به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، تصمیم گیری در حوزه های کلان و راهبردی در کشورهای مختلف از جمله مسائل دارای اولویت برای حکمرانی محسوب می شود. بدون در نظر گرفتن این برنامه ها هر اقدامی حتی اگر در کوتاه مدت مطابق منافع آن کشور باشد نمی تواند در میان مدت و بلند مدت مردمان آن سرزمین را به مقصد مورد نظر هدایت کند. یکی از این کلان شاخص ها در کشور ما که متاسفانه در دهه های اخیر آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است و اکنون در حال تبدیل شدن به یک ابر چالش در سطح ملی و حتی منطقه ای است، مساله مهاجرت است.
مهاجرت اگر به دلایل خاص و در یک بازه زمانی خاص صورت گیرد شاید بتوان تبعات آن را مدیریت کرد و با یک برنامه ریزی ثروت و نیروی انسانی از دست رفته را جبران کرد اما وقتی این مساله با یک استمراری طی چندین سال ادامه یابد، سرزمین مبدا از توان فکری و انسانی و مالی تهی می شود و در حقیقت افرادی که در حال مهاجرت هستند مین هایی را از خود به جای می گذارند که در سالهای بعد منفجر خواهد شد و جامعه را با یک بن بست روبه رو خواهد کرد.
نبود نیروی انسانی کارآمد در تمامی حوزه ها و روی کار آمدن افرادی با بهره هوشی پایین در ادارات و نهادهای دولتی و در نتیجه ناکارآمدی نهادها و ارگانهای دولتی و حتی خصوصی، از بین رفتن حس رقابت به دلیل حذف تک ستاره ها در حوزه های مختلف و حاکم شدن روحیه رکود و بطالت در نهادهای مختلف اعم از دانشگاه و سایر نهادهای پیشرو، ایجاد جذابیت برای مقوله مهاجرت و تشدید این امر در بین جوانان و بسیاری از معضلات دیگر تنها بخشی از تبعات بی توجهی به معضل مهاجرت است که در صورت عدم کنترل یک یا چند عامل تشدید کننده آن می تواند سونامی مهاجرت را در پی داشته باشد، چیزی که هم اکنون بسیاری از کارشناسان باور دارند جامعه ایران به آن مرحله رسیده است.
کارشناسان مستقل و دلسوز از سالهای پیش هشدارهای جدی را در خصوص سوء مدیریت در حوزه های مختلف از جمله اقتصاد، محیط زیست و برخی از معضلات اجتماعی صادر کرده اند اما به نظر می رسد یکی از معضلات جدی که آینده ایران با آن روبهرو خواهد شد مهاجرت است زیرا مقوله مهاجرت به علت چسبندگی آن حتی در صورت بهبود شرایط اقتصادی اجتماعی و محیط زیستی امکان بازگشت به وضعیت قبلی را نخواهد داشت و این نکته ای است که مسوولان کشور از آن غافل هستند.
چندی پیش رییس دانشگاه تهران طی مصاحبه ای اعلام کرد، ایران در صدر کشورهایی است که دانشجویان آن به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند در کنار این مساله، رصد خانه مهاجرت نیز همزمان اعلام کرد که با رقم 75 درصد مهاجرت دانشجویان رو به رو هستیم و همچنین تراز ثابت حضور دانشجویان ایرانی در 10 دانشگاه برتر آمریکا حول رقم 250 نفر است و این نشان می دهد که مهاجرت ها عمدتا توسط نخبگان کشور صورت می گیرد. آمارهای غیررسمی نشان می دهد که بیش از 10 میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی می کنند و این در حالیست که تقریبا تمامی آنها به کشورهای توسعه یافته و با هدف سرمایه گذاری، تحصیل و با عناوین و موقعیت های مناسب شغلی و اجتماعی بوده است این روند تا اواخر دهه 90 هر سال شدت بیشتری به خود می گرفت اما در دو سال گذشته با یک روندی از مهاجرت روبه رو هستیم که می توان آن را سونامی مهاجرت نامید.
