مهسا بهادری: سالها است که نقش آفرینیهای او در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون را به یاد میآوریم، کسی که در سال ۷۲ برای بازی در «ماشینها در آتش» جایزه بهترین بازیگر را از آن خود کرد و امسال که با فیلم «گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرد.
حامد بهداد از محمد الهی به عنوان استاد بازیگریاش یاد کرد. به همین دلیل گفت و گویی با این هنرمند و استاد بازیگری حامد بهداد انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
آقای بهداد از شما به عنوان معلم خودشان نام بردند، این موضوع به چه زمانی مربوط میشود؟
حامد به من لطف دارد، ما در دهه شصت کار تئاتر انجام میدادیم و حامد هم در کنار ما در گروه ما بود و با هم کار میکردیم و طبیعتا چون سن و سال من بالاتر بود و در تئاتر پیشروتر بودم، از من به عنوان استاد یاد کرد، اما من حکم استاد راهنما را دارم و ایشان به من لطف دارد. حامد از همان ابتدا بسیار خلاق و فعال بود و من به خودش هم گفتم که تو در آینده یکی از چهرههای درخشان سینما خواهی شد.
حامد بهداد تا کنون، تنها بخشی از بضاعت و تواناییاش را نشان داده است
فکر میکنید حالا به همان موفقیت رسیده و مسیر را درست طی میکند؟
مسیر را که درست میرود، اما توانش خیلی بیشتر از این حرفها است، به خودش هم گفتم که هیچ وقت در یک راستا حرکت نکن، همیشه سعی کن به چپ و راست هم حرکت کنی. من یادم است که داریوش ارجمند زمانی که در «ناخدا خورشید» بازی کرد بعد از آن تمام پیشنهادهایی که به او میدادند مانند همان نقشش مانند «کشتی آنجلیکا» و او با ذکاوت فراوان گفت که من دیگر کار نمیکنم چون میخواهم در بخشهای متنوعی فعالیت کنم تا نقشهایم تکراری نباشد.
در مورد حامد هم باید گفت که حامد تا کنون، تنها بخشی از بضاعت و تواناییاش را نشان داده است و امیدوارم بتواند تمام مهارتش را در سینمای ایران نمایش دهد.
با توجه به نقشهایی که آقای بهداد در سالهای گذشته ایفا کرده است، به نظر میآید یک دیواری را از یک سبک بازی، دور خودش کشیده است.
این دیوارهایی که در اطراف حامد است، کاغذی است و قطعا این دیوارها خواهد شکست به این دلیل که خود حامد با این حصارکشی و دیوار کشی مخالف است و همیشه دوست دارد خلاف جهت آب شنا کند تا مهارت و تواناییاش را به نمایش بگذارد.
شما در سالن سینما برای تماشای اثر حضور داشتید؟
بله.
نتیجه همان چیزی بود که انتظار داشتید؟
بله، من احساس میکنم که مردم دلشان برای همه چیز تنگ شده است، مخصوصا اتفاقات نوستالژیک چون حالیست که دیگر نیست. متاسفانه ما هرچه به سمت استفاده از اینترنت و فضای مجازی میرویم انسانها بیشتر از هم دور میشوند درصورتی که اینگونه وسایل ارتباطات جمعی بیشتر باید به کمک ما بیایند چرا که انسان با زندگی دسته جمعی میتواند زنده بماند اما حالا فضای مجازی و حتی همین ویروس کرونا، کاری کرده است که بیش از پیش از یکدیگر دور شدهایم و اینگونه است که انسان طاقت نمیآورد و زود از پای در میآید، آن دوران، دورانی بود که همه کنار هم بودیم. من فکر میکنم که نه تنها نسل من و نسل قبل از من، بلکه نوجوانهایی هم که این فیلم را میبینند، میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، چون متوجه میشوند که چه دنیای قشنگی داشتیم و کم کم آن را از دست دادهایم.
فکر میکنید در چندسال گذشته، فیلمی ساخته شده که آن زمان یا گذشته را به درستی به تصویر بکشد؟ ما آثاری مانند«هزار پا» و «نهنگ عنبر» را داشتیم اما به نظر میآمد که واقعیت دهه شصت را به تصویر نمیکشند.
