یکی از متفاوتترین انتخابهای جشنواره امسال اهدای سیمرغ بلورین به رؤیا افشار است؛ بازیگر قدیمی تئاتر و سینما و تلویزیون که بخشی از حافظه بصری سالهای دهه60 است و نقشآفرینیهای او در مجموعههای تلویزیونی مثل «آینه» و «در خانه» و... هنوز خاطرهای روشن در ذهن عموم است.
رؤیا افشار، پس از فترتی طولانی، در دهه80 دوباره به سینما بازگشت و در سالهای اخیر بیشتر بازیگر گزیدهکار سینما و تئاتر ایران بوده است. بازی در فیلم «مامان» ساخته آرش انیسی سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن سیونهمین جشنواره فیلم فجر را برای او به ارمغان آورد و در روزهای اخیر سبب موجی از واکنشها درباره کارنامه گزیده و فرهیخته او شده است. رؤیا افشار به پرسشهای همشهری درباره حضور خود در سینمای ایران پاسخ گفته است.
- در یکی دو روزی که از اعطای سیمرغ میگذرد بسیاری در شبکههای اجتماعی درباره انتخاب شما بهعنوان بازیگر نقش اول زن جشنواره نوشتهاند. بیشتر نوشتهها حول این محور بوده که رؤیا افشار بازیگری است که سالها مورد بیتوجهی قرار گرفته و ما از کنار نقشهای او گذشتهایم و... حالا سیمرغ سبب شده است که پس از سالها دوباره مورد توجه عمومی قرار بگیرید.
هیچوقت از کار فارغ نبودهام. در طول این سالها یا مشغول تئاتر بودهام یا سینما یا نوشتن برای رادیو و... در سینما گزیدهتر کار کردهام. اما خیلی با تعبیر بیتوجهی موافق نیستم، یعنی بیتوجهی از طرف مردم نبوده و همواره حواسشان بوده و کارهایم را دنبال کردهاند. حالا ممکن است قرار گرفتن در یک موقعیت خاص سبب جریانسازی یا توجه عمومی شود اما نبودن شما یا انتخاب نشدن شما اصلا به این معنی نیست که مردم شما را نمیبینند.
- آیا در طول سالهای گذشته کمتر به شما نقش پیشنهاد میشد یا نقشها را با دقت و وسواس و سختگیری بیشتری انتخاب میکردید؟
شاید باورتان نشود اگر بگویم که بیشتر از هر بازیگر دیگری پیشنهاد داشتهام، اما باید منتظر سلیقه خودم میماندم و بازی در فیلمی را انتخاب میکردم که سلیقه خودم در آن اتفاق بیفتد. ناگزیر بودم از انتخابهای درست. همواره انتخابهای شما بیش از تواناییهای شماست اما آنچه شما را معرفی میکند انتخابهایشماست.
- و ملاک شما برای قبول یا رد فیلمنامهها چه بوده؟
بیشتر به فیلمنامههایی توجه کردهام که فکر میکردم جایشان در سینمای ایران خالی است. فیلمنامههایی که قرار است دیدگاهی را طرح کنند که پیشتر در سینمای ایران بیان نشده، مثل «سرکوب» یا «دشمنان». البته فیلمنامههای بسیار خوبی هم بوده که تا جایی پیش رفتم اما وقتی به پشت صحنه نگاه میکردم و سرمایهگذاران و کسانی که قرار بوده سازندگان فیلم باشند، میدیدم که فیلم باورشان نبوده و به دلایل دیگری، مثل دلایل سیاسی جزو تهیهکنندگان و سازندگان فیلم قرار گرفتهاند. من بازیگری بودهام که همواره به این مسائل هم توجه کردهام. خیلی سر فیلمنامهها جدل کردهام. شاید خیلی از دوستان بهخاطر جدلهایم از من دلگیر باشند یا کمتر به سراغ من بیایند اما همیشه حواسم جمع بوده که خطایی اتفاق نیفتد.
- چرا بیشتر کارگردانان کار اولی را انتخاب کردید؟
بهنظر من کار اولیها چیزی را میسازند که باورشان است. بسیاری از کار اولیها لیاقت دارند که در سینمای ایران باشند و مایه خوشوقتی است که آدم بتواند کمک کند به آدمهای لایق که وارد سینمای ایران شوند. «سرکوب» و «ایستگاه اتمسفر» و «دشمنان» و «مامان» چنین تجربههایی بودهاند. حالا ممکن است کاری مثل «دشمنان» خیلی مورد پسند عموم تماشاگران نباشد، در مقابل بسیاری از مردم «سرکوب» را دوست داشتند و بازخوردهای مثبت زیادی نشان دادند.
- شما از بازیگرانی هستید که خاستگاهتان تئاتر بوده است. در سالهایی که در سینما گزیدهتر کار میکردید به سراغ تئاتر رفتید، هم بازیگری کردید و هم کارگردانی و تلاش کردید که از خاستگاهتان دور نشوید.
تئاتر محل تفکر است. جایی است که تا وقتی زندهاید و کار میکنید، ناگزیرید پیشرفت کنید. یک امکان روشنفکرانه است. جایی است که سبب میشود کموکسریهایتان را جبران کنید. خوشوقتم که سالهایی را دوباره به تئاتر برگشتم.
- چرا کمتر به سراغ تلویزیون رفتهاید؟
به تلویزیون خیلی اعتماد ندارم. در کاری بازی میکنی و بعد میبینی نتیجه چیز دیگری شده است. کسانی که میتوانستم به آنها اعتماد کنم دیگر در تلویزیون نیستند و جایشان را کسانی گرفتهاند که معلوم نیست چقدر در تلویزیون ماندگار باشند. اینها سبب شده که کمتر به سراغ تلویزیون بروم.
- چقدر سینمای ایران و بازیگران زن را در سالهای اخیر دنبال کردهاید؟
خیلی سر درنمیآورم از سینمای ایران و بازیگران را، جز یکیدو نفر، دنبال نمیکنم. بیشتر به فیلمهایی که از سینمای جهان دارم مراجعه میکنم و آنها را تماشا میکنم و فکر میکنم همچنان میتوانند مربیان خوبی باشند.
- و برسیم به فیلم «مامان» که نخستین ساخته آرش انیسی است و سیمرغ بازیگر نقش اول زن را برای شما به ارمغان آورده است.
«مامان» فیلمی است که مطمئنم مورد پسند مردم واقع میشود. همیشه دوست داشتم در فیلمهایی بازی کنم که هم نظر نخبگان و تماشاگران حرفهای را جلب کند و هم مورد پسند مردم واقع شود، حتی در سینمای جهان هم سینمای کسی مثل امیر کاستاریکا مورد پسندم بوده که طیفهای گوناگون تماشاگران را همراه خود کرده است.
«مامان» از فیلمنامههایی است که دشوار است و بهنوعی لب مرز قرار دارد. خیلی راحت میتوانست به سینمایی تبدیل شود که دوست ندارم. مطمئنم اگر فیلم عوامل دیگری داشت نتیجه چیز دیگری میشد. چنانکه اگر کسی به جز مجیدبرزگر تهیهکننده بود، اصلا ممکن بود فیلم ساخته نشود. من بهعنوان بازیگر سعی کردم در همه جزئیات بازیگری، در آکسانها و فیگورها، نهایت دقت را بهکار بگیرم و از همه توان و تجربهام استفاده کنم. حالا اینکه چقدر توانستهام موفق باشم چیزی است که باید مردم و تماشاگران داوری کنند.