روزنامه اعتماد: بازی تیم ملی ایران مقابل افغانستان بیشتر از اینکه دیالوگهایی در حوزه فنی به وجود بیاورد دستمایه حواشی و خوانشهای سیاسی- اجتماعی شده است و بیشتر از اینکه به تیم ملی انگیزه بدهد اعتبار آن را زیر سوال برده. طبیعی هم هست. وقتی مسابقهای ارزش فنی ندارد طبیعتا مواجهههای دیگری را از سوی مخاطبان برمیانگیزد.
اینکه بازی مقابل افغانستان برای ایران ارزش فنی ندارد عبارتی توهینآمیز نیست. سطح فوتبال افغانستان تا قبل از آمدن طالبان آنقدر پایین بود که بیش از هفت دهه نتوانست حتی در مقدماتیترین مراحل یک تورنمنت بزرگ هم کنار ایران قرار بگیرد. بعد از به قدرت رسیدن طالبان اوضاع از قبل هم بدتر شد. به نحوی که تیم افغانستانی که غروب روز سهشنبه برابر شاگردان امیر قلعهنویی قرار گرفت تعدادی بازیکن داشت که در هیچ تیمی بازی نمیکردند! برای همین شایعه شد که افغانستان با تیم دومش مقابل ایران قرار گرفت و همین هم شد سوژه طنز فضای مجازی.
ایران مقابل افغانستان با نتیجه ۶ بر یک به پیروزی رسید. برد پرگلی که میتوانست پرگلتر هم باشد. این برد پرگل نشان داد بچههای تیم ملی بازی را جدی گرفتند. کادرفنی هم بعد از بازی تاکید کرد از اعضای تیم خواسته بازی را جدی بگیرند و با تمام توان بازی کنند. حتی فدراسیون قبل از بازی تصاویری منتشر کرد از جلسه آنالیز فنی رقیب! همه اینها میتواند در جای درست خود مورد تمجید قرار بگیرد اما در این نقطه و در این زمان خاص خیر! حتی اینکه مربی گفته ما با همه توان بازی میکنیم و ترکیب ثابتش را مقابل افغانستان به زمین فرستاده که نشان پیروی از یک اصل ثابت در فوتبال است هم شامل همین غلط بودن میشود. دلیلش هم واضح است. همه مردم از خودشان میپرسند تیم ملی در این جام چه کار میکند؟
سوای مصدومیتهای احتمالی و هزینهای که برای سفر میشود، آنچه بسیار به چشم میآید مساله جایگاه است. تیم ملی ۶ گل به افغانستان زد و اگر ده گل دیگر هم میزد تفاوتی به وجود نمیآورد. آنچه امروز در خاطر هواداران فوتبال مانده این است که تیم ملی مقابل افغانستان هم نتوانست کلین شیت کند. هیچ کس هم ابدا در مورد این صحبت نمیکند که ضربه کاشته بازیکن رقیب چقدر خوب بود. امیر قلعهنویی و فدراسیون فوتبال با بردن تیم ملی به تورنمنت کافا و انجام چنین مسابقاتی با جایگاه فوتبال ایران بازی کردهاند. این وضعیت قبل از شروع مسابقات و با انتشار خبر شرکت ایران در تورنمنت کافا قابل پیشبینی بود اما شکل بازی، زمین مسابقه، اتفاقات بازی و اصلا تمام آنچه بین ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰:۳۰ روز سهشنبه برای یوزها اتفاق افتاد بسیار بدتر از چیزی بود که به نظر میرسید.
بله! ایران قبل از این با تیمهای ضعیفتر هم بازی کرده بود. ۱۷ گل به مالدیو و ۱۹ گل به گوام در تاریخ فوتبال کشور ثبت شده اما حضور در آن مسابقات خودخواسته نبود. براساس قرعهکشی و در نخستین مراحل مقدماتی یک تورنمنت بزرگ مثل جام جهانی یا جام ملتها ایران با این تیمها در یک گروه قرار گرفته بود و بازی برگزار شده بود. اما اینکه یک روز فدراسیون خودخواسته و با ادعای برگزاری بازی تدارکاتی برود سراغ این تیمها تا روز سهشنبه قفل بود که این مرحله نیز توسط تاج، قلعهنویی و دوستانشان اصطلاحا «آنلاک» شد. فدراسیونی که یک روز اعلام کرد به دلیل اسپانسر شدن شرکت تولید مشروبات الکلی حاضر نیست تیم ملی را در فلان تورنمنت با حضور بهترین تیمهای دنیا شرکت دهد، اما مدتی بعد تیم ملی را به مسابقاتی برد که اسپانسرش یک شرکت تبلیغاتی شرطبندی است و در آن تیمی حضور دارد که نصف بازیکنانش باشگاه ندارند!