به گزارش اقتصادنیوز ، عربستان و آمریکا در زمان ترامپ روابط خوب و روبهرشدی را تجربه کردند اما این روابط در زمان بایدن ادامه پیدا نکرد و به سردی گرایید. اساساً یکی از شعارهای بایدن در زمان رقابتهای انتخاباتی، تجدیدنظر در روابط با عربستان و تلاش برای پاسخگوکردن این کشور در زمینۀ حقوق بشر بود. اما پس از پیروزی و بهمرور، دولت بایدن مواضع انتقادی خود نسبت به عربستان را تعدیل کرد. از این زاویه، سفر روزهای اخیر بلینکن به عربستان حاوی نکتههای مهمی است که در این گزارش به آن پرداخته میشود.
به نوشته نشنالنیوز، در سفر اخیر آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجۀ آمریکا به جده، دولت جو بایدن سرانجام نقش محوری عربستان سعودی در منطقه و حتی جهان را به رسمیت شناخت. بلینکن سفر سه روزۀ خود به برگزاری جلسات مهمی در ریاض اختصاص داد که دهها وزیر در آن شرکت داشتند. علاوه بر این، او در جده با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، نیز گفتگوهایی طولانی برگزار کرد.
این سفر نشانۀ یک تحول مهم در روابط دو کشور بود که نشاندهندۀ تغییری عمیق در طرز فکر دولت و حزب دموکرات آمریکا نسبت به خاورمیانه و نقش عربستان در منطقه است. به نظر میرسد که دولت بایدن تصمیم گرفته روابط خود با عربستان را ترمیم کند و از فضای خصمانۀ گذشته فاصله بگیرد.
تا پیش از این و تحت تأثیر انتخابات 2020 ریاستجمهوری آمریکا، دولت بایدن رویکردی آرمانگرایانه به عربستان داشت و سعی میکرد مواضع خود در قبال این کشور را بر اساس حقوق بشر تنظیم کند. اما سفر اخیر بلینکن حکایت از این دارد که بایدن تصمیم گرفته است عملگرایی را جایگزین سیاست پیشین خود سازد و از موعظهها و انتقادات حقوقبشری به عربستان فاصله بگیرد.
مواردی که مورد مذاکره و توافق طرفین قرار گرفته است، علاوه بر قیمت انرژی (نفت) و امنیت، شامل مبارزه با افراطگرایی خشونتآمیز جهانی نیز میشود که فراتر از تمرکز سنتی ضدتروریسم است.
کنفرانس مطبوعاتی مشترک بنفرحان و بلینکن
وزیر امور خارجۀ عربستان سعودی، شاهزاده فیصل بن فرحان، طی کنفرانس مطبوعاتی مشترک خود با بلینکن، با لحن و ادبیاتی جسورانه صحبت کرد و خطاب به کشورهای توسعهیافته گفت: «مایۀ تاسف است که کشورهای توسعهیافته همچنان از بازگرداندن شهروندان خود از مناطق درگیری خودداری میکنند و درعوض این بار را بر دوش کشورهایی میگذارند که بیشتر تحتتأثیر تروریسم قرار گرفتهاند». بنفرحان پس از نشست وزیران ائتلاف بینالمللی علیه داعش در ریاض نیز بر اهمیت مقابله با سازمانهای تروریستی در افغانستان تاکید کرد.
در بیانیهای که پس از نشست وزرای خارجۀ شؤرای همکاری خلیج فارس با بلینکن صادر شد، اهمیت مقابله با افراطگرایی خشونتآمیز و تروریسم «در سراسر جهان» مورد تأکید قرار گرفته بود که نشاندهندۀ اشتیاق شؤرای همکاری خلیج فارس برای اثبات این مسئله است که تروریسم فقط مربوط به خاورمیانه نیست و یک معضل جهانی است و مشارکت جهانی را میطلبد.
همچنین بلینکن در طول مدت حضورش در عربستان سعودی، تلاش داشت که تعهد ایالات متحدۀ آمریکا به امنیت منطقه و مشارکت امنیتی استراتژیک خود با شؤرای همکاری خلیج فارس را نشان دهد. در همین راستا، وی بر شناسایی نقش حیاتی کشورهای حوزۀ خلیج فارس، بهویژه عربستان سعودی، در اقتصاد جهانی و رسیدگی به بحرانهای بینالمللی توسط واشنگتن تاکید کرد.
بر کسی پوشیده نیست که انرژی موضوعی حیاتی است و دولت بایدن مشتاق جلوگیری از افزایش قیمت نفت در دورۀ انتخابات 2024 است. با این حال، این موضوع بسیار پیچیده است، زیرا عربستان سعودی هیچ تعهدی برای پیروی از خواستههای دولت بایدن در مورد تولید نفت ندارد. اولویت عربستان منفعت خودش و ثبات قیمتها است و نه منفعت دولت بایدن.
