با وجود اینکه اتاق در چند سال و دوره گذشته، اقداماتی برای بهبود فضای کسبوکار انجام داده است، اما برخی از منتقدان پارلمان بخشخصوصی معتقدند که اتاق بازرگانى بهعنوان نماد بخش خصوصى در کشور از تمامى ظرفیتهاى قانونى خود براى وظایف و مسوولیتهایى که برایش تعریفشده، استفاده نکرده و دلیل آنهم ناهماهنگی و ضعف هیاترئیسه بودهاست.
منتقدان تصور میکنند اتاق بازرگانی از فضاى کسبوکار در بخشهاى مختلف صنعت، تجارت، بازرگانى، معدن و کشاورزى تحلیل درستى، حداقل از کارآفرینى نداشته و نقاط قوت و ضعف و موفقیتها و مشکلات را صادقانه و با صدایى رسا به گوش سیاستگذاران اقتصادی کشور نرسانده است. اینجاست که اهمیت انتخابات هیاترئیسه اتاق بازرگانی دوچندان میشود. تاثیرگذاری اتاق بازرگانی نیازمند هیاترئیسه فعال است. افرادی که علاوهبر برخوردارى از ویژگىهاى کارآفرینى، نگرش توسعهگرایى نیز در آنها تقویت شده باشد و همچنین توانایی لابیگری برای منافع بخشخصوصی را داشته باشند. «دنیایاقتصاد» به دنبال این مباحثات سه سوال از فعالان اقتصادی پرسیده است. این سه سوال عبارتند از اینکه؛ آیا اعضای اتاق، ترجیح میدهند رئیس آینده اتاق، سخنور و لابیگر باشد یا فعال اقتصادی بزرگ، آنها ترجیح میدهند کابینه یک شخص انتخاب شود یا از طیفهای مختلف نماینده در هیاترئیسه حضور داشته باشد؟ و در آخر آیا حضور نماینده دولت را در هیاترئیسه میپسندند یا خیر.
یونس ژائله، عضو هیاتنمایندگان اتاق ایران در همین مورد توضیح میدهد: من ترجیح میدهم رئیس اتاق جزو فعالان اقتصادی بزرگ باشد. این خواسته، مبتنی بر تجربه چندینساله ما است. در همه این سالها، همین لابیگریها بوده که موجب عقبرفت اتاق شد و برای اتاق مفید نبود.
او ادامه داد: در حالحاضر افراد مختلفی کاندیدای این سمت هستند و در بین آنها افراد همنظر زیادی پیدا میشوند که باهم یک دل و موافق باشند. بخشخصوصی دارای سابقه، فعال اقتصادی کارآفرین یا صادرکننده باید بر مسند ریاست اتاق بنشیند. او در پایان اظهار میکند: اتاق بازرگانی، پارلمان بخشخصوصی است. ما باید به آن احترام بگذاریم و دولت هم نباید در آن دخالت کند. دولت جایگاه حاکمیت دارد، همه تریبونها هم در اختیار دولت است. اینجا تنها تریبون بخشخصوصی است، به همین علت هم دولت نباید در این بخش دخالت داشته باشد.
کیوان کاشفی، عضو هیاتنمایندگان اتاق ایران بیان میکند: هرکس درون اتاق باشد یک فعال اقتصادی است، بهخصوص که با آییننامه انتخابات اتاق بسیاری نتوانستند شرایط لازم را کسب کنند و در مراحل ابتدایی رقابت حذف شدند. کاشفی ادامه داد: شرایطی از قبیل اظهارنامه مالیاتی و مواردی از این قبیل موجب شد جز فعالان اقتصادی، فرد دیگری در سطح اتاق نماند. بسیاری از چهرههای صاحبنام به همین دلیل رد شدند و من اطمینان میدهم هرکس در اتاق هست، حتما فعال اقتصادی است. کاشفی توضیح میدهد: فعال اقتصادیبودن شرط مهمی است زیرا فعالان بیشتر از محیط کسبوکار کشور اطلاعات دارند اما این یک شاخص لازم است که کافی نیست.
