در لوشامپیونه، پی اس جی در شب رکورد شکنی لئو مسی، با کسب یک تساوی برابر استراسبورگ، به مقام قهرمانی رسید. بنفیکا هم دیدار آخر خود را با برد پشت سر گذاشت تا بعد از سه فصل، دوباره به جایگاه قهرمانی برگردد. اما در آلمان، اوضاع بسیار فرق میکرد.
احتمالا به این شکل، قضاوت و فکر میکردید که چه عجب! بالاخره در بوندسلیگا، تیمیجز بایرن قهرمان لیگ میشود! همه چیز دست دورتموند بود. شاید تا به الان، هواداران دورتموند بارها صحنه از دست رفتن پنالتی آلر را در ذهن خود تداعی میکنند و برای هزارمین مرتبه، آه میکشند و افسوس میخورند! اما دیگر چه فایده که نوشدارو بعد از مرگ سهراب!
البته طرفداران بایرن هم انتظار چنین نتیجه ای را از رقیب سرسخت خود نداشتند. شاید بدبین ترین هوادار بایرن هم پیش بینی نمیکرد که زنبورها در خانه و در حضور پرشور و مثال زدنی تماشاگران خود، با ماینتس به تساوی رضایت دهند. اما دست تقدیر چنین سرنوشتی را برای ترزیچ و شاگردانش رقم زد.
آنها میتوانستند در فصلی که بایرن، از لحاظ مدیریتی به عمق فاجعه رسیده بود و حتی کنترل جو رختکن از دست مربیان این تیم خارج شده بود، بعد از ده سال به مقام قهرمانی در بوندسلیگا نزدیک شوند که این فرصت طلایی را به راحتی از دست دادند. قبل از آغاز بازیها در هفته سی و چهارم و پایانی، دورتموند با هفتاد امتیاز، به صدر جدول تکیه زده بود و بایرن هم در فاصله دو امتیازی زنبورها، با شصت و هشت امتیاز در جایگاه دوم قرار گرفته بود. بایرن مونیخ با برتری دو بر یک مقابل کلن و گل دقیقه هشتاد و نه جمال موسیالا، توانست در عین ناباوری و بهت همگان، قهرمان فصل ۲۰۲۲/۲۳ بوندسلیگا لقب بگیرد؛آن هم برای یازدهمین دفعه متوالی که در نوع خودش، رکورد بی نظیری میان پنج لیگ معتبر اروپا، محسوب میشود. بایرن و دورتموند، هردو با هفتاد و یک امتیاز لیگ را به اتمام رساندند که بایرن به خاطر تفاضل گل بهتر، جام را از دستان دورتموند ربود.
شاید اگر پنالتی سباستین آلر، تبدیل به گل میشد، روند بازی در سیگنال ایدونا پارک تغییر میکرد و هواداران دورتموند در آن زمان از دیدار، سرود قهرمانی سر میدادند؛ ولی دورتموند، جام قهرمانی را دو دستی به توخل و بایرن تقدیم کرد.
دورتموند فصل فوقالعاده ای را با ادین ترزیچ سپری کرد؛ تیم او، فراز و فرودها و تب و تابهای زیادی داشت اما همین که در لیگی به نام بوندسلیگا، بتوان با بایرن رقابت شانه به شانه تا هفته آخر داشت، کار بسیار بزرگی صورت گرفته است. در فوتبال، گاهی اوقات حق به حق دار نمیرسد؛ به تعبیری دیگر باواریاییها در اوج نا آمادگی و مجموعه ای از بی نظمیهای مدیریتی که پس سوت پایان بازی، شاهد ترکشهای اخراج کان و حمیدزیچ بودیم، یازدهمین قهرمانی خود را جشن گرفتند. آخرین تیمیکه به غیر از بایرن روی سکوی قهرمانی رفت، دورتموند با هدایت یورگن کلوپ بود که آنها موفق به فتح بوندسلیگا در دو فصل پشت سر هم شدند.
بی انصافی است که اگر اشاره ای به هواداران کم نظیر دورتموند نکنیم. آن جمعیت هشتاد هزار نفری و حتی بیشتر، تشویقها، حمایتها و تشکرهایشان پس از پایان دیدار، دیدنی و تماشایی بود؛ تشویقهای ایسلندی و همراهی و همدردی با بازیکنان، حسابی همه را به وجد آورده بود. چه بسا که دلداری دادن به این سبک، از جشنهای تکراری بایرن، زیبا تر و عاشقانه تر بود! عکاسان صحنه جذابی را برای اهالی فوتبال به تصویر کشیدند! هواداران وست فالن،در آلمان و جهان، نمونهای ندارند. آنها همیشه پشت تیم خود هستند؛ولو در بدترین روزهای تیم محبوب شان! هر هفته ورزشگاه زنبورها، پر میشود. پر از تماشاگرانی که تیم را برای جام و عناوین زرق و برق دار، نمیخواهند؛بلکه برای محکم شدن رابطه عاطفی بین خود، بازیکنان و باشگاه! از مرد تا زن؛ پیر تا جوان، همگی آنها عاشق تیم زرد پوش وست فالن هستند!
باید قاب مارکو رویس، کاپیتان متعصب زنبورها بعد از بازی را به تمامیقابها و سکانسهای ماندگار بوندسلیگا، اضافه کرد. مارکو، با سری پایین و افتاده و شرمسار و ناراحت از رخ دادن چنین درام تلخی! نماد اسطورههای نادر، متعهد و وفادار به دورتموندیها! بسیاری از بازیکنان جوان، در دورتموند ستاره شدند و سپس، چمدان خود را به مقصد تیمها و کشورهای دیگر بستند؛ اما مارکو در دورتموند، ستاره شد و ستاره ماند! ستارهای دست نیافتنی برای زرد و مشکیها!
خاصیت فوتبال این است؛ بی رحم است و بی مروت! روزی شانس به سراغت میآید و روزی دیگر، هرچه میزنی به بن بست میخوری! دورتموند، در قدم آخر که مهم ترین گام در مسیر قهرمانی است، کم آورد و لغزید! در پایان، چیزی نماند جز اشک و حسرت و آه و صدها افسوس در قلبها! تازه این شروع ماجرای ادین ترزیچ و پسرانش میباشد. آغازی باشکوه و سرانجامی باشکوه تر؛ شاید فصل بعدی، دورتموند به رستگاری و خوشبختی دست پیدا کند!
معین احمدوند| باشگاه خبرنگاران آزاد