اما اختلافات در مورد نفت تا حد زیادی جدا از سایر منافع استراتژیک و امنیتی دو کشور است. ریاض و واشنگتن موافق هستند که روابط امنیتی آنها نباید تضعیف شود یا تحتتأثیر منفی سایر کشورها قرار بگیرد. خصوصاً آمریکا از این مسئله نگران است که نکند فاصلهگرفتن از عربستان به معنای این باشد که چین جایگزین آمریکا در رابطه با عربستان خواهد شد.
آمریکا نگران گسترش روابط میان چین و عربستان است. دخالت مستقیم چین در احیای روابط ایران و عربستان سعودی و بهعهدهگرفتن نقش میانجی و ضامن برای تفاهمات میان آنها، دولت بایدن را نسبت به تضعیف جایگاه سیاسی خود در منطقه آگاه کرده است؛ بهویژه پس از اینکه کشورهای خلیج فارس را از مذاکرات هستهای با ایران کنار گذاشت. دولت بایدن باید بداند که اصلاحنکردن اشتباهات گذشته و بهرسمیتنشناختن این واقعیت که مشارکت با ریاض ضروری است، ممکن است واشنگتن را در خاورمیانه در مضیقه قرار دهد.
اختلاف قابلتوجهی بین دیدگاههای آمریکا و عربستان در حوزۀ مهم دیگری نیز وجود دارد که همانا درگیری فلسطین و اسرائیل است. دولت بایدن قصد دارد که میان اسرائیل و عربستان صلح و توافق ایجاد کند و اگر موفق به انجام آن شود، حتی نسبت به توافقات ابراهیم در زمان ترامپ —که میان اسرائیل با امارات و بحرین و مراکش صلح ایجاد کرد— نیز دستاورد بزرگتری محسوب میشود.
عربستان با امضای توافقنامۀ صلح منطقهای با اسرائیل مخالفتی ندارد، اما زمانی آن را انجام خواهد داد که راهحل دوکشوری و حلوفصل وضعیت بیتالمقدس به سرانجام برسد. در مقابل اما صداهایی در واشنگتن شنیده میشود که به دنبال رد مفهوم راهحل دوکشوری هستند و طرح صلح عربیای را که عربستان بیش از 20 سال قبل پیشنهاد داده است کماهمیت جلوه میدهند.
در این زمینه، بیانیۀ مشترک وزرای خارجۀ شؤرای همکاری خلیج فارس و بلینکن به دلیل تأکید بر راهحل دوکشوری حائز اهمیت بود. هر دو طرف بر تعهد خود برای دستیابی به صلحی عادلانه، دائمی و فراگیر در خاورمیانه، بر اساس راهحل دوکشوری و مرزهای 1967، با مبادلۀ اراضی مطابق با استانداردهای شناختهشدۀ بینالمللی و ابتکار صلح عربی، تأکید کردند.
بیانیه مشترک وزاری خارجۀ شؤرای همکاری خلیج فارس و بلینکن همچنین رسماً از تلاشهای اعراب برای حل بحران سوریه استقبال کرده است. این تلاشها باعث شده که چشمانداز آیندۀ روابط میان کشورهای خلیج فارس با سوریه روشن شود. در این بیانیه تاکید شدیدی بر راهحل سیاسی مطابق با حقوق بشردوستانۀ بینالمللی، مطابق با قطعنامۀ 2254 شؤرای امنیت سازمان ملل متحد در سال 2015 شده است. همچنین این بیانیه از رویکرد گام به گام اعراب برای حل بحران سوریه مطابق با قطعنامۀ 2254 استقبال کرده است و از نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا که برای شکست داعش در سوریه تلاش میکنند نیز حمایت کرده است.
همانطور که در این بیانیه بهصراحت اشاره شده، ایران نیز یکی از محورهای مذاکرات و گفتگوها بوده است. این بیانیه، با اشارۀ خاص به ایران، بر تعهد مشترک ایالات متحده و کشورهای شؤرای همکاری خلیج فارس برای مقابله با هرگونه اقدام تجاوزکارانه یا غیرقانونی که تهدیدی برای مسیرهای دریایی، تجارت بینالملل و تأسیسات نفتی خلیج فارس باشد، تأکید کرده است. همچنین از احیای روابط دیپلماتیک بین عربستان و ایران نیز استقبال کرده است.
فضای پیرامون سفر بلینکن به جده و دیدارهای بعدی در ریاض نشاندهندۀ بازگشت دولت بایدن از لحن و ادبیاتی است که طی دو سال گذشته در قبال عربستان پی گرفته بود و روابط دو کشور را تحتالشعاع منفی خود قرار داده بود. اکنون دولت بایدن اذعان کرده است که عربستان سعودی یک بازیگر تاثیرگذار منطقهای و بینالمللی است و بنابراین دو کشور نیاز دارند که روابط و گفتمان حاکم بر روابط طرفین را مجدداً ارزیابی و تنظیم کنند. هیچ جایگزینی برای نقش ضروری عربستان سعودی در حل چالشهای منطقهای و بینالمللی وجود ندارد و نادیدهگرفتن مواضع و منافع و نگرانیهای عربستان ممکن نیست.