بررسی دیدگاههای وزیر جدید صمت که روز گذشته در بهارستان مطرح شد، حاوی نکات بسیاری است. از جمله اینکه وی به توسعه صنعتی، آنهم از زاویه صنایع هایتک علاقهمند است و به صادرات وزن بالایی میدهد. البته توجه به توسعه بالادست در کنار افزایش ابعاد پاییندست در زنجیرههای ارزش صنعتی کشور، توجه به مقوله تامین مالی پروژههای صنعتی به شکل فراگیر و از طرق متنوع در کنار ورود به ابرپروژهها و بهبود توزیع بهتر و تنظیم بازار خطوط اصلی مشقی است که از سوی وزیر برای وزارت صنعت، معدن و تجارت مورد توجه قرار گرفت؛ نکاتی که بسیاری از وزرای قبلی نیز به آنها توجه داشتند. با این حال گفتههای وزیر جدید حاوی تفاوتهای بسیاری با اسلاف و گذشتگان است. برای نمونه توجه به مفاهیمی نظیر بازچرخانی آب، صنعت نسل۴ و متنوعسازی صادرات بهعنوان راهبردهای وزیر نکاتی هستند که کمتر وزیری پیشتر درباره آنها با صراحت نظر داده است. علیآبادی اما معتقد است که این سهموضوع باید در اولویت کار وزارتخانه باشند؛ موضوعاتی که تا حدی بهعنوان فناوریهای لبه و راهبردهای جهانی شناخته شدهاند و پشتوانه کارشناسی بسیاری دارند.
علیآبادی در حالی روز گذشته با رای ۱۸۷نماینده مجلس به مقام وزارت منصوب شد که بسیاری از رسانهها او را با مدیریت مپنا میشناسند. مپنا بنگاهی بزرگ و حاکمیتی است که در چند دهه گذشته کار طراحی و تولید و نصب تجهیزات پیشرفته نیروگاهی و برخی دستگاههای مهندسی را به انجام رسانده و همین موضوع چهره مثبتی از این شرکت و مدیرانش در افکار عمومی ایجاد کرده است. با این حال درباره سبک و سیاق مدیریت عباس علیآبادی کمتر کسی زبان به سخن گشوده است؛ خاصه اینکه وی برخلاف نامزدهای پیشین تصدی وزارت «صمت»، تمایلی به انجام مصاحبه یا انتشار دیدگاههایش برای جلب توجه افکار عمومی نداشت. بررسی «دنیایاقتصاد» نشان میدهد علیآبادی دستکم دو ویژگی بارز دارد که احتمالا در مدیریت بخش صنعت مبتنی بر اهدافی که بارها در گزارشهای کارشناسی به آنها اشاره شده است، به او یاری برساند.
این دو مورد به ترتیب شامل علاقهمندی به صادرات محصولات و خدمات فنی-مهندسی و نیز توجه به متنوعسازی تولید محصولات صنعتی هستند. مواردی که طبق گفته برخی از نزدیکان او و نیز شماری از کارشناسان، وی را متمایز از سایز وزرای پیشین صمت خواهد کرد. به نظر میرسد تجربه علیآبادی در مپنا که موجب ورود این شرکت به حوزههای تازهای از تولید و خدمات شد، میتواند به تحول بخش صنعت و ارتقای نظام تولید در ایران کمک کند؛ نکتهای که وزیر جدید «صمت» در خلال دفاع از برنامههای خود در بهارستان نیز بر آن تاکید و آن را بر دو پایه «بهرهوری» و «فناوری نسل۴» بنا کرد. چنانکه عنوان شد، درباره عباس علیآبادی اطلاعات اندک است و بهجز سبقه نظامی وی، حضورش در دانشگاههای مختلف پایتخت بهعنوان استاد و مدرس و فعالیتش در حوزه نیروگاهی و مهندسی، خبری از دیدگاههای وی در رسانهها نیست؛ موضوعی که از یکسو مثبت است و از دیگر سو تحلیل رفتار آتی وی را سخت میکند. علیآبادی البته در نطق خود در بهارستان حین جلسه رای اعتماد تاکید کرد که در دوره تصدی خود در این وزارتخانه روی ارتقای فناوری صنایع و معادن کشور مبتنی بر نسل۴ صنعت متمرکز خواهد بود. ضمن اینکه حتما در برنامه خود تولید خودروهای الکتریکی و توسعه حملونقل پاک را لحاظ خواهد کرد. وی با تاکید بر ضرورت ارتقای کیفیت محصولات صنعتی کشور، از ضرورت خارج شدن دولت از بسیاری از حوزهها تحت تصدی سخن گفت. ایراد وارده به وزرای پیشین صمت اما به وی نیز وارد است؛ چرا که تاکید کرد دولت در برخی حوزههای حساس لاجرم باید به مداخله و تنظیمگری بپردازد.
علیآبادی که در خلال سخنانش در مجلس روی خلق ثروت از زنجیره تامین و تولید بسیار مانور داد، کمتر به شیوه تحقق این هدف پرداخت؛ موضوعی که قضاوت درباره آینده وی و تصمیماتش در وزارتخانه را سخت خواهد کرد. وزیر جدید «صمت» در جلسه رای اعتمادش به تفصیل از ایدههای خود پیرامون هدایت این وزارتخانه راهبردی سخن نگفت، اما از خلال مباحثی که طرح کرد، به الگوی کلی خود از آنچه برای بخشهای صنعت، معدن و تجارت مدنظر دارد اشاره کرد.
