ایران ورزشی: کم صحبت، بیحاشیه اما باکیفیت در زمین مسابقه. در جام جهانی، مایکل چرچ، خبرنگار مشهور فوتبال آسیا میگفت: «به نظر من شماره ۶ تیم ملی ایران- سعید عزتاللهی- فراتر از انتظار ظاهر شد و بهترین بازیکن تیم شما در قطر بود.» سعید در میانه میدان، یک تقسیمکننده توپ و بازیکنی مفید است که شاید چون کمتر گل میزند، بازیاش خیلی به چشم نمیآید. با او از هر دری صحبت کردیم؛ از دوران درس و مدرسه تا جام جهانی و دلیل علاقهاش به شماره ۶. از امیر قلعهنویی و دانمارک گفتیم تا رسیدیم به زندگی سخت فوتبالیستها در اردو و البته پلیاستیشن و مافیا. این مصاحبه پیش رویتان است.
میخواهم سؤالهای متفاوتی از تو بپرسم و دوست ندارم مصاحبه کلیشهای باشد. به عنوان اولین سؤال، قهرمانی چه حسی دارد؟ قبل از قهرمانی با وایله آیا تجربه کسب چنین عنوانی را داشتی؟ از حال و هوای شهر و استقبال چند هزار نفری از خودتان برایمان بگو.
قهرمانی که واقعاً شیرین است. من اولین قهرمانی را در رده بزرگسالان تجربه کردم. طوری که در جریانش هستم، کل شهر به استقبال ما آمدند. جشن قهرمانی وایله شبیه فستیوالهای بزرگی بود که فیفا برگزار میکند. کلی خوانندههای بینالمللی هم آنجا حضور داشتند. بخصوص یکی از خوانندههای بزرگ دانمارک که اهل شهر وایله است. باشگاه با حضور او ما را به نوعی سورپرایز کرد. ضمن اینکه 10 تا 15 هزار نفر هم در جشن قهرمانی ما حضور داشتند و کلی اتفاقات قشنگ را شاهد بودیم. برای خود من واقعاً جالب بود، آن هم بعد از یک فصل سخت و طاقتفرسا که پشت سر گذاشتیم و در نهایت توانستیم با اقتدار به لیگ برتر صعود کنیم.
اگر بخواهی یکی از این دو را انتخاب کنی، سعید عزتاللهی تیم ملی را ترجیح میدهی یا باشگاهی؟
من همیشه در هر تیمی بودم، با تمام وجودم تلاش کردم. شاید در تیم ملی چندین برابر هم انرژی گذاشتهام. سعی کردم عملکردم طوری باشد که مردم انتظار دارند. در باشگاههای مختلف هم من نماینده ایران هستم و بیشترین تلاش را میکنم تا نشان بدهم ما ایرانیها چقدر توانمند هستیم. این تلاش همیشه هست و من فرقی بین عملکردم در باشگاه و تیم ملی نمیگذارم.
شماره ۶ یا شماره ۶۰؟ علاقه تو به شماره ۶ از کجا میآید و چرا دوست داری این عدد همیشه روی پیراهنت باشد؟
خب علاقه به شماره 6 موضوعی بود که به واسطه پست من در نوجوانی شکل گرفت؛ از آنجا که با تیم ملی نوجوانان در آسیا سوم شدیم و توانستیم به جام جهانی نیز برسیم. این شماره همیشه برای من خوشیمن بود و عرق خاصی هم به آن دارم. در وایله هم ابتدا شماره 6 بودم اما وقتی به قطر و باشگاه الغرافه رفتم، بازیکن دیگری آن را پوشید. وقتی برگشتم تصمیم گرفتم شماره 60 را بپوشم. شماره 6 را قلبی دوست دارم و علاقهمندم همیشه این عدد پشت پیراهنم باشد.
