مؤسسههای پژوهشی عربستان سعودی گاهی در ازای پول نقد و اغلب با تعهد اندک برای انجام کار، پژوهشگران برتر را به تغییر وابستگیهای سازمانی اصلی خود تشویق میکنند و از این طریق رتبهبندیهای جهانی دانشگاهها را دستکاری میکنند.
این نتیجهگیری گزارشی است که نشان میدهد چگونه دهها پژوهشگر پراستناد جهان در دهه گذشته، وابستگیهای سازمانی اولیه خود را به دانشگاههای عربستان تغییر دادهاند. این کار به نوبه خود، جایگاه مؤسسات عربستان سعودی را در جدولهای رتبهبندی دانشگاهها که تاثیر استناد پژوهشگران یک مؤسسه را در نظر میگیرد، افزایش داده است.
«SIRIS Academic»؛ یک شرکت مشاوره آموزش عالی و تحقیقاتی در بارسلون اسپانیا، در تاریخ ۴ می گزارشی منتشر کرده و شیوههای وابستگی در فهرست پژوهشگران پر استناد مؤسسه کلاریویت را بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۲ بررسی کرده است. یوران بِلدِنگرون (Yoran Beldengrün) یکی از نویسندگان که در این گزارش مشارکت داشته است، میگوید: ما الگویی از ظهور ناگهانی وابستگی سازمانی اولیه عربستان سعودی پیدا کردهایم. در این گزارش آمده است: روشهای مختلف دستکاری و درج وابستگیهای گمراهکننده، در مورد اعتبار علم، شک و سوءظن ایجاد میکند.
«پره پوژدومنک» (Pere Puigdomènech)، زیستشناس مولکولی گیاهی و عضو انجمن بنیاد علمی اروپا در یکپارچگی تحقیقات، میگوید: درج یک وابستگی سازمانی که با رابطه کاری فرد مطابقت ندارد و با هدف افزایش رتبه یک مؤسسه انجام میشود؛ با عملکرد علمی خوب همخوانی ندارد. دستکاری شاخصها محصول جانبی توجه و تحسین بیش از حد رتبهبندی و شاخصها است که بارها گمراهکننده و اشتباه بودن آن به طور رسمی اعلام شده است.
آنالیز فهرست پژوهشگران پر استناد (HCR) به صورت سالانه توسط شرکت تحلیلی انتشاراتی کلاریویت مستقر در لندن انجام میشود. این فهرست شامل پژوهشگرانی است که مقالههایشان در رده یک درصد مقالات برتر در پایگاه وب آو ساینس (WOS) برای یک رشته خاص یا سال قرار دارند. این گزارش نشان میدهد که تعداد پژوهشگرانی که در این فهرست، وابستگی سازمانی اصلی عربستان سعودی را دارند، بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۲، از ۲۷ نفر به ۱۰۹ نفر افزایش یافته است. این پژوهشگران در رشتههای مختلفی کار میکنند و بسیاری از آنها در کشورهایی از جمله اسپانیا، چین، بریتانیا، آلمان و هند وابستگی ثانویه دارند. در سال ۲۰۲۲ میلادی ۰.۴۴ درصد از پژوهشگران عربستان در فهرست پژوهشگران پر استناد بودند و این در مقایسه با آمار ۰.۱۹ درصدی پژوهشگران پراستناد آمریکایی و ۰.۰۸ درصدی از پژوهشگران آلمانی به طور شگفتآوری نامتناسب است.
«دومینگو دوکامپو» (Domingo Docampo)؛ ریاضیدان دانشگاه ویگو در اسپانیا که به SIRIS مشورت میدهد، ولی در تهیه این گزارش مشارکت نداشته، میگوید: تعداد بالای پژوهشگران پر استناد دلیل اصلی قرار گرفتن برخی از دانشگاههای عربستان در بین ۱۵۰ دانشگاه برتر جهان است. دوکامپو در مقالهای در سال ۲۰۱۳ از دادههای عمومی مانند وابستگی سازمانی پژوهشگران برای بازتولید نتایج رتبهبندی دانشگاهی دانشگاههای جهان که به عنوان شانگهای نیز شناخته میشود، استفاده کرد. رتبهبندی دانشگاه شانگهای یکی از رتبهبندیهای سالانه دانشگاههای جهان است که از سال ۲۰۰۳ توسط دانشگاه شانگهای جیاتانگ در سطح بینالمللی منتشر میشود و دادههای فهرست کلاریویت را در نظر میگیرد.