او با اشاره به اهمیت قدرت لابیگری توضیح میدهد: قطعا یک فعال اقتصادی که قدرت لابیگری نداشته باشد و نتواند دیدگاههای مختلف را بهخوبی برای اعضا و دولت شرح دهد، رئیس خوبی برای اتاق نیست. اصلا مسالهای که ریاست اتاق را مشکل میکند همین است که فرد بتواند لابی کند و همزمان هم بحثهای علمی را خوب توضیح دهد. شرط اساسی و لازم هم این است که رئیس خوب روابط اتاق را کنترل کند. اتاق ایران حدود ۵۶۰ نماینده و بیش از ۲۰۰تشکل دارد. ۵۰اتاق مشترک در ذیل اتاق ایران تعریف میشوند که همین مساله نیز موجب میشود رئیس اتاق نیاز به فهم دیپلماسی هم داشته باشد و اتاقهای استان هم نیاز به بحثهای توسعه دارند و فرد باید چند بعدی باشد. خیلیها فعال اقتصادی خوب هستند اما در این حوزهها موفق عمل نمیکنند.
کاشفی درباره همدلی در هیاترئیسه میگوید: طبق آییننامه و قانون، اعضای هیاتنمایندگان و تشکلها حق دارند کاندیدای هیاترئیسه شوند. اگر هیاترئیسه تیم هفتنفره همراه و همدلی باشد که با مانیفست مشخص کاری و هماهنگ باهم سر کار بیایند، شرایط عالی میشود. اینگونه بهانهای مانند اینکه هیاترئیسه یک دست نیست و به همین دلیل مشکلات حل نمیشود، ازبین میرود. ما انتخابات داخلی در اتاق نداریم و برگزیدگان هیاترئیسه برای هر پست، جداگانه رای خواهند گرفت.
این فعال بخشخصوصی اظهار میکند: اگر قانونگذار در اتاق تهران توقع حضور نماینده دولت در هیاترئیسه را داشته باشد منطقی است، زیرا این افراد یکسوم جمعیت اتاق تهران را تشکیل میدهند. منطقی است که با توجه به نسبت تعداد دولتیها به اعضای خصوصی، دولتیها عضو هیاترئیسه هم شوند. اگر در اتاق تهران یک دولتی هم عضو هیاترئیسه باشد، مشکلی نیست اما در اتاق ایران تنها ۲۰ نماینده دولتی در صندلیها حضور دارند. در این اتاق دولت نباید نماینده داشته باشد. کاشفی در پایان یادآوری میکند: معمولا دولتیها برای کارگشایی در اتاق عضو شده تا مسائل بخشخصوصی را به دولت منتقل کنند یا اینکه برعکس، نظرات دولت را در جلسات مطرح کنند. معمولا نمایندگان دولت معاون وزارت صمت یا رئیس سازمان توسعه یا رئیس گمرک هستند. در هیاتنمایندگان اتاق ایران برازنده نیست که دولتیها با این تعداد کم، به هیاترئیسه بیایند.
خورشید گزدرازی، عضو هیاترئیسه اتاق ایران میگوید: اتاق صنایع، معادن و کشاورزی ایران، بیش از یک قرن است که بهدست بخشخصوصی اداره میشود. ما بهعنوان هیاتنمایندگان دوره دهم که داری یک قرن سابقه تجارت است، باید رئیس را بهخوبی انتخاب کنیم. اعتقاد من این است که رئیس آینده اتاق باید کسی باشد که سیاست اقتصاد و حتی دستگاههای اجرایی کشور را بشناسد تا بتواند برای ماموریت اصلی اتاق یعنی مشورتدهی به سه قوه، جایگاه ویژه داشته باشد. ما باید بتوانیم بهعنوان فعالان حوزه کسبوکار نظرات خود را به بدنه حاکمیت منتقل کنیم و جایگاه ویژه خود را داشته باشیم. او اعتقاد دارد: فعالان باید در حوزه اجرایی و حوزههای قضایی، از ظرفیت بخشخصوصی استفاده کرده و فضای کسبوکار را بهبود بخشند. این موضوع با لابیگری معنا میشود؛ اما لابیگری بهمعنای تعامل و نه لابیگری مخرب. ارتباط میان اعضای هیاتنمایندگان اتاق ایران، اتاقهای مشترک و تشکلها باید ارتباطی سازنده باشد تا بتوانیم اتاقی موفق داشته باشیم. اگر چنین شود، میتوانیم در موقعیتهایی که تصمیمات نادرست اخذ میشود، از جایگاه اتاق استفاده کنیم و مانع اجرای تصمیم نادرست شویم. همه اینها به شرطی عملی میشود که بخشخصوصی را تقویت کنیم.