در کنار این مساله در سالهای گذشته میزان مهاجرت به دلیل جنگ و ناامنی توسط شهروندان کشورهای همسایه به ایران به ویژه مهاجرت شهروندان افغانی بعد از روی کار آمدن طالبان توانسته رقمی نزدیک به میزان جمعیت مهاجرت کرده از ایران را ثبت کند. این در حالیست که افراد مهاجرت کرده از طبقه ثروتمند و نخبه ایران بودند اما افرادی که پذیرای آنها در کشور بودیم بیشتر از خانواده های جنگ زده و عاصی از وطن بودند. این در حالیست که مسئولان کشور توضیح روشنی برای حل این مساله ندارند.
در این باره اردشیر گراوند، جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی رکنا با اشاره به اینکه غفلت بزرگی از نظام برنامه در کشور انجام گرفته است، تصریح کرد: ما اساسا برنامه ای برای مدیریت کشور نداشتیم و بر اسا آن برنامه نیاز نیروی انسانی ماهر و کارشناس در کشور مشخص گردد.
این جامعه شناس افزود: به همین دلیل دانشگاه ها آمدند نیروی کارشناس را بر اساس الگوهای سایر کارشناسان تربیت کردند و چون در کشور فرصت اشتغال برای آنها وجود نداشته سریع از کشور خارج شدند و مهاجرت کردند.
وی بیان کرد: این ناامنی ناشی از عدم وجود فرصت شغلی برای دانش آموختگان دانشگاه های کشور است همچنین کشور ما در 30 سال گذشته بالای 7 برابر شده است و این در مورد پسران و دختران رقم مشابهی بوده است.
این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: این مساله باعث شده تا سلیقه نسل جدید تغییر پیدا کند اما اساسا مدل مدیریت فرهنگی اجتماعی کشور بر اساس مدل 100 سال پیش است و مدیران ما همچنان متوجه نشده اند که جوانان ما تمایل دارند سبک زندگی خود را با توجه به سلایق خودشان انتخاب کنند.
گراوند اضافه کرد: این موضوع باعث ایجاد ناامنی دوم در جامعه شده است که ناامنی عدم احترام به سلیقه زندگی را در جامعه مشاهده می کنند و این دو دلیل عمده باعث خروج جوانان از کشور می شود.
وی تاکید کرد: در کنار این مساله ما با جمعیتی از مهاجران از سوی کشورهای همسایه رو به رو هستیم که ایران برای آنها نقطه امن محسوب می شود و شاید در گذشته جمعیت کارگر و کم برخوردار آنها به ایران مهاجرت می کردند اما اکنون جمعیت ثروتمند و نخبه آنها نیز وارد ایران می شوند.
این آسیب شناس اجتماعی یادآور شد: اکنون بسیاری از مشاغل ما در کشور در دست این جمعیت مهاجر است و جذابیتی نیز به لحاظ شغلی دارند چون کارفرما لازم نیست برای آنها بیمه پرداخت کند و با دستمزدهای کمتر حاضر به کار هستند.
گراوند بیان داشت: این موضوع باعث می شود که آینده سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و حتی نظام امنیتی کشور وضعیت مشخصی نداشته باشد. این خروج به صورت تصاعد هندسی از کشور و ورود به کشور دقیقا به شکل تصاعد هندسی عاقبت خوبی برای کشور نخواهد داشت.
وی اظهار کرد: تخلخل نظام خانواده در کشور بزرگترین آسیب این مساله است که حتی در آینده ایرانی بودن ما را تهدید می کند به ویژه اینکه مهاجرت به خارج توسط کسانی است که تمکن مالی و علمی و فنی دارند و ما در آینده دچار میلیون ها خانوار متخلخل خواهیم شد.
این آسیب شناس اجتماعی افزود: وقتی خانواری متخلخل شود یعنی عنصر اصلی خانواده ایرانی دچار آسیب شده و این یعنی امید هیچ گونه توسعه در آینده ایران توسط این خانوارهای باقی مانده و جمعیت مهاجر وجود ندارد.
این جامعه شناس ایرانی تصریح کرد: سرمایه مالی و اجتماعی و علمی افرادی که از ایران مهاجرت کردن چند برابر خانواده هایی است که در ایران باقی مانده اند و این جامعه را با یک ابربحران جدی و گریزناپذیر مواجه خواهد کرد.