عمده این انتقادها به آماده نبودن مردم برای تغییر در سبک زندگی باز میگردد که طبیعتاً این ساعت کاری جدید ایجاد میکند.
با توجه به اینکه خصوصاً در پایتخت همه افراد برای حضور در محل کار از منطقهای نزدیک به محل کار خود، حاضری نمیزنند و حتی از شهرهای اطراف مانند کرج یا شهریار و پرند و.... به تهران میآیند، ساعت بیداری و حرکت مردم به سمت محل کار را حالا میتوان بین ساعت ۴:۳۰ تا ۵:۱۵ متغیر در نظر گرفت.
از پخش سریالها و برنامههای جذاب تلویزیونی تا دیدارهای شبانه و تفریحات و ساعت کار پاساژها و... (ساعت کار بازار و بیشتر فروشگاهها ۱۰ صبح به بعد است و اغلب تا ۱۲ شب باز هستند) که بگذریم، اینکه بتوان الگوی خواب فردی که عادت داشته از ساعت ۱۱ شب به بعد بخوابد را با این سرعت تغییر داد تقریباً محال است و در همین یک هفته مشخص است که بیشتر افراد به جای تغییر الگوی زندگی حالا به کاهش ساعت خواب خود اشاره میکنند.
از سوی دیگر تغییر ساعت ادارات در حالی اعلام شده که بطور مثال ساعت کاری مهدهای کودک تغییری نکرده است و والدینی که کودکان کوچک دارند حالا ماندهاند که چطور ۵ صبح کودکشان را که خیلی هم شب قبل زود نخوابیده بیدار کنند تا با خود به محل کار یا خانه مادر و پدری ببرند یا مرخصی بگیرند تا مهدکودکها در ساعت ۷ باز شود و کودکانشان را آنجا بسپرند!
باز از سوی دیگر تعاملات بخشهای اداری و خصوصی حالا دچار چالشهایی شده است. حجم بیشتری از کار ارتباطی این دو بخش دولتی و غیردولتی باید در ساعات محدودتری انجام شود. مثلاً سازمان بورس ساعت کاریاش مانند قبل و ۸:۴۵ تا ۱۲:۳۰ است. بازار ساعت کاریاش تغییر نکرده، ساعت طرح ترافیک مانند قبل است اما ساعت کار ناوگان حمل و نقل عمومی بنا به مصوبه دولت تغییر کرده و عملاً ساعت کاری این ناوگان بیشتر شده است.