گزدرازی تصریح کرد: بعد از ۴۴سال باید همه اتفاقات گذشته خوب و بد را چراغ راه مسیرمان کنیم زیرا با توجه به شرایط کنونی کشور و روابطی که بین ما و کشورهای پیرامون ما هست، دیگر اصلا جای آزمون و خطا نداریم. بازارهای صادراتی منتظر اصلاح اشتباهات ما نمیمانند و به سمت تولیدکنندگان مطمئنتر میروند، بههمیندلیل ما فرصت فکرکردن نداریم و باید بدانیم که برنامه دقیق ما برای توسعه چیست. اینها مسائلی است که یک اتاق پویا با رئیس اتاق خوب آن را انجام خواهد داد. وی بیان کرد: این رئیس خوب با تعامل و ارتباط خوبی که با بدنه حاکمیت کشور و فعالان بخشخصوصی دارد، موجب تسهیل روند تجارت و تولید کشور خواهد شد.
گزدرازی درباره هیاترئیسه همراه افزود: معتقدم همانطور که در اتاقهای استانها به درک گروهی رسیدیم و ائتلافها در اتاقهای شهرستانها رای آوردند، در اتاق ایران هم باید چنین شود. اگر ائتلاف من بهعنوان ائتلاف برنده، رای بیاورد، من پاسخگوی رفتار خودم و بقیه اعضای ائتلاف هستم. اگر یک ائتلاف واحد در اتاق ایران، هیاترئیسه شود، زمینه اختلاف کاهش مییابد زیرا هر هفت نفر باهم همنظر هستند و بهنظر تشکیلاتی یکدیگر احترام میگذارند. همچنین این افراد برای نظر جمع احترام قائل میشوند. رئیس اتاق هم افراد موردنظر خود را به هیاترئیسه میآورد. اینگونه از نظر ساختار اداری و اجرایی بهانهای برای اهمالکاری وجود ندارد و افراد میتوانند بهتر پاسخگوی هیاتنمایندگان باشند.
این فعال اقتصادی درباره حضور نماینده دولت در هیاترئیسه میگوید: من چنین اعتقادی ندارم زیرا دولت نمایندگانی معرفی میکند که قوی نیستند. این نمایندگان با توجه بهجایگاه خود حتی در سمت حقوقی خود نیز پایدار نیستند. وقتی میگوییم پارلمان بخشخصوصی، منظورمان مجموعه هیاترئیسه و هیاتنمایندگان است که اعضای هیاترئیسه باید از پارلمان بخشخصوصی باشند.
عباس آرگون، عضو هیاتنمایندگان اتاق ایران توضیح میدهد: رئیس اتاق، باید نماینده واقعی بخشخصوصی باشد. همچنین باید فردی باشد که با مشکلات بخشخصوصی آشنا بوده و فضاهای مختلف کشور را درک کرده باشد. چنین فردی مشکلات فعالان را لمس کردهاست. اینکه رئیس اتاق تنها مشکلات را بشنود اما توان انتقال آن به دولت یا ارائه پیشنهاد به قوای سهگانه را نداشته باشد، صحیح نیست. رئیس اتاق باید مشکلات بخشهای مختلف را به مراجع ذیربط انتقال دهد، پس باید با مشکلات فعالان اقتصادی آشنا باشد. این فرد در صورتیکه عملکرد خوبی داشته باشد، میتواند در فرآیند قانونیکردن مطالبات بخشخصوصی و اجرای آن، کمککننده و تسهیلکننده باشد. بخشخصوصی و دولت لازم و ملزوم هستند، هیچیک بدون دیگری نمیتواند به اهداف خود برسد. این دو بخش در همه کشورهای توسعهیافته باهم همراه هستند. دولت میتواند از فرصت پویایی بهش خصوصی استفاده کند و از بخشخصوصی قوی، مالیات قابلتوجه دریافت کند. از سوی دیگر و از محل همین مالیاتها امکان ساخت زیرساخت پیدا میشود؛ در واقع دولت و بخش خصوصی، یکدیگر را تقویت میکنند.
آرگون اظهار میکند: رئیس اتاق باید به مسائل بخشخصوصی اشراف کامل داشته باشد و در بخشهای مختلف قانونگذاری نکات مشورتی لازم را از طریق کمیسیونهای اتاق به دولت برساند.
آرگون بیان میکند: بنا بر آنچه در قانون اتاق آمده، کسی رئیس شود، نمیتواند کابینه معرفی کند. همه افراد هیاترئیسه بهصورت مستقل انتخاب میشوند. این افراد باید از بخشهای مختلف باشند اما نباید تعارضهای زیاد داشته باشند.
آرگون اضافه میکند: البته نباید از تعارض ترسید. تعارض متعارف برای ارتقای اتاق نیاز است؛ اما یک تیم هماهنگ در هیاترئیسه باید انجام کارها را پیش ببرد. اگر هیاترئیسه هماهنگ نباشند، هیچکاری به سرانجام نمیرسد به همین دلیل هم پختگی در اختلاف لازم است. هماهنگی نمیگذارد اختلافنظرات باعث ایجاد چالش شود. اینگونه میتوانیم به تصمیمهای خوب برسیم و تصمیمات خوب بگیریم.
