مطالعات نشان دادهاند که خواندن کتاب حداقل 6 دقیقه در روز میتواند کیفیت خواب را بهبود بخشد، استرس را کاهش دهد و تیزبینی ذهنی را تقویت کند. خواندن، مدارهای عصبی و مسیرهای مغز را تقویت میکند و درعینحال ضربان قلب و فشارخون را کاهش میدهد. همچنین کتاب و کتابدرمانی یک روش عالی برای درمان سلامت روان افرادی است که با مشکلات مختلفی ازجمله اضطراب، افسردگی و اندوه دستوپنجه نرم میکنند. مطالعات ثابت کرده است که تأثیرات مطالعه بر سلامتی تا مدتها پس از گذشتن از مطالعه کتاب باقی میماند. برخی تحقیقات نشان میدهد که کاهش علائم افسردگی ماهها یا حتی سالها بعد ادامه مییابد.
چند سال پیش، مقام معظم رهبری نیز در مراسم جشن تکلیف دانش آموزان با تأکید بر اهمیت کتابخوانی بر سلامت روان تأکید کردند: «امروز جوانهای ما بایستی، هم سلامت جسمی و هم سلامت معنوی و هم سلامت فکری را با هم داشته باشند و برای خودشان نگهدارند. سلامت جسمی را با ورزش و با تغذیهی مناسب؛ سلامت معنوی و قلبی را هم با توجّه به خدا، با نماز، با دعا، با توسّل، با یاد شهدا و سلامت فکری را هم با کتابخوانی تأمین کنید.»
باوجود فواید بیشمار مطالعه و کتابخوانی اما این روزها با توجه به گسترش فناوری و استفاده از فضای مجازی، این یار همیشه مهربان به اولویت آخر اوقات فراغتمان تبدیلشده است. درواقع گسترش شبکههای اجتماعی این تصور نهچندان درست را در ذهن ما ایجاد کرده که خواندن پستهای به اشتراک گذاشتهشده در فضای مجازی بهنوعی مطالعه است ولی گوشه ذهنمان میدانیم که این نوع خواندن هرچه باشد نامش مطالعه نیست.
به گفته منصوره مصطفیزاده، کارشناس حوزه کتاب کودک کارکرد کتاب با کارکرد خواندنیهای فضای مجازی متفاوت است. اگرچه خواندنیهای فضای مجازی میتوانند مفید باشند و طبیعتاً دسترسی به یک سری اطلاعات را خیلی سادهتر میکنند اما تفاوتی بین کتاب و خواندنیهای فضای مجازی وجود دارد و آن در عمق و تحلیل است.
او ادامه میدهد: «ما در فضای مجازی معمولاً کوتاه و سطحی همهچیز را مطالعه میکنیم درحالیکه کتابها بر روی یک موضوع خاص، عمیق و تحلیلی تمرکز میکنند.»
این کارشناس کتاب کودک با تأکید بر اینکه فضای مجازی نمیتواند جایگزین کتاب شود، میگوید: «عادت به خواندنِ محتوا و کسب اطلاعات صرفاً از طریق فضای مجازی ما را به سطحی خوانی و کوتاه خوانی عادت خواهد داد و چهبسا که کتاب خواندن را هم برایمان سخت کند زیرا خواندن مطالب بهصورت طولانی، پیوسته و عمیق نسبت به خواندن مطالب سطحی کمی دشوارتر است. با این حساب خواندن مطالب در فضای مجازی هیچ ایرادی ندارد ولی بههیچعنوان نمیتواند جایگزین کتاب شود.»
برخلاف اینکه تصور میشود که فرهنگ کتابخوانی در کشور ما ضعیف است اما مصطفیزاده مخالف این امر است و دراینباره میگوید: «آمارها نشان میدهد که عملکرد ما نسبت به متوسط جهان اصلاً بد نیست؛ تیراژ کتاب ما پایین است ولی تنوع کتابهایمان بسیار بالاست. درواقع ما بازار کتاب بسیار متنوع و پر پیمانی داریم.»
او در خصوص ایجاد این تصور در جامعه توضیح میدهد: «شاید یکی از دلایلی که تصور میشود کتابخوانی در کشور ما پایین است، این باشد که ما آدمها را در حال کتابخوانی نمیبینیم یا کمتر میبینیم و این به این خاطر است که فرهنگ کتابخوانی ما متفاوت است. ما همیشه کتاب را همراه خودمان نداریم. خیلی وقتها کتابها آن چیزهایی هستند که ما در ساعات خلوت و در خانه میخوانیم؛ بهخصوص در میان کودکان و نوجوانان، من فکر نمیکنم کودک و نوجوان ما کمتر از کودکها و نوجوانهای جهان کتاب بخوانند.»
اخیراً شاهدیم که افراد بهجای حمل کتاب، به سمت کتابهای الکترونیکی و صوتی روی آوردهاند؛ حتی افراد اهل مطالعه و کتابخوانی هم ترجیح میدهند از این طریق به مطالعه بپردازند؛ گاهی میبینیم که حتی والدین از طریق کتابهای صوتی برای کودکشان قصه میگذارند، این در حالی است که برخی معتقدند که کتابهای الکترونیکی و صوتی بهاندازه کتابهای کاغذی نمیتوانند تأثیرگذار باشند؛ اما مصطفیزاده دراینباره میگوید خواندن کتاب چه از روی صفحه الکترونیک و چه از روی کاغذ تأثیری در کتابخوانی ایجاد نمیکند: «مهم نیست که شما متن را از روی چه چیز میخوانید، مهم این است که مطالعه بهخصوص در کودکان باعث بالا بردن سطح سواد و مهارت خواندن میشود. کتاب خواندن به کودک کمک میکند تا با کلمات، عبارات و ساختهای جدید ادبیات آشنا شود و این امر مهارت خواندن در کودک را بالا میبرد.»
