به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، هفته گذشته، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا برای دیدار با محمد بن سلمان به جده سفر کرد. آمریکا برای مناطقی از عراق و سوریه که علیه داعش جنگیده بودند، پیشنهادی ۱۵۰ میلیوندلاری داد. این را میتوان سفری دلجویانه از سوی آمریکا با متحدانی، به ویژه عربستان دانست که در نبرد علیه داعش، توسط واشنگتن رها شده بودند.
به نوشته سارا اِستِرن در اسرائیل تودِی، اکنون که دیگر بازیگران به دنبال جذب سعودیها هستند، آمریکاییها، کمی دیر متوجه شدهاند که نمیتوانند از خاورمیانه چشمپوشی کرده و در عین حال، توجه خود را به دیگر تهدیدات امنیتی بینالمللی معطوف کنند. همه این دشمنان منطقهای به شدت در هم تنیده هستند.
پیوستن عربستان سعودی به توافقنامه ابراهیم، هر چقدر هم که اتفاق مهمی باشد، مأموریت سادهای نیست. سعودیها بسیار مغرورند و بدون شک، زمانی که جو بایدن در جریان مبارزات انتخاباتی گفت: «ما به آنها سلاح بیشتری نمیفروشیم. ما سعودیها را به کشوری منفور تبدیل میکنیم که شایسته آن هستند»، به شدت ناراحت شدند. از آن زمان، دولت ایالات متحده با مصونکردن بن سلمان از پیگرد قانونی، به طور قابل توجهی از این موضع عقبنشینی کرده است.
در ماه آگوست و در با افزایش سهمگین قیمت بنزین در تابستان، جو بایدن در سفری به منطقه از سعودیها خواست تولید گاز خود را افزایش دهند. اما از آنجایی سعودیها نمیخواستند به عنوان یک متصدی پمپبنزین دیده شوند، فوراً تولیدشان را کاهش دادند.
اکنون شاهد دژا وو (deja vu) هستیم. آمریکا به تازگی از سعودیها خواسته که تولید نفت را افزایش دهند و در عین حال، عربستان قصد دارد تولید را یک میلیون بشکه در روز کاهش دهد.
در سپتامبر سال ۲۰۲۲، دولت بایدن گزارشی را که مدتها در انتظار آن بود، بهویژه برای خانوادههای قربانیان حملات ۱۱ سپتامبر از حالت طبقهبندی خارج کرد که نشان میداد یک دیپلمات سعودی به نام فهد الثمیری به هواپیماربایان کمک کرده بود.
عربستان سعودی صاحب یک حکومت پدرسالارانه و به شدت کنترلگرایانه است و عضو تعیینکننده اوپک محسوب میشود. سعودیها از پخششدن این شایعات خوششان نمیآید. آنها همچنین از سوی ایران احساس خطر میکنند و متوجه عقبنشینی آمریکا از افغانستان، کاهش شدید نیروها در سوریه، رویگردانی از خاورمیانه و آسیا و توافق با ایران بودند. همچنین عدم واکنش آمریکا در ماه می سال ۲۰۱۹ و پس از حمله حوثیها به میادین نفتی عربستان، باعث ناامیدی عمیق سعودیها شد.
آمریکا رابطه طولانی و مستحکمی با عربستان سعودی داشته که به سال ۱۹۳۵ باز میگردد، زمانی که فرانکلین دی. روزولت، رئیسجمهور وقت آمریکا با ابن عزیز آل سعود در روی ناوشکن یواساس کوئینسی در خلیجفارس ملاقات کرد. مردم آمریکا عاشق ماشینهایشان بودند و به یک منبع ارزان نفت نیاز داشت. اما اکنون آن رابطه دیرینه به چالش کشیده شده است.
عادیسازی رابطه اسرائیل با عربستان سعودی و آوردن آنها به توافق ابراهیم برای واشنگتن یک آرزو است. با این حال، سعودیها از آمریکاییها سه بهای نسبتاً سنگین میخواهند. تعهد امنیتی رسمی از سوی ایالات متحده که ممکن است نیازمند تصویب سنا باشد، دسترسی به پیشرفتهترین تسلیحات آمریکایی از جمله جتهای اف۳۵ و در نهایت، موافق آمریکا با غنیسازی اورانیوم در خاک عربستان.
احتمال تحقق این سه درخواست بزرگ عربستان از سوی واشنگتن زیاد نیست. آنها از روابط تازه خود با ایران، چین و روسیه در برابر آمریکا استفاده میکنند. سعودیها همچنین میدانند که دیگر دوران جهان تکقطبی تمام شده و اکنون با دنیایی چندقطبی طرفی هستیم که در آن پکن، مسکو و تهران تأثیرگذار هستند و این در حالی است که هنوز زخمهای ایالات متحده از جنگهای عراق و افغانستان التیام نیافته است.
روزگاری اسامه بن لادن گفته بود: «هنگامی که یک اسب قوی و یک اسب ضعیف میبینم، روی اسب قوی شرط میبندم». اکنون به نظر میرسد آمریکا دیگر آن اسب قوی نیست. «اخلاق موقعیتی» و غرور آمریکا که نشاندهنده استانداردهای دوگانه آن است و همچنین عدم اعتماد به ایالات متحده به عنوان یک متحد توسط بیشتر جهان منفور است.
سعودیها همچنان از آرایش قدرت خاورمیانه ترسیده و در حال متنوعکردن متحدان و منابع درآمدی خود هستند که تنها باعث میشود نیروهای ایران، چین و روسیه تقویت شده و نوع جدیدی از جنگ سرد در خاورمیانه به وجود آید. احتمالا آمریکا خیلی دیر آموخته که نمیتواند به خاورمیانه پشت کند، چرا که با این کار فقط باعث قدرتیافتن دشمنان خود شده است.