عدنان کرمینسب، عضو هیاتنمایندگان اتاق ایران نیز میگوید: اگر رئیس اتاق فعال اقتصادی بزرگ باشد بهتر است، زیرا اتاق بازرگانی محفل بازرگانان و تولیدکنندگان بخشخصوصی است.
او ادامه میدهد: بهتر است افراد در هیاترئیسه با یکدیگر همنظر باشند تا بهجای اختلافات، درگیر مشکلات بخشخصوصی شوند. او که حضور نماینده دولت در هیاترئیسه را نمیپسندد، توضیح میدهد: کرسیهای هیاترئیسه اتاق ایران باید تنها مختص به بخشخصوصی باشد.
فرهاد آگاهی، عضو هیاتنمایندگان اتاق ایران نیز میگوید: نیاز نیست که رئیس اتاق حتما فعال اقتصادی بزرگی باشد، اما باید از بستر بخشخصوصی باشد، زیرا به هرحال ما چندین بخش مختلف غیرخصوصی داریم که بازنشسته شده و در زمان بازنشستگی، شروع به فعالیت در بخشخصوصی کردهاند. دولتیها گاهی پس از دوران خدمت خود سر از تجارت و تولید در میآورند اما عقبه دولتی و تفکر دولتی دارند.
آگاهی ادامه میدهد: کسی که از بدنه بخشخصوصی باشد، معضلات ما را متوجه میشود و درک میکند. تجربه هم به ما ثابت کردهاست که افراد دولتی در بخشخصوصی چندان موفق نیستند. اگر فردی رئیس اتاق شود که اجداد او در چندین نسل تولیدکننده یا تاجر بودهاند، شایستگی بیشتری برای این جایگاه دارد.
آگاهی اظهار میکند: بهنظر من باید حداقل از هر بخش صنعت، بازرگانی، کشاورزی و حتی بانکداری و بیمه یک نفر در هیاترئیسه حضور داشته باشد. او توضیح میدهد: به هرحال دولت تعدادی صندلی در اتاق دارد. اگر اعضای دولتی هیاترئیسه افرادی باشند که همراهی لازم با بخشخصوصی را داشته باشند، شاید بتوانند از آنها برای لابیگری کمک گرفت و یک زبان مشترک ایجاد کرد.
امیرحسین کاوه، فعال اقتصادی میگوید: کلمه رهبر برای ریاست اتاق بازرگانی ایران اطلاق درستی نیست، رئیس اتاق بازرگانی قطعا باید فعال اقتصادی باتجربه با سابقه روشن و شفاف اقتصادی باشد. سخنوری و لابیگری کار دبیرانکل است. دبیران باید بتوانند خوب بنویسند و خوب سخنرانی کنند و ارتباطات خوبی داشته باشند و لزومی هم ندارد ازبین کارخانهداران یا مدیران صنایع انتخاب شوند. رئیس اتاق باید حداقل یک کسبوکار تجاری متوسط داشته باشد. او ادامه میدهد: جایگاه ریاست اتاق بازرگانی جای فعالان صنعتی و تجاری است، نه جای سخنورانی که تئوریهای غیرقابل هضم در محیط کسبوکار ارائه دهند.
او یادآوری میکند: پیش از این و در هیاترئیسه اتاق ایران یا تهران، دولتیها بهعنوان نماد هماهنگی و ارتباط حسنه و همچنین به علامت وجود همکاری بین دولت و اتاق، همواره یک نفر از منتخبان معرفیشده از سوی دولت را هم انتخاب میکردند. این اقدام، رویکرد بدی نیست. هرچند ممکن است با تغییر وزیران نمایندگان آنها هم عوض شود و جریان رایگیری دوباره لازم شود.
کاوه بیان میکند: ترکیب هیاترئیسه اتاق ایران هرچه متشکلتر و منجسمتر باشد، باعث میشود مثل دورههای قبل شاهد درگیریهای رئیس با نواب نباشیم. آنگونه وقت اتاق بهجای اینکه صرف رفع معضلات اقتصادی شود، صرف دعوا در خانه شد.