ما با یک موضوعی به نام خط قرمز یا ممیزی مواجه هستیم که طبیعتا من به عنوان یک هنرمند یا شما به عنوان یک خبرنگار نمیتوانیم وارد آن محدوده شویم و حرف دلمان را بزنیم، به همین دلیل یکسری از موارد روی کنایه و در حاشیه مطرح میشود ولی نمیتوان همه آن را بیان کرد.
در حال حاضر به هنرمندان بیشتر بها داده میشود یا در گذشته؟
در دوران ما این موارد مطرح نمیشد اما در حال حاضر میبینم که تا چه اندازه به قشر هنرمند و بازیگر بها داده میشود، اما در زمان ما خیلی راحت از هنرمندان و هنر آنها میگذشتند و حالا که به گذشته بر میگردند متوجه میشوند چه غنیمتهایی داشتند.
در آن زمان اگر یک فیلم ساخته میشد، غیر از آنکه روی پرده سینما بود، در خانهها نیز دست به دست میچرخید آن هم توسط ویدیو VHSکه خلاف بود، اما با هر مکافاتی که بود آن را تهیه میکردند و میدیدند اما متاسفانه حالا با گسترش ارتباطات و دسترسی به فضای مجازی، دیگر کسی تمایل ندارد فیلم بخرد در هر جایی که اراده کند، قانونی یا غیرقانونی، به فیلم مورد نظرش دسترسی پیدا میکند و به قدری فضای مجازی توانسته بر همه چیز غلبه کند که دیگر کسی تلویزیون را هم تماشا نمیکند و تلویزیون هم به این امر واقف است که بینندهاش را از دست داده.
در واقع شما معتقدید که اوضاع تلویزیون از تئاتر هم بدتر است؟
بله، تئاتر داشت آهسته به سمت موفقیت گام بر میداشت و جایش را در دل مردم باز میکرد، من که گذشته تئاتر را دیدهام، وقتی با حال آن مقایسه میکنم، متوجه میشوم که تا چه اندازه در بین مردم جایگاه پیدا کرده است و همین موضوع هم باعث شده من دوباره شیفته تئاتر شوم. چرا که من از این حیطه فاصله گرفته بودم، چون به مرور زمان دیدم از این هنر، آنطور که باید و شاید استقبال نمیشود، تئاتر عشق من است دوست دارم کار کنم و مردم هم آن را ببینند ولی زمانی که نصف سالن خالی بود، چرا باید به کار ادامه میدادم؟ و متاسفانه برای ما، بیکاری مساوی با بیماری است.
فقط برای تماشای«گیجگاه» به سینما آمدید؟
بله، چون من سر ضبط سریال«جیران» با کارگردانی حسن فتحی هستم و بخاطر کرونا هم میترسیدم فقط برای اکران «گیجگاه» در جشنواره حضور پیدا کردم.
از وضعیت رعایت پروتکلهای بهداشتی راضی بودید؟
بله، به خوبی رعایت میشود و امیدوارم همه جا همین گونه رعایت کنند چون کرونا خیلی جدیاست.
بهروز افخمی به حرفهایی که زده باور ندارد و فقط میخواهد خلاف جهت آب شنا کند تا دیده شود
اما یکی از همکاران شما، آقای بهروز افخمی، معتقد است ضرورتی ندارد که پروتکلهای بهداشتی برای همهگیری کرونا رعایت شود.
بله، متاسفانه من آن ویدیو را دیدم و پیش خودم گفتم بهروز افخمی چرا چنین حرفهایی میزند؟ اگر یک آدمی باشد که متوجه این موارد نباشد قابل درک است اما اینکه کسی مانند ایشان بگوید، ماسک توطئه است یا پروتکلها نباید رعایت شود، بسیار شوکه کننده است.
البته من فکر میکنم خودش به حرفهایی که زده باور ندارد و فقط میخواهد خلاف جهت آب شنا کند تا دیده شود. اصلا نباید این حرفهایی که ایشان زدند را جدی گرفت، چون خودشان هم میدانند که حرفهایشان جدی نیست. به هر حال زمانی که ۱۰۰ نفر یک حرف را میزنند اگر من هم مانند آنها صحبت کنم، دیده نمیشوم، پس من خلاف نظر جامعه و یا آن افراد صحبت میکنم تا خودم و حرفهایم دیده شوند. کرونا خیلی جدی است و با کمی تعقل به این نتیجه میرسیم که باید تمام پروتکلها را رعایت کنیم و به هر حرف فکر نشدهای توجه نکنیم.
۵۸۲۴۵