت از هیکل و ظاهر تنومند او نه برای ما که خانوادهاش بودیم بلکه برای هر کسی که او را میشناخت، سخت بود.
او ادامه میدهد: سخت است خواهر باشی. نمیدانستم این مساله را با چگونه با پدر، مادر، برادرانم، همسرش و دخترانش در میان بگذارم، در ابتدا با همسرش صحبت کردم، پذیرش این موضوع برایش سخت بود، حق هم داشت. مادر و پدرم هم شرایط بهتری نداشتند. فرصت کم بود و ما باید مهمترین تصمیم زندگیمان را میگرفتیم. تا اینکه نمیدانم خدا، چطور و چگونه قوتی عجیب به مادرم داد. شب همه اعضای خانواده را جمع کرد و از همه خواست که با اهدای عضو تهتغاریش موافقت کنند.
خواهر ابراهیم با بیان اینکه برادرم را زنده میدانم، یادآور شد: ماه رمضان بود، پیش از اذان صبح حدود ساعت پنج صبح روز پنجشنبه، تیم جراحی اقدام به جداسازی کبد و کلیههای برادرم کردند، لحظات غمانگیزی بود، آنقدر که وصفش ناممکن است اما اکنون افتخار میکنم که اعضای بدن بردارم توانست چند نفر دیگر را نجات دهد.
با کارت اهدای عضو، خانوادهتان را در برزخ تصمیمگیری رها نکنید
مسئول فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: تنها داشتن کارت عضو برای اهدای عضو کافی نیست، بلکه رضایت خانواده شرط است. با همه اینها کارت اهدای عضو نشاندهنده آرزوی قلبی برای اهدای اعضای بدن است و همین امر میتواند با نشان دادن خواسته فرد به اولیای دم، تصمیمگیری را برای آنها در آن زمان آسانتر کند و البته نقش اساسیتر این کارت کمک به فرهنگسازی بیشتر در زمینه اهدای عضو است.
علیرضا باقری اضافه کرد: با دریافت کارت اهدای عضو در زمان حیات، اعضای خانوادهتان را در لحظات بحرانی تصمیمگیری همراهی کنید و آنها را در برزخ تصمیمگیری رها نکنید.
وی، اهدای عضو را امری خداپسندانه دانست و بیان کرد: الان در کشور ۲۵ هزار بیمار داریم که ادامه حیات آنها با قضیه اهدای عضو پیوند خورده که متأسفانه به علت نرسیدن عضو پیوندی به آنها روزانه ۱۰ نفر از آنها را از دست میدهیم.
مسئول فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر ادامه داد: در کشور ایران سالانه حدود ۱۲ هزار بیمار مرگ مغزی داریم که حداقل ۴ هزار نفر از آنها ارگانهای سالم و حیاتی برای اهدای عضو را دارند؛ همین مسئله ضرورت اهدای عضو را برای ما پررنگتر میکند.
انتهای پیام