مرتضی میری، عضو هیاتنمایندگان اتاق ایران حضور نماینده دولت در هیاترئیسه را قبول ندارد. او توضیح میدهد: اساسا موافق نیستم که رهبری اتاق ایران را تنها به فعالان اقتصادی بزرگ اختصاص دهیم اما فعال اقتصادیبودن برای رهبری اتاق، یک ضرورت انکارناشدنی است. اینگونه، فرد با مشکلات فضای کسبوکار آشنا بوده و مسائل فعالان را از قبل لمس کردهاست. ترجیح میدهم رهبر آینده اتاق، یک فعال اقتصادی سخنور و لابیگر باشد. فکر میکنم این خصیصه حتما باید در همه اعضای هیاترئیسه وجود داشته باشد.
او همچنین ادامه میدهد: من ترجیح میدهم یک تیم در هیاترئیسه حضور داشته باشند که بتوانند باهم، هماهنگ بوده و بهانهای برای عدمفعالیت وجود نداشته باشد. این تیم میتواند با کمک یکدیگر یک برنامه مشترک را پیاده کنند، بنابراین ترجیح میدهم کابینه یک شخص در هیاترئیسه حضور یابد.
او در پایان اظهار میکند: من حضور نماینده دولت در هیاترئیسه را نمیپسندم. بهنظرم دلیل وجود نمایندگان دولت در هیاتنمایندگان، این نیست که در اداره اتاق مشارکت داده شوند. مسوولیت هیاترئیسه اتاق، اداره امور اتاق است. نمایندگان دولت در هیاتنمایندگان حضور دارند، تا مشکلات بخشخصوصی را بشنوند و راهحلهایی که اتاق بازرگانی برای مشکلات مختلف پیشنهاد میدهد، از منظر دولت نیز بررسی شده و به معذوریتهای دولت نیز توجه شود. اتاق بهعنوان خانه و پارلمان بخش خصوصی، نهادی است که متعلق به بخشخصوصی است و اداره آنهم باید بر عهده بخشخصوصی باشد.
مهراد عباد، عضو هیاتنمایندگان اتاق ایران معتقد است رئیس اتاق حتما باید فعال اقتصادی باشد. او نیز توضیح میدهد: برای ریاست آینده اتاق ایران، فاکتورهای زیادی وجود دارد که رئیس منتخب باید بیشتر این خصیصهها را داشته باشد. من ترجیح میدهم رئیس اتاق یک فعال اقتصادی سخنور باشد که بتواند لابیگری کند. اگر رئیس اتاق سخنور نباشد و نتواند در معنای درست لابیگری کند یا شبکه قدرتمندی در بخشخصوصی و سه قوه نداشته باشد، نمیتواند اهداف و مطالبات اتاق را پیش ببرد. اصلیترین مطالبات از طریق اتاق ایران پیگیری میشود و اتاق ایران قدرت اجرایی بیشتری هم دارد. اتاق ایران در بسیاری از مجامع دولتی کرسی دارد و خوب است که ریاست بتواند از این موقعیت استفاده کند. البته اینکه رئیس اتاق فعال اقتصادی بزرگی باشد یا نه، زیاد اهمیتی ندارد اما حتما باید فعال اقتصادی و از بدنه بخشخصوصی باشد. اینگونه درد و رنج بخشخصوصی را چشیده و میداند چه مشکلاتی سد راه فعالیت خواهد بود، بههمیندلیل فعال اقتصادیبودن بسیار مهم است.
او اظهار میکند: خوب است که در هیاترئیسه اتاقها، انجمنها و اتاقهای مشترک، از طیفهای مختلف نماینده وجود داشته باشد تا هر بخش مطالبات خود را پیش ببرد. خوب است که در اتاق ایران همچنین باشد اما از سوی دیگر، بحث همکاری و همدلی در هیاترئیسه نیز مهم است. باید در کنار وجود افراد مختلف، افراد با یکدیگر همافزایی داشته باشند و باهم همکاری کنند. همکاری هیاترئیسه موفقیت اتاق را افزایش میدهد. بهنظر من خوب است که اعضای هیاترئیسه از صنایع مختلف باشند.
سیدمهدی طبیبزاده، عضو هیاترئیسه اتاق ایران، بیان میکند: رئیس اتاق باید باسواد، سخنور و تاثیرگذار باشد. همچنین باید خوشنام و بیرانت باشد. وی ادامه میدهد: او باید تیم هماهنگی که بتوانند کار جمعی کنند را تشکیل دهد؛ زیرا جمع متفرق موفق نمیشود.
طبیبزاده بیان میکند: در هرحال از ۷ نفر عضو هیاترئیسه باید یک نفر هم از دولت باشد که به تسهیل و تسریع امور کمک میکند، البته فرد دولتی که بخشخصوصی را قبول داشته باشد.