همشهری آنلاین _ مریم قاسمی : دختران سرزمین من مثل خورشید مهربانند. وقتی دستان کوچکشان را برای یاری محرومان بلند میکنند، انگار خونی که در رگهایشان جاری است گلبول ایثار و از خودگذشتگی دارد! درست مثل مادرانشان. مصداق بارز این کلام، بچههای دهههشتادی مدرسه دخترانه میرداماد_ محله استخر_ ناحیه ٢ شهرری هستندکه در ادامه میخوانید دست به چه کارهای بزرگی زدهاند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
شرح عکس: ارنیکا رحمانی _ سارا رحیمی
روزی که عهد و پیمان بستیم...
داستان این۲۳ دانشآموز نیکوکار دهههشتادی از یک روز پاییزی در اوایل سال تحصیلی شروع شد. «مریم یزدانی»، مدیر مدرسه میرداماد شهرری، در مراسم صبحگاه و بعد از قرائت قرآن و همخوانی سرود ملی در جمع ٤۵٠ دانشآموز کلاس اول تا ششم، از اهمیت ایثار و محبت به دیگران و ثواب آن برای بچهها صحبت کرد. از بچههایی گفت که هم سن و سال همین دانشآموزان هستند، اما بهجای اینکه پشت نیمکت کلاس درس بنشینند و درس بخوانند مجبورند کار کنند. سر چهارراهها فالفروشی وگلفروشی کنند و یا اینکه در بازارچهها بار سنگین مشتریها را با چرخدستی این طرف و آن طرف ببرند.
بعد از صحبت خانم مدیر، فضای حیاط حسابی سنگین شد. همه به فکر فرو رفتند و راهی کلاسها شدند. زنگ تفریح که شد «ارنیکا رحمانی» و «سارا رحیمی» به دفترخانم مدیر رفتند و گفتند: « اجازه خانم، سوال داریم؟» مدیر گفت: «خوب بپرسید؟» حسنا سوالکرد: «چطور به بچههایکار و خیابان کمک کنیم؟» و بعد آتنا پرسید: «اینبچهها بیشتر چه چیزهایی نیاز دارند؟» پاسخ خانم یزدانی، مدیر مدرسه، در واقع همان جرقهای بود که به ذهن بچههای کلاس انداخت و مقدمه تشکیل گروه خیرین دختران دهه هشتادی شد؛ تولید و فروش انواع محصولات به نفع این بچهها.
از تولید انواع مربا و سبزیخوردن تا پخت نان و صنایعدستی
هرچند بذر این فکر خوب را یزدانی، مدیر مدرسه، در ذهن دانشآموزان کاشت و راهنماییشان کرد، اما درنهایت این خود بچهها بودند که خودشان را پیدا کردند و تصمیمهای بزرگی گرفتند. درحقیقت، بعد از «ارنیکا رحمانی»، «سارا رحیمی» بود که دختران دهههشتادی دیگری مثل «حسنا جعفری»، «آتنا رمضانی»، «ریحانه نظری»، «سارینا صادقی»، «آرمیتا صیدی»،«ستیا سادات حسینی»، «لنا اسدالله»، «السا منصوری»، «ریحانه زهرا سیاحی»، «مهنور نوری»، «کوثر احمد یزدی»، «نارمیلا حسینی»، «عسل صنعتکار»، «آسنا ساداتحسینی»، «مرسانا مبشر»، «مهرسانا فردوسی»، «نیلا قرهی»، «کتایون ساداتامینی»، «شارمین امیررستگاران»، «هلنا دبستانی» و «ژوان زمانی» را جمع کرد تا این گروه شکل بگیرد. این بچهها در گروههای مختلفی برای تولید محصولات مختلف تقسیمبندی شدند. عدهای در باغچه گوشه حیاط مدرسه کاشت انواع سبزیخوردن را شروع کردند. تعدادی علاقهمند به صنایعدستی بودند، بعضیها هم عاشق آشپزی و تولید نان تنوری، انواع مربا و ترشیهای متنوع.
مدیر مدرسه هم که دید بچهها با عشق کمک به بچههای کار و خیابان زحمت میکشند، هر دوماه یک بار بازارچهای با مدیریت خودشان در فضای این مدرسه در اختیارشان گذاشت تا محصولاتشان را به والدین و مربیان بفروشند و با پولش برنامهشان را پیش ببرند.
برکت دستان تو؛ از مدرسه رویش تا کودکان محک
«کیانا بیات» و «بهار علیایزدی» در بین جمع دهههشتادی مدرسه دخترانه میرداماد بیشتر اهل حسابوکتاب هستند. وقتی از آنها میخواهیم به نمایندگی از دوستانش از کارهای خیری که در طول امسال انجام دادهاند بگویند، دفترچه کوچکشان را از کولهپشتی درآوردند و خط به خط خواندند:«در بازارچه اول ٢ میلیون و ٣٠٠ هزار تومان برای کودکان کار و خیابان مدرسه صبح رویش محله شوش صرف خرید اقلام آموزشی و لوازمالتحریر شد. اما در بازارچههای دوم و بعد از آن وضعیت بهتر بوده. یک بار ٦ میلیون و ٤٠٠ هزار تومان، بار دیگر ٤ میلیون تومان بابت فروش ساکهای دستی و البته یک بار هم ٤ میلیون تومان برای عرضه انواع مرباهای خانگی. من به اتفاق دوستانم تصمیم گرفتیم تا این پولها را صرف کمک به کودکان کار و خیابان مدرسه رویش، کودکان و بیماران سرطانی موسسه محک و بچههای نیازمند کنیم.»
شرح عکس : سارینا صادقی _ ارمیتا صیدی
برنامه خیریهای دختران دهه هشتادی مدرسه میرداماد شهرری پایان نیافته و در طول تابستان هم ادامه دارد. این بچهها در تعطیلات تابستانه با مشورت و راهنمایی «زهرا فرامرزی»، کارشناس مدرسه دخترانه میرداماد، و همکاری دانشآموزان دههنودی و پایههای اول تا ششم، نمایشگاهی برای عرضه صنایعدستی در این محل برگزار میکنند، بنابراین، خیران تهرانی میتوانند با خرید از این بچهها، آنها را در کار خیری که در پیش دارند یاری کنند.
- گزارش تصویری از دختران تلاشگر و خیر مدرسه میرداماد شهر ری تهران