او ادامه میدهد: «بالا رفتن مهارت خواندن در کودکان این امکان را برای او فراهم میکند تا کتابهای پیچیدهتری را بخواند؛ بنابراین اینیک مسیر رشد افزاست. کودک هرچقدر کتاب بخواند، کتابخوانتر میشود و هرچقدر کتابخوانتر شود میتواند کتابهای بهتر و بیشتری بخواند.»
این کارشناس حوزه کتاب، خواندن کتاب چه از روی صفحهی الکترونیک و چه از روی کاغذ را دارای اثرات مفید میداند و میگوید: «اساساً مطالعه برای بالا بردن معلومات، آگاهی، قدرت تخیل، افزایش اعتمادبهنفس، اجتماعی شدن، بهبود مهارت نوشتاری و... مؤثر است و فرقی نمیکند از روی صفحه الکترونیکی باشد یا از روی کتاب کاغذی.»
مصطفیزاده درباره اثرات کتابهای صوتی نیز میگوید: «کتابهای صوتی طبیعتاً اثرات بهبود مهارت خواندن را نخواهد داشت؛ لذا شنیدن کتاب صوتی خیلی وقتها موجب افزایش مهارت خواندن در بچهها نمیشود اما دارای فایدهی دانشافزایی، تخیل، خلاقیت و... است؛ بنابراین کتاب صوتی نیز دارای اثرات مثبت کتابخوانی میشود.»
مصطفیزاده با اشاره به نقش خانوادهها در ترویج فرهنگ کتابخوانی میگوید:«متأسفانه امروزه نقش خانوادهها بسیار مغمول مانده است و در سالهای اخیر شاهد این مسئله بودهایم که خانوادهها آموزش و تربیت فرزندانشان را به بخش آموزش و پرورش برونسپاری کردهاند، درحالیکه بخش اعظم آموزش و پروش کودکان باید در بستر خانواده شکل گیرد.»
این کارشناس حوزه کتاب کودک ارزش دادن به کتاب و کتابخوانی را بسیار مهم دانست و افزود: «مشاهده ارزش کتابخوانی در خانواده باعث میشود تا کتاب و کتابخوانی مثل سایر ارزشهای زندگی ازجمله ادب، ایمان، تمیزی و... به یک ارزش در ذهن کودک تبدیل شود.»
او ادامه میدهد: «تبدیل شدن کتابخوانی به یک ارزش در ذهن کودک باعث میشود تا او راه خودش را برای کتابخوان شدن پیدا کند؛ در این صورت کودک دیگر نیازی به محرک بیرونی برای مطالعه و کتاب خواندن نخواهد داشت؛ بنابراین، کاری که نظام آموزشی و بیش از آن خانواده میتواند انجام بدهد "نشان دادن و ایجاد کردن کتابخوانی بهعنوان یک ارزش در ذهن کودک" است.»
مصطفی زاده در پاسخ به این سؤال که بهترین سن برای علاقهمند کردن کودکان به کتاب و کتابخوانی چه سنی است، پاسخ میدهد: «من سن خاصی قائل نیستم؛ شما در چهلوپنجسالگی میتوانید به کتاب علاقهمند شوید، در چهلوپنج روزگی هم میتوانید کودک را علاقهمند به کتاب کنید اما مثل همهی موضوعات تربیتی دیگر، هرچقدر علاقه و انس با کتاب زودتر در بچه شکل بگیرد، اثر طولانیتر و عمیقتری خواهد داشت.»
او تصریح میکند: «بچههایی که در خانوادههای کتابخوان رشد میکنند و از نوپایی یعنی از همان سالهای اول زندگی با کتاب مأنوس میشوند نسبت به بچههایی که تازه با ورود به مدرسه میخواهند با مقوله کتابخوانی آشنا شوند، احتمال بیشتری دارد که در آینده علاقهمند به کتاب شوند.»
مصطفیزاده با اشاره به راهکارهای ترویج فرهنگ کتابخوانی در میان نسل جدید میگوید: «برای کتابخوان شدن یک نسل، ما نیازمند برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت ملی هستیم؛ برنامه کوتاهمدت مثل توصیههایی که به معلمان و والدین میشود و برنامههای بلندمدت مثل گسترش کتابخانههای عمومی، کنترل قیمت کتاب و... .»
این کارشناس حوزه کتاب با اشاره به افزایش قیمت کتاب میگوید: «هنگامیکه کتاب به دلیل افزایش قیمت کاغذ به یک کالای گرانقیمت تبدیل میشود، عملاً از سبد خانوار متوسط و کمدرآمد حذف میشود و نمیتوان از والدین انتظار داشت که از نیازهای اولیه و بدیهی کودک بزنند تا برایش کتاب بخرند؛ بنابراین انتظار میرود که دولت با تولید هر چه فراوانتر کاغذ داخلی، جلوی افزایش قیمت کتاب را بگیرد.»
او دسترسی راحت به کتاب برای بچهها را یکی دیگر از راهکارهای ترویج فرهنگ کتابخوانی در جامعه دانست و افزود: «متأسفانه در بسیاری از شهرها کتابفروشیهای مناسبی وجود ندارد که کودک از طریق آنها به کتاب دسترسی داشته باشد و عملاً اگر بخواهد کتاب تهیه کند باید به مراکز استان مراجعه کند؛ لذا یکی از بهترین راهکارها برای آشنا کردن کودکان با کتاب، گسترش کتابخانههای عمومی و دسترسی راحت بچهها به کتاب است.»