به گزارش مشرق، اندیشکده «موقوفه کارنگی» در گفت وگویی با «اچ. ای. هلیر» تحلیلگر مسائل خاورمیانه و کارشناس ارشد موسسه مطالعات امنیتی و دفاعی سرویس سلطنتی انگلیس در لندن به تحلیل زمینه و پیامد عادی سازی روابط مصر و ایران و دیدگاه دیگر کشورها به تنش زدایی فراگیر در خاورمیانه پرداخت.
دوره پرفراز و نشیب روابط
وی در زمینه سابقه روابط دو کشور و دلایل فاصله بین تهران و قاهره عنوان داشت که دوره ای طولانی از روابط پیچیده بین مصر و ایران به عنوان وارثان دو تمدن باستانی (۸۰۰۰ و ۶۰۰۰ ساله) وجود دارد که آن ها را تا قرن بیستم درگیر مسائل مختلف کرده بود. در این دوره نزدیکی و ازدواج بین دو خانواده سلطنتی مصر و ایران هم مشکل را حل نکرد و پس از آن هم «جمال عبدالناصر» رئیس جمهور ملیگرای عربی مصر، با پهلوی که طرفدار ایالات متحده و اسرائیل بود، درگیری داشت.
همزمانی تقریبی قرارداد صلح مصر با اسرائیل در ۱۹۷۹ با انقلاب ایران و پناهندگی شاه به قاهره موجب شد روابط دیپلماتیک بین مصر و ایران در سال ۱۹۸۰ قطع شود. این شرایط با حمایت مصر از عراق در جنگ علیه ایران بدتر هم شد. از اواخر دوره «حسنی مبارک» و در دوره ریاست جمهوری «محمد مرسی» اوضاع تاحدودی به سمت آرامش رفت اما سرنگونی مرسی در سال ۲۰۱۳، روابط دو کشور را به دوره قبل از ۲۰۱۱ بازگرداند. با اینحال در این دوره روابط خصمانه نبود.
در همین دوره بود که این فرضیه مبنی بر اینکه اگر روابط ایران با شورای همکاری خلیج فارس خصمانه باشد روابط قاهره با تهران هم خصمانه خواهد بود، درست از کار در نیامد. در دوره اخیر رابطه مصر با ایران نه توام دشمنی بود و نه دوستی. بلکه گویی این رابطه منجمد و فراموش شده بود.
چراغ سبز عربستان به قاهره
این کارشناس در مورد تاثیر تنشزدایی عربستان و ایران در نزدیکی تهران و قاهره نیز بر این اعتقاد است که آشتی عربستان و ایران بستر را پاک کرده است زیرا اگر ریاض مخالف می بود، مصر به گرم کردن روابط خود با تهران فکر هم نمی کرد؛ هرچند موضوع تمایل قاهره به عادی سازی روابط با تهران با همکاریهای مصر و عربستان قابل مقایسه نیست.
علاوه بر این، همه سیگنالها حاکی از آن است که تهران ابتکار عمل برای عادیسازی روابط با مصر را با مداخله عمان در دست گرفته است. البته. به هر حال، این به نفع ایران است که با هر تعداد از طرفها که میتواند در گستره خاورمیانه روابط عادی داشته باشد. وضعیت اقتصادی ایران ایجاب می کند تا با شرکای تجاری بیشتری همکاری کند. علاوه بر شرایط داخلی، اسرائیل نیز در سال های اخیر با چند کشور عربی روابطش را عادی کرده است. آشتی نسبی بین ایران و عربستان سعودی فرصتی را در تهران ایجاد کرد، به این معنی که دیگر مخالفتی از سوی ریاض با حرکت مصر وجود ندارد.
رژیم صهیونیستی بازنده اصلی آشتی ایران و مصر
تحلیلگر کارنگی در مورد تاثیر احیای روابط مصر و ایران بر روابط تهران با اخوان المسلمین بر این باور است که در سال ۲۰۱۲ و پس از قیام انقلابی که مبارک را سرنگون کرد، ایران سفیر خود را در مصر منصوب کرد و مرسی هم از تهران دیدار داشت اما در طرف مقابل اقدامی صورت نگرفت. اگر روابط دوکشور در عمل عادی شوند، مساله اخوان المسلمین مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
هلیر در مورد نوع واکنش و نگاه واشنگتن به این تحول و تلاش ایالات متحده برای تشکیل ائتلافی از کشورهای عربی، تحت حمایت اسرائیل، برای مقابله با ایران نیز اظهار داشت: البته ایالات متحده چندان به این موضوع علاقه مند نخواهد بود. ایران هیچ دوستی در واشنگتن ندارد. به طور کلی ساختار ایالات متحده در مورد ایران به دو دسته تقسیم شده است: نخست کسانی که به دنبال مهار تهاجمی ایران هستند و کسانی که به دنبال به حداقل رساندن آسیب ایران بدون تشدید تنش هستند. با این حال افراد زیادی در واشنگتن وجود ندارند که مشتاق تقویت موقعیت ایران در منطقه باشند.
وی روند روابط بین مصر و ایران به ویژه در سطح امنیتی و نوع واکنش اسرائیل را نیز چنین پیش بینی کرد: برخی تصور می کنند مصر، به دلیل داشتن ارتباط عمیق تاریخی با اسلام سنی و همچنین استقرار الازهر، به ناچار روابط بدی با ایران شیعه باید داشته باشد. این اندکی کنایه آمیز است زیرا این مصر بود که یکی از معاصرترین تلاش ها برای نزدیکی شیعه و سنی مدرن، از دهه ۱۹۴۰ به بعد آغاز شد. آیتالله حسین بروجردی، از مراجع مشهور شیعه ایران یک روحانی ایرانی را به قاهره فرستاد تا انجمنی مهم برای گفتگوی شیعه و سنی تأسیس شود. امام اعظم الازهر هم در سال ۱۹۵۸ در حکمی شرعی استدلال کرد که عمل بر اساس فقه شیعه دوازده امامی جایز است. اگرچه این موضوع بحث برانگیز شد، اما مدیریت الازهر همیشه از دوستی شیعه و سنی حمایت کرده است. بنابراین، ممکن است در آینده در حوزه فرهنگی تحولات مثبتی رخ دهد.
این کارشناس می افزاید: این مایه تعجب خواهد بود که در سطح امنیتی در کوتاه مدت تا میان مدت اتفاق خاصی رخ بدهد زیرا معماری امنیتی مصر برای منطقه، به مشارکت ایران وابسته نیست. با این وجود، اسرائیل منتظر تشکیل ائتلاف سنی-عرب-اسرائیلی علیه ایران بود و به همین دلیل با این تحول به شدت مخالف است. اکنون ریاض با تهران تنشزدایی کرده و دیگر کشورهای منطقه خلیج فارس نیز درجستجوی چگونگی تعامل با تهران هستند. حتی در واشنگتن هم، اجماع دو حزب در مورد حمایت از اسرائیل در حال فروپاشی است؛ به ویژه در درون حزب دموکرات آمریکا، انتقاد از اسرائیل به دلیل حضور دولت راست افراطی جدید آن شدیدتر شده است.
هیچ یک از این تحولات برای اسرائیل مطلوب به نظر نمی رسد.