به نظر میرسد عباس علیآبادی در اصول کلی با سیدرضا فاطمیامین اختلافنظر دارد. وزیر قبلی سعی داشت روی صنایع کوچک و سادهتر متمرکز شود و کمتر پروژههای کلان کلید بزند و به سمت تحول برود. وزیر تازه اما معتقد است صنعت ایران باید به سمت تولید محصولات با فناوری بالا و مبتنی بر روشهای پایدار و دوستدار محیطزیست برود. اختلاف میان این دو رویکرد وقتی جلوه بیشتری پیدا میکند که علیآبادی بر توسعه صنعت خودروهای الکتریکی اصرار دارد و معتقد است شیوه فعلی تولید خودرو دمده شده و باید کنار گذاشته شود؛ وگرنه مزیت کشور در این بخش از بین خواهد رفت. چنین رویکردی در حالی از سوی علیآبادی اتخاذ شده که وزیر پیشین و تیم وی در بخش خودرو معتقد به ساخت خودروهای ساده، ارزان، با مصرف سوخت پایین و هزینه نگهداری اندک بودند و قصد داشتند این ایده را در کشور پیاده کنند. موضوعی که به نظر میرسد با ورود علیآبادی به ساختمان سمیه تغییر خواهد کرد، فناوری تولید خودرو در ایران است.
دیگر موردی که به نظر میرسد در دستور کار وی قرار خواهد داشت، توسعه صادرات محصولات با فناوری بالاتر نظیر توربین، قطعات و خدمات فنی-مهندسی است که در جلسه دفاع بارها با شعار «ما میتوانیم» و ذکر جزئیات مقاصد صادراتی، از آنها سخن گفت و به آنها توجه کرد.
دیگر موردی که وی سعی کرد آنها را سرلوحه کار خود قرار داده و به نمایندگان معرفی کند، توسعه دیپلماسی تجاری با شرکای اصلی اقتصادی کشور است. این نکته در کنار صادراتمحوری در میان سخنان وی پررنگ بود؛ ولی به لحاظ تحلیل گفتمان به نظر میرسد علیآبادی چندان به تجارت وزن نداده، واردات را چندان مفید ندانسته و کلا حوزه تجارت را مسیری برای تحقق اهداف صنعتی خود میداند. دیگر نکته مورد توجه وی لزوم حل و فصل مقوله ارز ترجیحی و رسیدگی به مشکلات صادرکنندگان بود. ضمن اینکه وی بر گسترش عقد پیمانهای تجارت آزاد با کشورهای منطقه تاکید کرد. البته وزیر جدید صمت اشارهای به رفع ممنوعیت واردات خودرو یا لوازمخانگی یا سایر اقلامی که طی پنجسال اخیر در فهرست سیاه وزارتخانه قرار گرفتهاند، نکرد و بیشتر درباره صادرات، رایزنهای تجاری، افزایش صدور کالاها در انواع متنوع به مقاصد مختلف و... گفت. در این حوزه برنامه وی شباهت آشکاری با اقدامات فاطمیامین داشته و دارد.
دیگر موردی که در میان برنامههای وزیر جدید صنعت، معدن و تجارت پررنگ بود، مساله تنظیم بازار، توزیع کالا و قیمتگذاری بود که البته وزیر کمتر درباره آنها نظر داد. به نظر میرسد علیآبادی سعی کرد ضمن حفظ ظاهر در خصوص مقولات مهمی نظیر قیمتگذاری دستوری، مداخلات گاه و بیگاه دولت، بخشنامههای خلقالساعه و... مشی خود در قبال این مسائل را پنهان نگه دارد؛ موردی که در نقطه مقابل مواضع رضا فاطمیامین قرار دارد. موشکافی این رویکرد وزیر نشان میدهد که وی احتمالا هنوز نمیداند به چه شکلی با این مقولات برخورد کند یا اینکه به چه قسمی به این حوزه ورود کند، به همین دلیل نیز پاسخهایی کوتاه و کلی در این خصوص ارائه کرد. برای نمونه وی بر مخالفت خود با قیمتگذاری تاکید کرد اما از مداخله و تنظیم بازار عقبنشینی نکرد یا اینکه به ضرورت تسهیل فضای کسبوکار اشاره کرد و تصدیگری گسترده دولت را منفی دانست؛ اما نگفت برای مقابله با این مسائل چه خواهد کرد.
به طور کلی و با لحاظ سابقه صنعتی عباس علیآبادی میتوان وی را فردی دانست که از اهمیت نقشآفرینی کشور در زنجیره تامین منطقهای و جهانی و همچنین به زوایای مختلف تولید صنعتی آگاه است؛ اما ناچار به پیگیری اموری است که در قالب قانون و مقرره از جانب مجلس و دولت به وی تحمیل خواهد شد. باید دید در میدان عمل این چهره باسابقه و صنعتی دست به جراحی واقعی بخش صنعت و رها ساختن تولید از بحران اقتصاد دستوری خواهد زد یا اینکه در مسیر اسلاف خود پا خواهد گذاشت و برای چالشها و ابرچالشها نسخههای تسکین مقطعی خواهد نوشت؟