گزارش SIRIS به دنبال افشاگری روزنامه El País است که در ماه آوریل گزارش داد که «رافائل لوکه»؛ شیمیدان دانشگاه کوردوبا در اسپانیا که در آن دانشگاه به طور تماموقت مشغول به کار بود، پس از اینکه وابستگی سازمانی اولیه خود را به دانشگاه ملک سعود ریاض تغییر داد، تعلیق شد. تصور میشود که این تغییر، جایگاه دانشگاه کوردوبا را در رتبهبندی شانگهای بیش از ۱۴۰ رتبه کاهش دهد. لوکه که به درخواست «نیچر» برای اظهار نظر در این مورد پاسخ نداده است، به ال پایس گفته که به غیر از بودجه تحقیقاتی، سفرها و هتلهای ویژه به طور مستقیم هیچ پولی از مؤسسات سعودی دریافت نکرده است.
پژوهشگران دیگر اسپانیایی به El País گفتهاند که آنها پول دریافت کردهاند. برخی از آنها توسط دانشگاههای اسپانیایی مجبور شدهاند که جایگاههای سعودی خود را کنار بگذارند یا در میان نگرانیها مبنی بر اینکه آنها وابستگیهای خود را در ازای پول جابهجا کردهاند، در حال بررسی هستند.
مراودات مالی عربستان و پژوهشگران سراسر دنیا
اگرچه آنالیز کردن تغییرات وابستگیهای سازمانی جدید است، اما آگاهی تغییر کردن وابستگیهای سازمانی جدید نیست. گزارش SIRIS به جزئیات مسائل مالی بین مؤسسهها و پژوهشگران اشاره نمیکند؛ اما از اوایل دهه ۲۰۱۰ پژوهشگران برجسته در سراسر جهان گزارش دادهاند که دانشگاههای سعودی با پیشنهادهای نقدی در ازای اضافهشدن به وابستگیهای این پژوهشگران با آنها تماس گرفتهاند. به نظر میرسد این مراودات مالی اغلب به مشارکت حداقلی در پژوهشهای مؤسسههای عربستان نیاز دارند.
در سال ۲۰۱۱، «ساینس» گزارش داد که ۶۱ پژوهشگر چنین قراردادهایی را با دانشگاه ملک عبدالعزیز جده با شرایط مالی و سطوح مشارکت متفاوت امضا کردهاند. در همان زمان دانشگاه ملک عبدالعزیز و دانشگاه ملک سعود که در گزارش «ساینس» به آن اشاره شد، با اذعان بر اینکه برنامههایی برای جذب دانشمندان بینالمللی برتر دارند، به این گزارش پاسخ دادند. اما گفتند که از بهترین راه برای همکاریهای بینالمللی استفاده میکنند. با این حال هیچ یک به درخواستهای «نیچر» برای اظهار نظر در مورد این موضوع پاسخ ندادند.
در سال ۲۰۱۴، رتبهبندی شانگهای با تصور این که مؤسسات میتوانند از طریق درج وابستگیهای سازمانی چندگانه برای پژوهشگران تعداد پژوهشگران پر استناد خود را دستکاری کنند، تنها وابستگیهای اولیه پژوهشگران را در فهرست پژوهشگران پراستناد در نظر گرفتند (نمایندگان رتبهبندی شانگهای به درخواستهای نیچر برای اظهار نظر در این مورد پاسخ ندادند). اما این دستکاریها ادامه پیدا کرد و این بار بر وابستگیهای اولیه متمرکز شدند. گزارش SIRIS نشان داده که در سالهای بعد وابستگیهای سازمان اولیه عربستان افزایش پیدا کرد و دانشگاهیان با وابستگی ثانویه در این کشور از ۱۳۰ نفر به ۱۰ نفر در همان دوره کاهش یافتند.
