نویسنده که سالها سفیر ایران در مراکش و واتیکان بوده، در دوران ماموریت خود در واتیکان با محمد ظاهر شاه پادشاه افغانستان آشنا میگردد و این امر باعث میشود تا وی آشنایی و درکی دقیق و از درون نسبت به تحولات سیاسی و اجتماعی افغانستان پیدا کند.
کتاب افغانستان و طالبان جدید، توسط سرکار خانم مریم شریفی که خود از پژوهشگران مسائل منطقه ای است گردآوری و ویرایش و به همت موسسه راهبردی مرام، وابسته به موسسه مطالعات راهبردی اسلام معاصر در زمستان سال ۱۴۰۱ با تیراژ پنج صد نسخه و با قیمت ۱۵۰۰۰۰ تومان چاپ و منتشر شده است.
کتاب افغانستان و طالبان جدید، دارای هفت بخش و ۱۹۲ صفحه، در قطع رقعی است که بخشهای مهم کتاب را عناوین زیر تشکیل میدهد: تحولات افغانستان و موقعیت طالبان، افغانستان و رقابتهای فشرده، طالبان، اسلامگرایی و رابطه متقابل، طالبان و آینده افغانستان، تشیع درافغانستان، افغانستان و منافع سایرین و افغانستان پس از جنگ اوکراین.
کتاب دارای یک مقدمه است که مولف در آن نکات مهمی را بیان داشته و اشاره کرده است که افغانستان پس از سقوط دولت داودخان و به قدرت رسیدن کمونیستها اهمیتی مضاعف یافت و این اهمیت پس از دخالت نظامی شوروی دوچندان شد. افغانستان در طی نیم قرن اخیر همیشه در متن تحولات منطقهای و بینالمللی بوده است.
مولف در کتاب افغانستان و طالبان جدید، از زاویه بینالمللی به پدیده طالبان نگاه کرده و همین نگاه این کتاب را از کتابهایی که در این حوزه نوشته شده متفاوت ساخته است.
مولف، در یک فصل درباره هزارهها و تشیع افغانستان صحبت کرده و معتقد است که مردم هزاره باید روی «اقلیت» بودن قومی و مذهبی خود توجه خاص نمایند،چراکه جهان نسبت به «اقلیت» هااهتمام میورزد. مولف همچنین معتقد است که هزارهها و شیعیان افغانستان در حال حاضر مظلومترین شیعیان جهان هستند که محرومیتهای زیادی را دیده و کشیدهاند.
سفیر پیشین ایران در واتیکان در آخرین بخش از کتاب، افغانستان و طالبان را پس از جنگ اوکراین مورد بررسی قرار داده است و معتقد است که جنگ اوکراین باعث شد تا افغانستان از توجه جهان و افکار عمومی دور بماند و همه توجهات جهانی به اوکراین معطوف گردد و این امر به نفع طالبان شد و آنها توانستند بیشتر به منویات خود جامه عمل بپوشانند.
در بخشهای مختلف کتاب به صورت مبسوط در مورد منافع آمریکا، روسیه، چین، هند و کشورهای همسایه در افغانستان بحث شده است. تحلیلهای کتاب تا حد زیادی واقع بینانه است و این کتاب برای محققان و عموم مردم سودمند است.
کتاب، همچنین به خوبی این مطلب را شکافته است که برخی از مشکلات اصلی افغانستان، قوم «پشتون» است. پشتونها در طول تاریخ تکوین افغانستان، قدرت را در اختیار داشته است. آنها توقع دارند که پیوسته قدرت را در اختیار داشته باشند و این خود مشکلاتی را موجب شده است که با معیارهای پذیرفته امروز جهانی که در آن انتخابات و شایستهگی برجسته است، ناسازگار است.
قوم پشتون یکی از چهار قوم بزرگ افغانستان است که به آن در داخل افغانستان «اوغو»، «اوغان» و «افغان» هم گفته می شود و نامگذاری افغانستان، تحمیلی و اشاره به یک قوم خاص دارد که سایر اقوام ساکن در افغانستان مانند هزاره، تاجیک و ازبیک همیشه از آن ناراضی و ناراحت بوده و هستند. از سوی دیگر پشتونها افغانستان را متعلق به قوم پشتون میدانند و سایر اقوام را در آنجا مهمان فرض کرده و میکنند، که این تصور به هیچ وجه با واقعیت افغانستان سازگاری ندارد.
سیاستمدار ایرانی، در جاهای مختلف کتاب خود به صراحت بیان کرده است که جهان و کشورهای همسایه با طالبانی در افغانستان مواجه است که برخواسته از قوم پشتون و تعدیل ناشده میباشد که با طالبان دور قبل تفاوتی ندارد و طالبان حاکم درافغانستان ضمن اینکه با ذهنیت تاریخی خود انطباق یافته به دلایل ناسیونالیستی و بعضا دینی و در بعضی حالات ترکیبی از این دو، در تعارض با هسایگانش قرار میگیرد.
استاد حوزه و دانشگاه در بخشی از کتاب به خروج غیر مسولانه و شتابزده آمریکا از افغانستان اشاره کرده است که این امر باعث رنج مضاعف برای مردم افغانستان گردید و غرور کاذبی را برای طالبان به وجود آورد که آنها فکر میکنند، تمام دنیا اعم از آمریکا و ناتو را شکست داده است و حالا هیچ قدرتی نمی تواند حریف آنها گردد.
پژوهشگر مسائل منطقه ای در بخشی از کتاب خود به خوبی به نقش پاکستان در افغانستان پرداخته است که اسلامگرایان در پاکستان همیشه از پشتونهای افراطی در افغانستان حمایت کرده و به خاطر مساله کشمیر و هند از افراطگرایان دینی در افغانستان طرفداری نمودهاند. نویسنده کتاب معتقد است که به نفع همه همسایهگان افغانستان است که از استقرار ثبات در افغانستان حمایت کنند و ایران تلاش کند رابطه خوبی با افغانستان داشته باشد به گونهای که بتواند هم منافع خودشان را در افغانستان تامین کند و هم منافع شیعیان در آن تامین گردد.
۳۱۱۳۱۱