ویدئویی که فرماندهی نیروهای ویژه اوکراین به تازگی منتشر کرد ناراحت کننده بود؛ یک سرباز اوکراینی از مرکز عملیات ویژه 73ام نیروی دریایی در یک سنگر، ظاهراً در جبهه جنوبی، میجنگد و راه خود را باز میکند و به طور پی در پی، از فاصله نزدیک به سربازان روسی در مسیرش شلیک میکند. گرد و غبارِ در هوا بر حس هرج و مرج و وحشت این ضد حمله میافزاید.
هرگز قرار نبود ضد حمله کیف آسان باشد و از ابتدا مشخص بود که این نوع نبرد مرگبار رو در رو، بخشی از تلاش اوکراین برای بازپسگیری مناطق تحت کنترل روسیه خواهد بود. اما موفقیت تلاش اوکراین همچنان بستگی به این دارد که بتوانند از نیروهای روسی زیرکتر باشند و آنها را قافلگیر کنند، نه اینکه درگیر نبرد فرسایشی نزدیک شوند. و احتمالاً دلیل این که پیشروی آنها در فاز اولیه ضد حمله کند بوده است، همین موضوع است.
به گفته سیانان، ماه هاست که شاهد تلاش صبورانه اوکراین برای کاهش آمادگی دفاعی روسیه هستیم. انفجارهای مداوم در انبارهای سوخت، پایگاههای فرماندهی و خطوط راه آهن برای تضعیف توانایی روسیه برای مقاومت و سازگار شدن با اولین حملات بزرگ کیف بوده است.
این کار پر زحمت همچنان ادامه دارد و چند روز پیش یک انفجار بزرگ در منطقه خرسون گزارش شد که ظاهراً یک انبار مهمات روسی را منهدم کرده است. تحلیلگران منبع باز تائید کردهاند که این انبار بیش از 100 کیلومتر در داخل خاک روسیه بوده است که نشان دهنده عدم آگاهی یا ناتوانی ارتش روسیه در تطبیق خود با خطرات جدیدی است که موشکهای دور بردتر ناتو برای آنها ایجاد کردهاند.
هیچ کدام از این حملهها به تنهایی فلجکننده نیستند امّا تجمیع حملات به شبکه تامین سوخت، مهمات و مراکز فرماندهی روسیه میتواند توان دفاعی و عملیاتی نیروهای آن را به شدت تضعیف کند. در حالی که روسیه برای پاسخ به پیشرفتهای اوکراین در هفتههای اخیر دست به کار شده است، سیگنالهای کلیدی در مورد سطح آمادگی، چالشهای تدارکاتی و اولویتهای خود به کیف میدهد. ماهوارههای غربی نیز احتمالاً اطلاعات روشنی در مورد تحرکات مسکو به کیف ارائه میدهند.
در حال حاضر، به نظر میرسد اوکراین گزینههای خود را باز نگه داشته است. اولویت کیف پیشرفت در امتداد جبهه گسترده جنوبی است که شامل کریدور زمینی ارزشمند بین کریمه اشغالی، دونباس و سرزمین اصلی روسیه است. اکثر ناظران توافق دارند که هدف کلیدی این ضدحمله شکستن آن پل زمینی است.
تامین تدارکات و دفاع از شبه جزیره کریمه در صورت جدا شدن از دونباس بسیار دشوارتر است و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را با یک انتخاب جدی مواجه میکند: داراییهای نظامی خود در کریمه را در معرض خطر یک درگیری طولانی قرار دهد، یا ضرر خود را کاهش دهد و آنها را عقب بکشد.
تعداد کمی از تحلیلگران فکر میکنند که پوتین بتواند گزینه دوم را تحمل کند و بنابراین در ماههای زمستانی امسال شاهد محاصره این شبهجزیره خواهیم بود که میتواند منجر به عقبنشینی نیروهای مسکو به مرزهایی شود که از سال 2014 آنها را به طور یک جانبه تغییر داده بودند. این یک شکست سمبولیک برای مسکو خواهد بود که ببیند 16 ماه جنگ و خونریزیاش، به هیچ دستاورد استراتژیکی منجر نشده است.
