آرات به لیورپول میرود و بعد از مدتی بی سر و صدا به ایران باز میگردد و جذب باشگاه سپاهان میشود، اما این باشگاه بعد از مدت کوتاهی از قطع همکاری با این کودک خبر میدهد، آن هم به دلیل اینکه فشار وارد شده به کودک منجر به بسته شدن صفحه رشد او در ۱۰ سالگی شده است.
آرات یکی از بی شمار کودکانی است که از بدو تولد جلوی دوربین بوده تا ۶ میلیون فالوئر چشم عضلات شکم بچهای بدوزند که از کودکی شش تکه شده است! ما در اینستاگرام با نمونههای زیادی از این بچهها مواجهیم، کودکی که در ۵ سالگی جلوی دوربین مینشیند و باید مثل یک آمریکایی اصیل و با استرس سوالات مادر را با زبانی بیگانه پاسخ دهد، پسری که عدم علاقه اش به نواختن پیانو بارها در ویدیوهای منتشر شده از سوی خانواده نمایان شده، اما همچنان والدین با بادی در غبغب از استعداد بی نظیر موسیقی فرزندشان صحبت میکنند و....
اما سوال اینجاست که والدین سرکوب گر برای داشتن فرزندی افتخار آفرین با جسم و روح او چه میکنند و افتخارات اینستاگرامی برای آن بچه به چه قیمتی تمام میشود؟
برخی کارها با روند رشد جسمی و روان کودک همخوانی ندارد
علیرضا شریفی یزدی مشاور و روانشناس اجتماعی با بیان اینکه متأسفانه این روزها والدین به دلایل مختلف فشار زیادی را به کودکان وارد میکنند، گفت: گروهی از این والدین افرادی هستند که خودشان آرزوهای فروخورده و خواستههای سرکوب شده داشته اند و حالا تلاش دارند تا فرزندشان مسیر آرزوی آنها را طی کند، بدون در نظر گرفتن اینکه آن بچه استعداد و علاقهای دارد یا نه؟
وی ادامه داد: گروه دوم والدینِ دچار پرفکشنیزم یا کمال گرایی هستند، افرادی که در دورههای کودکی و نوجوانی اعتماد به نفس پایینی را تجربه کردند و حالا با یک قاعده کمال گرایانه به دنبال تربیت فرزندانی پرفکت در همه ابعد زندگی هستند.
شریفی یزدی با بیان اینکه گروه سوم والدینی هستند که فرزند را ابزار درآمد و شهرت خود کرده اند، افزود: این افراد در فضای مجازی و با تبلیغات زیاد زمینهای را فراهم میکنند تا فرزندشان در یک حوزه مشخص رشد کند، در همین راستا کودک را مجبور به کارهایی میکنند که با روند رشد جسمی و روانی او همخوانی ندارد.
قهرمانها لزوماً انسانهای خوشبخت و خوشحالی نیستند
این روانشناس اجتماعی با اشاره به اینکه برخی والدین برای رسیدن به هدف خود از زور و تهدید و حتی تطمیع استفاده میکنند، گفت: این اقدامات اثرات منفی زیادی برای کودک و نوجوان به همراه دارد، استعدادهای واقعی آن بچه سرکوب میشود، به دلیل فشار سنگینی که خارج از توان آن بچه است، مراحل رشد او را متوقف میکند.
این مشاور با اشاره به مطالعاتی که طی ۱۰ سال اخیر روی این بچهها صورت گرفته، گفت: این مطالعات نشان میدهد که هرجا بچهها با جبر و زور خانواده به سمت و سویی کشیده شدند، حتی اگر در آن کار بهترین خود باشند و به عنوان یک قهرمان شناخته شوند، انسانهای خوشبخت و خوشحالی نخواهند بود.
شریفی یزدی ادامه داد: وقتی فضا را به گونهای برای بچهها بسازیم که سریعتر از روند عادی بزرگ شوند، تعادلی بین واقعیتهای وجودی و فضای بیرونی شان ایجاد نمیشود و به سرعت احساس ناکامی و شکست میکنند.
زخم کمال گرایی والدین بر تن بچهها
وی با اشاره به مطالعاتی که در ۵ قاره صورت گرفته، گفت: نتایج نشان دهنده این است که خانوادههایی مثل آرات، والدینی کمال گرا دارند که بی نقص جویی جزوی از ویژگیهای ذاتی خودشان یا والدین شان بوده است.
وی با بیان اینکه بسیاری از این بچهها در بزرگسالی دچار اختلال شخصیت میشوند، گفت: این اختلال در قالب دو قطبی شدن، شخصیت مرزی، گوشه نشینی، افسردگیهای عمیق، اضطراب و وسواس فکری خود را نشان میدهد، بسیاری از هنرمندان مشهور در دوره میانسالی دچار بحران شده و یا دست به خودکشی میزنند یا کار هنری خود را ترک میکنند، حتی خیلیها به اعتیاد یا انواع اختلالها و انحرافات جنسی دچار میشوند.