در سال ۲۰۱۹، مدت کوتاهی پس از اینکه نام «میرا پتروویچ» (Mira Petrović) شیمیدان مؤسسه تحقیقات آب کاتالونیا در خیرونای اسپانیا در فهرست پژوهشگران پراستناد (HCR) کلاریویت ظاهر شد، ایمیلی از دانشگاه ملک سعود دریافت کرد که از او برای ایجاد همکاری دعوت شده بود. پتروویچ میگوید: من فکر میکردم که آنها میخواهند یک همکاری واقعی پیشنهاد کنند. اما پس از تبادل چند ایمیل کوتاه، او ایمیلی دریافت کرد که از او خواسته شده بود که در ازای دریافت پول نقد، وابستگی سازمانی خود را تغییر دهد. در این ایمیل آمده بود که «وابستگی سازمانی اصلی شما در سایت https://hcr.clarivate.com باید دانشگاه ملک سعود باشد. به محض اینکه وابستگی شما تغییر کند، ۷۰ هزار یورو دریافت خواهید کرد». پتروویچ این درخواست را رد کرد. او میگوید: چیزی که آنها پیشنهاد میکردند، هیچ محتوای دانشگاهی و آکادمیک نداشت.
اگرچه برخی از ۱۰۹ پژوهشگر پراستناد در فهرست ۲۰۲۲ با وابستگی سازمانی اولیه عربستان سعودی، در این کشور مستقر هستند، بسیاری از آنها چیزی که معمولاً به عنوان شغل رسمی دانشگاهی در یک مؤسسه سعودی در نظر گرفته میشود را ندارند. حداقل ۴۴ نفر از آنها (۴۰ درصد) فقط یک بورسیه پژوهشی دارند یا پژوهشگر مهمان هستند. کلاریویت آنها را در فهرست آنلاین خود با یک ستاره علامتگذاری میکند. در فهرست سال ۲۰۲۲ میلادی، ۴۶ ستاره وجود داشت که دو مورد مربوط به وابستگی سازمانی در چین و بقیه مربوط به عربستان بود. دیوید پندلبری (David Pendlebury)؛ رییس آنالیز تحقیق کلاریویت در یک ایمیل به نیچر نوشت: «بیشتر پژوهشگران از سنت رایج استفاده از وابستگی ثانویه برای چنین قرارهایی پیروی میکنند و جای وابستگی اولیه را برای کارفرمای اصلی خود رزرو میکنند».
گزارش SIRIS میگوید که بسیاری از تغییرات وابستگی سازمانی از یک الگو تبعیت میکنند: یک پژوهشگر با یک وابستگی سازمانی اصلی وارد فهرست HCR میشود، سپس در سالهای بعد، به یکی از مؤسسههای سعودی تغییر میکند (وابستگیهای سازمانی در کلاریویت به صورت خودگزارشی است). در برخی موارد پژوهشگران یک یا دو سال بعد، به مؤسسه اصلی خود برمیگردند.
سهچهارم پژوهشگران پر استناد عربستان سعودی، وابستگی سازمانی دوم به یک کشور دیگر دارند. این میزان به طور قابل توجهی بالاتر از کشورهای دیگر است. تنها ۲ درصد از پژوهشگران پر استناد وابستگی سازمانی اولیه به ایالات متحده آمریکا و وابستگی سازمانی دوم به کشورهای دیگر دارند. همچنین ۱۳ درصد از پژوهشگران پر استناد با وابستگی سازمانی اولیه در اسپانیا، وابستگی سازمانی دوم به کشورهای دیگر دارند.
متکی بودن به رتبهبندیها اولویتهای دانشگاهها را تغییر میدهند
در جامعه پژوهشی بسیاری از افراد از اتکا کردن به رتبهبندیها انتقاد میکنند. متکی بودن زیاد به این رتبهبندیها اولویتهای دانشگاهها را از شکل طبیعی خارج میکند و دانشگاهها نمیتوانند ارزشهای حقیقی یک مؤسسه را به دست آورند. ژیسلین فیلیترو (Ghislaine Filliatreau)؛ مامور یکپارچگی تحقیق در INSERM (مؤسسه ملی تحقیقات بهداشتی و پزشکی فرانسه) که در هیئت مشاوران بینالمللی رتبهبندی شانگهای حضور دارد، میگوید: تمام شاخصهای کمی مبتنی بر کتابسنجی در عمل بسیار حساس و در معرض دستکاری هستند. بنابراین در هر نوع شاخصی بهتر است که هرگز از کمیسازیها برای اندازهگیری استفاده نشود، بلکه به عنوان نشانه و علامت استفاده شود.