سوال فعلی این است که این هدف چگونه میتواند محقق شود. بیشتر روستاهایی که اوکراین در هفتههای اخیر آزاد کرده است به سمت شهر ماریوپول و در راستای همین هدف فرضی قرار دارند. این دستاوردها بخشی از یک فشار پرهزینه و عذابآور به خطوط روسیه در منطقهای است که حجم زیادی از توان دفاعی خود را بر آن متمرکز کرده است.
این زاویه پیشروی برای اوکراین محتمل و سودآور به نظر میرسد. در حالی که این جبهه برای هرگونه حمله آماده است، امّا به شهر زاپوریژیا و خطوط تدارکاتی اوکراین نزدیکتر است و مسیر خوبی برای پیشروی نیروهای کییف به سمت شبه جزیره کریمه فراهم میکند. اما برای دستیابی به پیشرفت چشمگیر، آنها به فروپاشی دفاع روسیه در بخشی از شبکه پیچیده سنگرهایش نیاز دارند.
برای اینکه نیروهای روسی همچنان در تردید باقی بمانند، اوکراین مرتباً از دستاوردهایی در اطراف باخموت خبر میدهد، شهری با حداقل اهمیت استراتژیک که روسیه در ماه گذشته، مرکز آن را با هزینه گزافی تصرف کرد. مسکو نمیتواند آبروریزی شکست در این شهر را تحمل کند. گزارشهای مکرری از درگیری در شمال شهر، در اطراف کوپیانسک و کرمینا وجود دارد که میتواند یکی دیگر از زاویههای احتمالی برای پیشروی نیروهای اوکراینی باشد. هدف اوکراین این است که روسیه را مجبور به انتخابهای سخت درباره محل ارسال نیروهای کمکی خود کند.
ژنرال والری زالوژنی، فرمانده ارشد اوکراین، ممکن است هنوز به طور قطع نداند که بخش اعظم نیروهای تازه آموزش دیده و مجهز خود را به کجا خواهد فرستاد. برخی برآوردها حاکی از آن است که تنها یک چهارم واحدهای جدید اوکراین که با آموزش و تدارکات ناتو تقویت شدهاند، اکنون در نبرد هستند. زالوژنی هنوز چیزی در مورد برنامههای خود نگفته است. او ممکن است منتظر باشد ببیند که تامین مهمات و تدارکات در کدام جبهه بیشتر به مشکل خورده است یا در کدام مناطق تمایل یا توانای مسکو برای اعزام نیروهای اضافی کمتر است.
این انتظار بدون هزینه سیاسی نیست. کیف باید تغییر مهمی در خط مقدم ایجاد کند تا تاثیر سرمایه گذاری عظیم ناتو در نیروهای خود را نشان دهد. آنها میدانند که انتخابات در چندین کشور حامی در دو سال آینده، احتمالاً تمایل غرب برای تأمین مالی دفاع اوکراین را تغییر خواهد داد. این خطر وجود دارد که مذاکرات صلح که اکنون در پس زمینه است، در زمستان به رویکرد اصلی تبدیل شود و اوکراین خود را در بن بست مرزهای تعیین شده تا نوامبر امسال بیابد.
با این حال دلایلی برای خوشبینی در پایتخت اوکراین وجود دارد. در تابستان گذشته، سکون و بنبست، نهایتا به فروپاشی نیروهای روسیه در اطراف خارکیف منجر شد. عقب نشینی از خرسون همچنین نشان داد که مسکو هنوز قادر است واقعیتها را بشناسد و متناسب با آنها واکنش نشان دهد. رهبران نظامی ارشد پوتین از شکستهای سال گذشته درس گرفتهاند و تصمیم او در مورد سرنوشت کریمه احتمالاً احساسی خواهد بود.
اما، همانطور که دنیا با جزئیات شاهد بوده است، شکستهای ارتش روسیه فراوان و تلفات آن وحشتناک بوده است - و هر یادگیری تاکتیکی از شکستهای پیشین، با پیشرفت مشابه در آموزش و تجهیزات همراه نبوده است. روسیه یک گزینه دارد، اینکه زمستان امسال را تحمل کند و امیدوار باشد که بقای اشغالات فعلی خود را تثبیت کند. امّا اوکراین انتخابهای زیادی پیش رو دارد و منابع قابل توجهی برای استفاده از این فرصتها در اختیار دارد، حتی در حالی که زمان برای آنها تنگ است.