به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، بار دیگر مهمترین سنگر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی یعنی مجله سوره به تکاپو و جنبش افتاده است و این بار اهالی این نشریه رسالت خود را بیان حقایق مغفول و قدرت نهفته جامعه حزبالله میدانند. عالم رسانه و دنیای مجازی شده ما، فضای پراکنده شدن مشهورات و انتزاعات بیمبناست که گاهی چون گردی بر چشمان ما مینشینند و ما را از دیدن نور حقیقت در عینیت جامعه محروم میسازند. بلوای اخیر با هزار و یک مشهور بیاساس خلق شد و برای بقای خود هم راهی جز تمسک به این ادعاهای بیاساس نداشت. در سرمقاله شماره اول دوره جدید سوره، سیدعلی سیدان پژوهشگر حوزه فرهنگ و هنر و سردبیر مجله سوره با رویکردی خاص ما را با حقیقت حال حاضر جامعه آشنا میکند. در ادامه بخشهایی از این سرمقاله را میخوانیم.
جمهوری اسلامی ایران پیروز بلوا است
سرمقاله شماره اول ماهنامه سوره در شرایطی نوشته میشود که جمهوری اسلامی ایران بلوای ۱۴۰۱ را با فتح مبین پشت سر گذاشته و طرح دشمنش را شکست داده است. آیا ما این پیروزی آشکار را میبینیم و آن را احساس میکنیم؟ یا به پیروی از عادات و مشهورات احساس فلاکت میکنیم؟ احساس پیروزی منوط است به شناختن هویت خود، شناختن طرح دشمن و دیدن صحنه درگیری و نتایج واقعی نبرد. اگر مرز میان خود و دشمن کم رنگ شود و اگر دستگاه بینایی ما مختل باشد و نتواند محل نزاع را به درستی ببیند و تغییر کند شکست و پیروزی بیمعناست.
تحجر هیچگاه حقیقت میدان را درک نمیکند
نویسنده معتقد است اگر بعضی از نیروهای مؤمن اکنون احساس پیروزی نمیکنند به دلیل نفوذ انگارههای متحجرانه در زیست و ذهن این نیروهاست. کار تحجر تخلیه هسته هویتی ما، ندیدن صحنه واقعی نبرد و آنگاه پذیرفتن طرح دشمن و بازی در زمین اوست. نیروهای متحجر علت پافشاری جمهوری اسلامی بر حجاب را نمیتوانند درک کنند. آنها حجاب را یک فرق فقهی میپندارند و تصور میکنند معیار شکست و پیروزی ما این است که مثلاً زنان ایرانی چند سانتیمتر روسری خود را جلو بکشند یا در مقطع زمانی مشخص بر تعداد محجبهها افزوده شود.
معیار این نیروها را میتوان اینطور صورتبندی کرد: افزایش سرانه مصرف حجاب در یک بازه زمانی به صورت نقطه به نقطه، یک پوزیتویسم تمام عیار! باز هم اینجا آن ظاهر مذهب و پیروان مذهب ظاهر به هم دست میدهند. قشری مسلکها وقتی میبینند که چند نفر در خیابان روسری ندارند حکم شکست ما را میدهند، تحجر نمیتواند صحنه کلان درگیری را ببیند.
عقبنشینی از حجاب چه معنایی داشت؟
این قشر مسلکی ممکن است لباس شرعیات به تن کند یا توی جلد عدالت اقتصادی برود یا ژست تکثرگرایی بگیرد. در هر حال قشری مسلکها نمیتوانند درک کنند که حمله دشمن به حجاب، نه برای بیحجابتر کردن مردم، که برای خدشه بر کلان روایتی بود که ریشه در هویت نظام اسلامی دارد. نیروی سکولار با اصل و اساس «حاکمیت الله» و مرجعیت اسلام به عنوان مشروعیتبخش نظام سیاسی و تنظیمکننده مناسبات اجتماعی سازگاری نداشت و مقوله حجاب را به عنوان پرچم هویتی اسلام مورد هدف قرار داد. عقبنشینی از حکم حجاب عقبنشینی از یک فرع فقهی نبود، عقبنشینی از حجاب تسلیم شدن در برابر نیرویی بود که میخواست با کلان روایت، حکومت سکولار مرجعیت دین در تصدی و تدبیر امور را از اعتبار ساقط کند. به رسمیت شناختن بیحجابی این معنا را تولید میکرد که در صورت فشار رسانهای، سیاسی و اقتصادی به نظام اسلامی حاکمیت از حکم خدا و خواست مردم دست میکشید و سر ریسمان را به نیروی سکولار واگذار میکرد و از معنای حقیقیاش تخلیه میشد. حجاب مرز درگیری ما با دشمن بود و اگر نیروی تحجر ما را از خود بیگانه نکرده بود میتوانستیم تشخیص دهیم که وقتی دشمن به «مرز» حمله میکند «مرکز» را هدف قرار داده است.
پایان پیام/