زندگی اردویی را برای ما شرح بده. مثلاً دو هفته قبل از جام جهانی با تیم ملی اردو داشتید. چکار میکنید که به جز مواقع تمرین، آنالیز و جلسه، حوصله شما سر نرود؟
زندگی فوتبالی واقعاً سخت است چون به هیچ عنوان برنامه زندگی دست خودت نیست. بخصوص که مدام در سفر هستی، چه در تیم ملی و چه تیم باشگاهی. مردم فکر میکنند ما زندگی آسانی داریم اما باور کنید اینطور نیست. ما عادت کردهایم با این شرایط خودمان را وفق بدهیم. در اردو هم بیشتر سعی میکنیم سرگرم شویم. از زمان آزادمان بیشترین استفاده را میکنیم. این هم جزئی از شیرینیهای فوتبال است.
یک دوره، بازی مافیا در اردوی تیم ملی هم رونق داشت. کدام بازیکن تبحر بیشتری در این بازی داشت؟
بازی مافیا را قبلاً در اردوها انجام میدادیم اما در اردوی قبل از جام جهانی نه. اکثر بچهها در این بازی حضور داشتند و من نمیتوانم از نفر خاصی صحبت کنم. بزرگترهای تیم اما میخواهند با این بازیها همبستگی و اتحاد را بین بازیکنان بیشتر کنند.
پلیاستیشن چطور؟ کری بین بچههای تیم ملی در اینباره داغ است. یادم میآید چند سال قبل علیرضا جهانبخش برایت کری میخواند. البته الان میگویند پیام نیازمند بیرقیب است.
پلیاستیشن؟ (میخندد) هر کسی که پای صحبتش بنشینی، یکجوری کری میخواند. من بازی پیام را ندیدهام اما شنیدهام که خوب است. فرصت نشده با هم بازی کنیم اما خودم جزو سه بازیکن برتر هستم. بچههای دیگر هم هستند که خوب بازی میکنند. اما علی جهانبخش. فکر میکنم نقطه ضعف او من هستم. چون هر بار بازی میکنیم، نمیتواند مرا شکست بدهد.
طی سالهای اخیر و از وقتی به اروپا رفتهای، همیشه بحث بازگشت تو به فوتبال ایران مطرح بوده. میخواهم بدانم در کدام مقطع خیلی به لیگ ایران نزدیک بودی و این پیشنهاد متعلق به کدام باشگاه بوده و چرا جواب منفی دادی؟
الان نزدیک 10 سال است که در ایران نیستم و خارج از کشور بازی میکنم. همیشه صحبتهایی وجود داشت که به ایران برگردم و برای تیمهای مدعی بازی کنم. در این مدت نزدیکی خاصی نبوده. فقط یک دوره قبل از اینکه از فوتبال ایران خارج شوم، این اتفاق افتاد اما بعد از آن دیگر نه. اگر علاقهمندی هم بود، بحث قراردادی من با تیمهای باشگاهی و البته علاقه خودم به ادامه حضور در فوتبال اروپا باعث شد نتوانم به ایران برگردم. با توجه به قراردادی که دارم، راحت نیست بتوانم جدا شوم و برای تیمی ایرانی بازی کنم.
مهرماه وارد ۲۷ سالگی میشوی. اگر بخواهی به عملکردت در تمام این سالها نمره بدهی، چند میدهی؟
من هیچوقت دوست ندارم درباره خودم حرف بزنم. این را باید مردم و کارشناسان نظر بدهند. خدا همیشه به من لطف داشته. ناشکر نیستم و خوشحالم مسیر فوتبالی بدی نداشتهام. در 26 سالگی دو حضور در جام جهانی را تجربه کرده و در لیگ قهرمانان اروپا هم به میدان رفتهام. این مسائلی است که شاید خیلی از بازیکنان آن را تجربه نکنند و یا در سنین بالاتر چنین اتفاقی برایشان رقم بخورد. من به مسیرم ادامه میدهم و امیدوارم اتفاقات بهتری را هم تجربه کنم.
