به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، فرعون عنوانی است که به پادشاهِ ستمگر زمان حضرت موسای نبی (ع) گفته میشود. قرآن، فرعون را پادشاهی متکبر معرفی میکند که مدعی بود پروردگار مردم مصر است. او قوم بنیاسرائیل را که پیش از این در زمان پیامبری حضرت یوسف در مصر ساکن شده بودند، به خدمت گرفت و با انگیزه پیشگیری از ولادت حضرت موسی دستور داد فرزندان پسرِ قوم بنیاسرائیل را به محض ولادت به قتل برسانند.
موسی (ع) پس از رسیدن به پیامبری مأمور شد که با فرعون سخن بگوید تا ایمان آورد و بنیاسرائیل را رها کند،اما فرعون با وجود ظهور معجزات و نشانهها به دست حضرت موسی(ع)، حاضر به پذیرفتن دعوت توحیدی او نشد و به ایشان نسبت ساحری داد. خداوند برای تنبه فرعون و مردم مصر بلاهای متعددی را متوجه آنها کرد اما آنها باز ایمان نیاوردند.
هنگامى که مرحله اول یعنى خشکسالى و زیانهاى مالى در فرعونیان، اثر بیدارکننده نگذاشت، نوبت مرحله دوم که مجازاتهاى سختتر و شدیدتر بود فرا رسید و خداوند آنها را به بلاهاى پى در پى و کوبنده که به طور متناوب نازل مىشد، گرفتار کرد، اما متأسفانه باز هم بیدار نشدند. در آیات مورد بحث در سوره اعراف به عنوان مقدمهاى براى نزول این بلاها مىفرماید فرعونیان گفتند «وَ قالُوا مَهْما تَأْتِنا بِهِ مِنْ آیَةٍ لِتَسْحَرَنا بِها فَما نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنینَ (132) «هر گونه پدیده شگرفى که به وسیله آن ما را افسون کنى براى ما بیاورى، ما به تو ایمان آورنده نیستیم.»
در چنین شرایطی مورد قهر خداوند قرار گرفتند و مبتلا به 5 بلای طوفان، هجوم ملخها، کَنه، هجوم قورباغهها و خونآلود شدن نیل شدند «فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ آیاتٍ مُفَصَّلاتٍ فَاسْتَکْبَرُوا وَ کانُوا قَوْماً مُجْرِمینَ (133) پس بر آنان طوفان و ملخ و کَنَه ریز و غوکها و خون را به صورت نشانههایى آشکار فرستادیم و باز سرکشى کردند و گروهى بدکار بودند.»
رفتاری که فرعون و فرعونیان در قبال این عذابها پیش گرفتند، جالب توجه است. آنها در هر بار که مبتلا به هر یک از این عذابها میشدند، بسوی موسی علیهالسلام روی میآوردند و از ایشان تقاضا میکردند از خدا بخواهد عذاب را از سر آنان بردارد «وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا یا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّکَ بِما عَهِدَ عِنْدَکَ لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنی إِسْرائیلَ (134) و هنگامى که عذاب بر آنان فرود آمد، گفتند: «اى موسى، پروردگارت را به عهدى که نزد تو دارد براى ما بخوان، اگر این عذاب را از ما برطرف کنى حتماً به تو ایمان خواهیم آورد و بنىاسرائیل را قطعاً با تو روانه خواهیم کرد.»
اما پس از آنکه خداوند به تقاضای موسی (ع) عذاب را بر میداشت، به سرکشی خود مشغول میشدند و این، اوج تکبر و عهدشکنیِ آنان را میرساند. «فَلَمَّا کَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلى أَجَلٍ هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ یَنْکُثُونَ (135) و چون عذاب را -تا سررسیدى که آنان بدان رسیدند- از آنها برداشتیم باز هم پیمانشکنى کردند.»
برخی نکاتی که در این آیات وجود دارد، به این صورت که برطرف کردن عذاب و قهر الهى، تنها به دست خداوند است و راه اجابت دعا و روی آوردن به درگاه او، اقدام از طریق برگزیدگان اوست همچنان که کافران نیز از طریق توسل به اولیاى خدا، نتیجه مىگرفتند و این مسئله نشان میدهد فرعونیان به وجود خدایى کارساز براى حضرت موسى علیهالسلام اعتقاد داشتند، اما تکبر آنها مانع هدایتشان شد.
دیگر اینکه گاهی ما انسانها در سختیها رو به درگاه اولیای الهی میآوریم و ایشان را واسطه بین خود و خدای خود قرار میهیم؛ اما به محض آنکه خداوند بلا را دور میکند، به رفتارها و عادتهای قبلیِ خود باز میگردیم.
نکته بعد اینکه عدهای که خود را روشنفکر میدانند، اعتقادی به واسطه فیض و مجراهای خداوند یعنی پیامبران و ائمه علیهمالسلام ندارند و با این شعار که تنها خداست که مشکلات را برطرف میکند، کاری با مقولاتی همچون توسل ندارند؛ متأسفانه این تفکر در فرقه ضاله وهابی نیز وجود دارد. در حالی که طبق این آیات، فرعونیان دانستند که در مشکلات باید از واسطه خداوند یعنی موسای نبی بهره بگیرند.
انتهایپیام/