شریفی یزدی تأکید کرد: شما هیچ بیماری روانی را پیدا نمیکنید که ریشه در مسائل جنسی نداشته باشد، همیشه افرادی که اختلال و انحرافی را با خود یدک میکشند، ریشه اش در همین مشکلات است.
توقف رشد کودک و نوجوان با سبک «تربیت استبدادی»
تقی ابوطالبی، روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه ۷ سال اول زندگی کودک زمان بروز استعدادها و توانمندیهای اوست، گفت: ۷ سال اول دوره سالاری و فرماندهی کودک است، در این دوره علاقه مندیها و تواناییهایی کودک نمایان میشود و باید بر مبنای آن، شرایط را برای بهبود روند زندگی کودک فراهم کرد.
وی افزود: اگر مرحله اول را که زمان شکوفایی بچه هاست به درستی طی کنیم، در ۷ سال دوم که زمان فرمانبری کودک است، از ما تبعیت خواهند کرد چرا که در مرحله اول میدان عمل برای بروز استعدادهایشان باز بوده ست.
این روانشناس تربیت را امری حساس، پر استرس و مهم دانست و افزود: بدون شک اگر والدین در این فرآیند به قدر کافی از عشق، آگاهی، صبر و دانش برخوردار نباشند، نمیتوانند گذر موفقی داشته باشند. هر اندازه که دقت نظر و هم اندیشی پدر و مادر مطابق شرایط روانی فرزندان پیش برود، پذیرش بچهها هم بیشتر خواهد شد.
عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان هدف از تربیت را استخراج معادن وجودی کودک عنوان کرد و گفت: اگر در دو مرحله فوق موفق باشیم در مرحله سوم که زمان مشورت، انتخابگری و وزارت فرزندمان است، شاهد نتایج خوبی خواهیم بود.
ابوطالبی بهترین سبک تربیت فرزند را سبک اقتدار منطقی دانست و افزود: در این سبک تربیتی باید به قلبها نفوذ کرد و بر دلها حکومت داشت، در فرمایش بزرگان ما هم راه تربیت از قلبها میگذرد، در صورتی که اگر بخواهیم سبک تربیت استبدادی و یا رها شدگی را پیش ببرسم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم تا فرزندمان به آن درجه از رشد و بالندگی برسد.
وی با تأکید بر اینکه تربیت یک جریان مستمر با هدف رشد جسمانی و روانی بچه هاست، گفت: کار والدین و مربیان این است که استعداد بچهها را شکوفا کنند، نه اینکه آنچه را خود میخواهند به کودک تحمیل کنند، من مراجعی داشتم که پزشک بود، اما خودروی خود را به تاکسی تبدیل کرده بود و مسافرکشی میکرد، چون پزشکی علاقه شخصی خودش نبود.
این روانشناس در پایان تأکید کرد: بدون شک سوق دادن فرزندان به سمت مسیر باب میل والدین میتواند خسارات جسمی و روانی جبران ناپذیری را برای کودک و نوجوان و حتی جوان به همراه داشته باشد.
والدین اینستاگرامی با بچههای خود چه کردند؟
سید علیرضا مرتضوی، روانشناس کودک و نوجوان اظهار کرد: تجربه گری یک فرآیند مهارتی مثل فوتبال، موسیقی، بازیگری و ... که کارکرد تبلیغاتی یا فراتر از توان کودک دارد، منجر به این میشود که روان کودک یک جانبه رشد کند و فرآیندهای شناختی دیگر که اصلیترین آن، فرآیند کودکی کردن و تجربه گری در بستر کودکی است، نادیده گرفته شود.
وی با بیان اینکه هر رده سنی یک تجربه گری خاص دارد، افزود: این تجربه گری کودک، نوجوان، جوان یا حتی بزرگسال را وارد پروسه شناختی کرده و ذخیره شناختی او را کامل میکند.
این روانشناس کودک و نوجوان تصریح کرد: وقتی این تجربه گریها در فرآیند تطبیق با نیازهای سن نیست و یا سرکوب و انکار میشود و یا حتی پاسخ درستی به آنها داده نمیشود، این پروسه به مشکل میخورد.
