برترین‌ها: چند روزی‌ست که برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی با هشتگی زنانه درباره دغدغه‌هایشان نوشته‌اند، دغدغه‌هایی که حین پریود آن‌ها را درگیر می‌کند، با این مطلب همراه باشید
کاربری به نام نازنین نوشت: هنوز هم حرف زدن از نوار بهداشتی و پریود و مسائل مربوط بهش تو خیلی از خانواده‌ها بی‌حیایی محسوب میشه. هنوز خیلی‌ها به جای پریود شدن میگن بیمار، مریض و...
آتنا هم در ادامه نوشت: دوره ما هم میگفتن خال پری اومده، یا مریض شدم
منصوره هم گفت: من هنوز هم معذب هستم با مامانم از پریود حرف بزنم، اما به پسرم ۱۲ ساله‌ام میگویم امروز حوصله نداشتم غذا بپزم چون پریود بودم!یک نفرمان محصول تربیت سیستم آموزشی و اجتماعی است و دیگری در کشور نرمال درس می‌خواند و بزرگ می‌شود.
الهام از نقش اساسی مادر در این زمینه گفت: دوست داشتم اولین بار مامان دربارهٔ پریود باهام حرف بزنه، اما نذاشتن... اگه همون وقتی که فامیل‌مون گفت بذار من بهش بگم، مقاومت می‌کرد، شاید بابِ رفاقت باهاش از اون سن باز می‌شد.
مهسا نوشت: ولی من وقتی اولین بار مادرم فهمید پریود شدم منو کشوند تو یه اتاق، اول بهم گفت :"اگه بابات و داداشات بفهمن روزگارتو سیاه میکنم"! بعدش بهم گفت که تو این دوره چیکار کنم.
سامیه هم گفت: مامان من بهم گفت خاک تو سرت! بعدم با یه حالت تاسف سرشو تکون میداد :)
زی‌زی از حال روحی اش در این دوران گفت: امروز دیدم حوصله ندارم نرفتم دانشگاه بعد داشتم اوسکول میشدم تو خونه گفتم پاشم برم باغچه رو آب بدم شاید حالم خوب بشه بعد همینجوری که داشتم آب می‌دادم دیدم عه چندتادونه ازگیل رو درخته و کندم و خوردم بعد اومدم باز بچینم که دیدم تموم شده نشستم زیر درخت گریه کردم
ارغنون: من وقتی میشنوم که میگن:« آها پریودی؟!!!» ، « بابا این باز پریوده» ،« پریودی اعصاب نداری»، «پریوده مثل سگ پاچه میگیره» و ... مشکل دارم. واقعا جملاتی از این دست آزرده‌ام میکنه. به جای درک شدن آدم رو تو موضع ضعف و تحقیر قرار میدن.
فریده از دوستش گفت: یه دوستی داشتم توو ماه رمضون وقتی پریود می‌شد، مجبور بود باز هم برای سحری بیدار بشه تا برادر و پدرش نفهمن که پریود شده. بعد هم مجبور بود کل روز خودش رو روزه نشون بده.
فاطمه از پریود در زنان شاغل گفت: کاش همه سازمان‌ها با یه روز دورکاری پریود موافقت کنن، چون نه کارمند اون روز به خاطر درد، کارایی و انرژی داره. نه اطرافیان حوصله بداخلاقیاشو دارن، دوری و دوستی. باور کنید به نفع خودتونه
الهه در پاسخ به این توئیت از نحوه برخورد مدیر شرکتش گفت: من مدیرم مرد بود. دلم درد می‌کرد. بهش پیام دادم می‌تونم زود برم؟ گفت حتما. تو راه بهم پیام داد خوبی؟ هی با خودم کلنجار رفتم گفتم آره پریود شدم دلم درد می‌کرد. گفت اینجور مواقع اصلا نیا شرکت. باکس لوازم بهداشتی هم فلان‌جاست خواستی چیزی برداری. توی مترو بودم. اشکام بند نمی‌اومدن
بعد یکی از کاربران آقا هم به این موضوع اشاره کرد و نوشت: من اگر بخوام از پریود بگم، کار عملی خودم در مجموعه کوچک کاری رو میگم هر خانمی که پریود میشه، روز اول پریود مرخصی با حقوق می‌ره و از مرخصی سالیانه‌اش هم کم نمی‌شه. اولش مجموعه‌ها مخالف بودن، ولی همراهی و همدلی دو طرفه، باعث شد کار موفق پیش بره. هم گفتیم و هم کاری براش کردیم
ماهرو درباره دختران دهه هشتادی گفت: به خواهرم که ۵ سال ازم کوچیکتره و دهه هشتاده گفتم تو چه تجربه‌ای از پریود داری که روت نشده بگی یا خجالت کشیدی؟ گفت هیچی. اولین پریودم خیلی خوب بود خجالت نداشت، تو دانشگاه و سرکار هم راحته برام حتی همکارم دید پریودم برام چای نبات درس کرد آورد.
