گاهی وقتها با دیدن تابلوی قیمت اجناس چنان شوکه میشویم که گویی رعد و برق به جانمان افتاده است. مات و مبهوت میمانیم که چه کار کنیم. در محلهمان افرادی هستند که انصاف را رکن اصلی کارشان میدانند و هوای مشتری را هم دارند. مهدی همدانی، خوش اخلاق و خوش روست و در طول این سالها دوستان بسیاری پیدا کرده است. وقتی از وی درباره گرانی برخی اجناس و میوهها در شهر سؤال کردیم، شوخطبعی را چاشنی صحبتهایش کرد و گفت: «اینجا کبابفروشی نیست! » یعنی میوهها و اجناس را با قیمت مناسب به مردم میفروشم و به سود کم قانع هستم. ضمن اینکه حساب دفتری دارم و برخی از اهالی هم قسطی از من خرید میکنند. یعنی هر وقت پول داشتند بدهیشان را صاف میکنند، به همین راحتی. همین کلام ساده و شیوای او بهانهای شد تا پای صحبتهای کاسب میوهفروش خیابان هاشمی بنشینیم.
در این مغازه میوهفروشی ۳ نفر دیگر از اهالی محله شاگردی میکنند. حضور شاگردها باعث میشود که مشتریها هنگام خرید معطل نمانند و وقتشان را بیهوده از دست ندهند. بنابراین بخشی از درآمد حاصل از فروش، صرف حقوق شاگردان میشود. مهدی همدانی میوهفروش محله با بیان اینکه هر روز قبل از طلوع آفتاب، راهی بازار اصلیترهبار تهران میشوم تا جنس و میوه خوب برای مشتریهایم تهیه کنم، میگوید: «تلاش میکنم که جنس خوب را با قیمت مناسب به دست مشتری بدهم. از طرف دیگر به سود ناچیز آن قناعت میکنم تا حقوق شاگردان مغازه و هزینه قبوض آب و برق را پرداخت کنم. از قدیم گفتهاند که «حساب حسابه، کاکا برادر».
برخلاف دیگر مشاغل شهر که در طول سال با رونق و رکود بازار مواجه میشوند، اما میوهفروش جزو آن دسته از مشاغلی است که در طول سال مشتری دارد و به قول معروف «کاسبی چهار فصل» است. همدانی کاسب محله درباره ایام و لحظههای پرکارش میگوید: «آخرین روزهای هفته از جمله پنجشنبه و جمعه بیشتر از دیگر روزها سرمان شلوغ است و مشتری داریم. البته این مشتریها فقط از این محله نیستند و شهروندان از نقاط دورتر منطقه مانند مهرآباد، شمشیری و... هم برای خرید به اینجا میآیند.»
مشتریهای مغازه میوهفروشی در گروههای سنی و سطوح اجتماعی مختلفی هستند بنابراین خرید و فروش میوهها به گونهای است که خود مشتریها طالب باشند. همدانی کاسب محله در این زمینه میگوید: «بیشتر شهروندان سالمند از اجناس و میوهها رضایت دارند و کار جدا کردن میوهها را به شاگردانم میسپارند. ما هم به همان اندازه که قصد دارند میوه داخل نایلون میگذاریم. بعضی دیگر دوست دارند خودشان کیسه نایلونی به دست بگیرند و میوهها را سوا کنند. در هر ۲ صورت حق با مشتری است و کفه ترازو در همه حالت به نفع مشتریها پایین میآید.»
در بین مشتریهای مغازه، برخی خاصترند. از جمله عروس و دامادها که برای خرید اجناس و میوههای مراسم عقد و عروسی راهی کوچه و خیابانهای شهر میشوند. میوهفروش خیابان هاشمی با بیان اینکه عروس و دامادها مشتریهای ویژه این مغازهاند، میگوید: «کاسبی و داد و ستد، بعضی وقتها خاص میشود و فروش جنس به جوانان در شرف ازدواج هم از جمله همین اوقات است. به همین دلیل تخفیفی هر چند ناچیز برای این مشتریها در نظر میگیریم که با خوشحالی و شادمانی برای مراسم ازدواجشان خرید کنند. حتی برخی از آنها با گذشت چند ماه از ازدواجشان اینجا حساب دفتری دارند و به مرور زمان بدهیشان را میپردازند.»
کاسبی در محلههای منطقه ما شرایط خاصی دارد. فردی میتواند در کسب و کارش موفق باشد که مسائل و مشکلات شهروندان را بشناسد و تا حدود زیادی با آنها کنار بیاید. میوهفروش محله با بیان اینکه درآمد و اقتصاد خانوارهای ساکن منطقه متوسط و پایین است، اضافه میکند: «فروش قسطی یکی از کارهایی است که میتواند بخشی از مسائل و نگرانیهای خانواده را کم کند. در کنار این موضوع نباید فراموش کرد که مردم منطقه ما بسیار مهماننواز و خونگرم هستند. بنابراین در مهمانیهایشان تلاش میکنند که اجناس و اقلام پذیرایی مناسب در اختیار مهمانها بگذارند. بنابراین وظیفه کاسب محله این است که اگر تنگدست باشد به آنها کمک کند و اجناس را نسیه بفروشد. چون حفظ آبروی مؤمن پیش خدا اجر دارد. بنابراین روزی هم با دعای مردم میرسد.»
حمدحسین ملکزاده در همسایگی این کاسب خانه و زندگی دارد. او درباره میوهفروش محله و موضوعی که باعث شده مشتریهای زیادی داشته باشد، میگوید: «کاسب خوب شریک مال مردم است. یعنی کاسب با اخلاق و رفتار خوب مردم را به سمت خودش جلب میکند. همین کار کسب و کارش را رونق میدهد و کاسب فروش بیشتری میکند و سود بیشتری هم میبرد. به قول معروف دخل و روزیاش همیشه به راه است و هیچوقت ضرر نمیکند.»