مرتضوی با بیان اینکه این مشکلات نه تنها در روح کودک بلکه در فرآیند جسمانی کودک خودش را نشان میدهد، گفت: چرا صفحه رشد آرات بسته شده؟ چون به حوزه تجربه گری شناختی او در فرآیند کودکی بی توجهی شده، این در حالی است که ما نمونههای مختلفی داشتیم که در آن والدین آگاه از آسیب کودک جلوگیری کردند، مثل سید محمد حسین طباطبایی حافظ کل قرآن که در چند سال گذشته به عنوان یکی از کودکان شاخص شناخته میشد، پدری آگاه داشت که از یک زمانی به بعد همه چیز را تعطیل میکرد و میگفت الان زمان بازی کردن سید محمد حسین است.
وی ادامه داد: اینجا هوشمندی والدین را میطلبد که نیازهای شناختی و روانی فرزند خود را در سطحی همه جانبه تأمین کنند، به ویژه نیازهای دوره کودکی در حوزه شناختی که بیشتر با کودکی کردن و بازی تعریف میشود.
این روانشناس کودک و نوجوان تأکید کرد: اگر این حوزه تأمین نشود حتماً آثار و تبعات غیرقابل جبرانی در حوزه جسم و روان به همراه خواهد داشت، الان برای آرات در حوزه جسمانی با بسته شدن صفحه رشد خود را نشان داده و مطمئن باشید سالهای آینده در حوزه روان این بچه هم خود را به شکل اضطرابهای عمیق و افسردگی نشان میدهد، چون نیاز شناخت کودکی او سرکوب شده و فقط درگیر ورزشهای سنگین، رفتار خارق العاده و نمایش در فضای مجازی است.
بی توجهی والدین به نیازهای پنج گانه بچه ها/ دوست داشتن به شرط افتخارآفرینی ممنوع!
سمانه رضایی روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه برای انسان سالم بودن باید ۵ نیاز اساسی تأمین شود، گفت: نیاز اول امنیت است، به این معنا که ما بی قید و شرط دوست داشته شویم و این دوست داشتن منوط به نمره ۲۰ یا افتخارآفرینیهای دیگر نشود.
وی نیاز دوم را نیاز به خودمختاری عنوان کرد و افزود: این به آن معناست که فرد بتواند یک زمانهایی را برای خودش باشد و نیاز نباشد که دیگران برای او تصمیم گیری کنند. خود ابراز گری نیاز سوم است که افراد باید بتوانند بر اساس آن احساسات خود را بروز دهند و اگر نمیخواهند در یک موقعیتی قرار گیرند آن را به راحتی مطرح کنند.
این روانشناس نیاز چهارم را چارچوبهای واقع بینانه عنوان کرد و افزود: باید به یک سری قوانین منطقی پایبند بود، مثل اینکه باید سر یک ساعت مشخص در خانه باشیم، نیاز پنجم هم نیاز به تفریح است، نکتهای که وجود دارد این است که خیلی اوقات در مورد بچهها این نیازها در نظر گرفته نمیشود، مثلاً در مورد آرات میبینیم که این بچه حتی زمان تفریح هم در حال ورزش و گرفتن ژستهای خاص است.
وی ادامه داد: همین امر باعث میشود تا نگاه اجتماع هم نسبت به این بچه تغییر کند، حالا ما در مورد آرات حرف میزنیم، اما خیلیها حتی از بچهای که حافظ قرآن است انتظار دارند آرام و بدون شیطنت باشد، در حالی که او هم مثل بقیه بچهها یک کودک است و باید بچگی کند.
این مشاور خانواده با بیان اینکه متأسفانه گاهی والدین زندگی نزیسته خود را در بچهها جستجو میکنند، گفت: موبایلها حریم خصوصی بچهها را گرفته است و بر اساس نیازهای پنج گانهای که مطرح شد، این بچهها خودمختاری یا قدرت انتخاب شان را از دست داده اند.
وی با تأکید بر اینکه باید یک دایره انتخابی را به بچهها بدهیم، افزود:درست است که ورزش باید همیشه بخشی از سبک زندگی بچهها باشد، اما نوع آن میتواند تغییر کند، همانطور که ما به عنوان بزرگسال ممکن است علایق و نیازهایمان ۲ سال بعد تغییر کند.
رضایی با بیان اینکه ما سبک فرزندپروری را از هم به ارث میبریم، گفت: خیلی اوقات ما رفتار پدر و مادر خودمان را ادامه میدهیم در حالی که والدگری یکی از زیرشاخههای اصلی روانشناسی است که نیاز به آموزش و تخصص دارد.
این مشاوره خانواده خاطرنشان کرد: بسیاری از روانشناسها به صورت تخصصی روی موضوع والدگری کار میکنند، والدگری مثل خیلی موضوعات دیگر نیاز به آموزش دارد و قطعاً با مشاوره، مطالعه و همراهی روانشناس میتوانیم به سمت رفتارهای سازگارانه و مثبتتر تغییر مسیر دهیم.