آیا خیانت در ازدواج برای مردها عادیتر از زنهاست؟ مردهایی که با خیانت، زندگی مشترک خود را نابود کردهاند، پاسخهای خلاقانهای به این سوال میدهند.
چرا مردها خیانت میکنند؟ آیا بعضی مردها واقعا تکهمسری را شوخی میدانند؟ اگر شما هم در دسته کسانی هستید که پاسخی برای این پرسشها میخواهید، با این مطلب از نی نی بان همراه باشید.
در حقیقت، عوامل گوناگونی در خیانتکردن مردان نقش دارند. بهطورکلی، تصمیم مردان به خیانت ریشه در یک یا چندی از عوامل زیر دارد.
وقتی مردی نمیتواند رابطهای متعهدانه داشته باشد و نمیداند ممکن است اعمالش با پیامدهایی جدی همراه باشند، فکر میکند ماجراجوییهای جنسی اشکالی ندارد. بهگمان او، تعهد به رابطهای تکهمسری مانند کتی است که هر وقت دلش خواست، بسته به شرایط میتواند آن را در بیاورد.
ممکن است مردی مشکلی مانند اعتیاد به الکل یا مواد داشته باشد که تصمیمهای او را تحتتاثیر قرار میدهد. شاید هم مشکل او اعتیاد به رابطه جنسی است و بیاختیار درگیر رفتارها و افکار جنسی متعدد میشود. او با این کار خودش را تسکین میدهد.
بیشتر بخوانید: راز مقاومت مردهای ایرانی در انداختن حلقه ازدواج فاش شد!
ممکن است مرد با فکر اینکه بهاندازه کافی جوان (یا پخته)، خوشتیپ، ثروتمند باهوش و مانند آن نیست، احساس ناامنی کند. جالب است بدانید میزان قابلتوجهی از خیانتهای مردان ریشه در بحران میانسالی دارد. مرد برای تقویت غرورش، بهدنبال جلب تایید زنان دیگر است. او میخواهد ببیند که زنان دیگر او را میخواهند و ارزشمند میدانند.
مرد تمایلی به ادامه رابطه ندارد اما بهجای صحبت با شریکش، خیانت میکند و زن را وا میدارد که واکنش شدید نشان دهد.
مرد تمایلی به ادامه رابطه ندارد اما نمیخواهد پیش از پیداکردن جایگزین به رابطه پایان دهد.
مرد نیاز به رابطه دوستانه با مردان دیگر را دستکم میگیرد. بهگمان او، همسرش باید همه نیازهای اجتماعی و احساسیاش را تامین کند. وقتی چنین چیزی رخ نمیدهد، مرد بهدنبال تامین این نیازها در رابطهای دیگر میرود.
ممکن است مرد بهطور ناخودگاه به مسائل و مشکلات حلنشده دوران کودکی واکنش نشان بدهد، مشکلاتی مانند بیتوجهی، سوءاستفاده احساسی، فیزیکی، جنسی و مانند آن. در چنین وضعیتی، زخمهای درماننشده دوران کودکی به بروز مشکل در دلبستگی و صمیمیت، و ناتوانی یا بیمیلی مرد در تعهد به یک فرد خاص منجر میشود؛ شاید هم هیجان خیانت جنسی تسکینی برای زخمهای کهنه او باشد.
برخی مردها فقط به خودشان اهمیت میدهند. چنین مردی تا وقتی که به آنچه میخواهد میرسد، بدون پشیمانی و حسرت دروغ میگوید و پنهانکاری میکند. شاید او اصلا میلی به زندگی تکهمسری نداشته باشد. پیمان ازدواج برای او بهمعنای ازخودگذشتگی برای داشتن رابطهای سالم نیست. برای او بیتوجهی به این پیمان جایز است.
گاهی مرد باور دارد چنان خاص و بیهمتاست که شایسته رفتاری ویژه و متفاوت با دیگران است. قواعد رایج درمورد او صدق نمیکند و او میتواند آزادانه با روابط خارج از رابطه اصلیاش به خودش پاداش بدهد.
برخی مردها هیچوقت به خیانت فکر نکردهاند اما همینکه فرصتی ناگهانی دست میدهد، بدون اینکه به پیامدهای آن فکر کنند، خیانت میکنند.
برخی مردها توقع دارند همسرشان همیشه در خدمت تامین نیازهای جنسی و غیرجنسی آنها باشد، بدون اینکه به احساس همسرشان اهمیت دهند. چنین مردی فراموش میکند همسرش هم زندگی خودش، افکار و احساساتی دارد که همیشه گرد او نمیچرخند. وقتی نیازهای این مرد برآورده نمیشود، در جایی دیگر بهدنبال تامین آنها میرود.
مرد ممکن است بهدنبال انتقام باشد. او از شریک زندگیاش خشمگین است و میخواهد به او ضربه بزند. در چنین موقعیتهایی خیانت رخ میدهد. مرد حتی زحمت پنهانکاری به خود نمیدهد. اتفاقا میخواهد همسرش از ماجرا باخبر شود.
افراد در جوانی به روشهای مختلفی برای خودشان لذت و معنا خلق میکنند. گاهی رفتار مردانی که با بیش از یک زن رابطه دارند، مانند رفتار معتادانی است که هنگام ناخوشی به الکل یا مواد رو میآورند. اینجا مشکل مرد این است که دیگر نقطۀ محوری زندگی همسرش نیست.
بیشتر بخوانید: این نشانهها یعنی برای ازدواج زود است!