اکثر فوتبالیستها خاطراتی از دوران درس و مدرسه دارند. تو چه خاطرهای یادت میآید و از کدام درس خوشت نمیآمد و کدام درس را دوست داشتی؟
هرگز از درس فراری نبودم. در دبیرستان هم ریاضی فیزیک میخواندم اما چون مدام درگیر اردوهای ملی بودم، رشتهام را تغییر دادم و مدیریت را انتخاب کردم. ریاضی درسی بود که در آن مستعد بودم و به آن علاقه داشتم. در دوران درس حتی یک تجدید هم نیاوردم و از بچههایی نبودم که از تحصیل خوشم نیاید.
شش ماه از قراردادت با وایله باقی مانده. آیا در این تیم میمانی یا جدا میشوی؟
باشگاه از 4، 5 ماه قبل پیشنهاد تمدید قرارداد، به مدت دو سال و نیم را داده اما منتظرم ببینم چه شرایطی رقم خواهد خورد. اگر پیشنهاد خوبی برسد امکان دارد آن را بررسی کنم، در غیر این صورت باید تا پایان قراردادم در وایله بمانم و نیم فصل دیگر برای این تیم بازی کنم. فعلاً در کش و قوس هستیم تا کمی زمان بگذرد و بعد تصمیم نهایی را بگیرم.
یادم میآید اوایل فوتبالت که یک نوجوان بودی و در تیم بزرگسالان ملوان بازی میکردی، چندین بار امیر قلعهنویی برای حضورت در استقلال پیشنهاد داد. با این پیش زمینه، حضور او را روی نیمکت تیم ملی چطور میبینی و آیا به موفقیت تیم ملی در جام ملتهای آسیا میتوانیم خوشبین باشیم؟
وقتی من در ایران بودم، آقای قلعهنویی به من لطف داشتند و خواستار این بودند که به استقلال بروم. اتفاقاً در اردوی تیم ملی هم این خاطره را تعریف کردند. ایشان یک مربی است که سالیان سال فوتبال بازی کرده و در مربیگری هم چندین عنوان قهرمانی به دست آورده. این باعث میشود که روحیه پیروزی در تیم ما بیشتر شود. بخصوص در جام ملتهای آسیا که به این مسأله نیاز مبرم داریم. چون تیمی که هدفش قهرمانی است، فقط باید به برد فکر کند. اردوی کوتاهی که یکی دو ماه قبل داشتیم باعث شد تا مثل یک خانواده دوباره دور هم جمع شویم و از یکدیگر شناخت بیشتری پیدا کنیم. تمام هم و غم مجموعه تیم ملی این است که بتوانیم قهرمان آسیا شویم و امیدوارم تمام امکانات نرمافزاری و سختافزاری برای رسیدن به این هدف مهیا شود.
مهدی طارمی از الهلال عربستان پیشنهادی نجومی دریافت کرده اما خودش علاقهمند است در اروپا بماند و بخصوص در لیگ برتر انگلیس بازی کند. خودت را جای مهدی بگذار، کدام را ترجیح میدهی؟ پول یا بازی در اروپا؟
هر کسی باید در آن لحظه، خودش درباره فوتبالش تصمیم بگیرد. به هر حال من هم از آن دسته بازیکنان بودم که پول را فدای پیشرفت کردم. بخصوص سال 2018 و بعد از جام جهانی که یک تیم قطری سالیانه دو و نیم میلیون یورو به من پیشنهاد داد اما قبول نکردم. اتفاقاً شیخ باشگاه هم خیلی پیگیر انتقالم بود اما ترجیح دادم با پول کمتر به ردینگ در انگلیس بروم. بعد هم آن مصدومیت تلخ سراغم آمد و باعث شد چند ماه از فوتبال دور بمانم و به نوعی از مسیر خارج شوم. برای هر فوتبالیستی شاید یک بار پیش بیاید که در لیگ برتر انگلیس بازی کند. به نظر من مهدی لیاقت بازی در این سطح را دارد و مطمئنم بهترین تصمیم را در این مورد میگیرد. چون جای او نیستم نمیتوانم بیشتر درباره این موضوع صحبت کنم.